۱۳۸۸ خرداد ۲۸, پنجشنبه

پيام شكوه شاهانه رضاشاه دوم خطاب به خامنه يي

قيام پرشور موج خروشان سبزپوشان كه در اوان پايان اعلام نتايج انتخابات كذايي آغاز شده و در اعتراض به "فريب انتخاباتي" و ترفند نيرنگ آلوده رژيم دروغگوي اسلامي براي سهيم ساختن اقشار جامعه در يك "انتصابات سراسر ساختگي" شكل گرفت، اين روزها حاكميت ولي فقيه را به شدت دچار سردرگمي ساخته و به واقع از پي گيري برنامه هاي هميشگي بازداشته است.

اين تنها اعتراضي ساده به آرا آن انتخابات كذايي نيست كه بي شك تفاوتي ميان هيچيك از چهار نامزد دستچين شده شوراي نگهبان به چشم نمي آيد بلكه اين قيام و اين نهضت كه با موجي از حمايت موسوي دفتر آن گشوده شد و در ادامه وارد مسير آزاديخواهي و مطالبه حقوق از دست رفته هم ميهنان گرديد، فراتر از هر سخني صداي در گلو خفته آن بيداراني است كه به ظلم آشكار عمامه داران هتاك و جائر معترض بوده و از اعمال كثيف اينان در طي سه دهه گذشته خشمگين مي باشند.

ددمنشان مزدور و مزدبگيران هار و دريده صفتي كه قلاده در گردن و به خدمت تام و تمام خامنه يي از هيچ جرم و جنايتي فروگذار نمي كنند، در طي ده روز گذشته شمار بسياري از هم ميهنان عزيز ما را به خاك و خون كشيدند.

ايدئولوژي بي ارزش و بي منطقي كه پاسخ قلم را با گلوله و پاسخ فرياد را با قتل عام مي دهد هرگز تاب و تحمل چنين اعتراضاتي را ندارد و رژيم اين ملايان بي خاصيت كه بر مبناي آن ايدئولوژي پوسيده و زنگار بسته بر سر قدرت آمده و جاپاي حاكميت تمام عيار خود را محكم ساخته است، طاقت لرزش و فرو ريختن پايه هاي حكومت اهريمني اش را ندارد كه براي همه اربابان قدرت هاي مطلقه، باور و پذيرش به يغما رفتن "مسند حكومت" دشوار مي باشد. خصوصن براي ناحق به منصب نشستگان حرامزاده يي چون ملايان دژخيم و اسلام پناهان ايران ستيز و سركوبگري مانند پيروان سفله و سينه چاك آنان، خيال از كف دادن قدرت و شوكت نيز به راستي كابوسي بس بزرگ است به همين خاطر تمام نيروها و سرمايه هاي اندوخته شده را تا بن دندان مسلح به صحنه فرستاده اند تا بي محابا مردم را زير ضرب و شتم گرفته و خيابان هاي تهران و سرتاسر ايران را به خون آنان نقش بزنند.

جمعه يي كه گذشت - همانگونه كه در رسانه ها نيز بازتاب داشت - علي خامنه يي ولايت متعفن فقيه در طي سخنراني نكبت باري كه ارايه كرد آشكارا مردم را تهديد نمود و نه تنها اثبات كرد كه موج خشم و اعتراض اين ملت داغديده را نمي بيند و صداي زخم خورده آنها را نمي شنود كه حتا در برابر اين خيل عظيم كه فرياد شان مرزها را درنورديده است تمايل نمي دارد سرمويي از اسب ديكتاتوري و آدمكشي خود پياده شود و بپذيرد كه هم ميهنان ما ديگر علي خامنه يي و اعيان و انصارش را به رسميت نمي شناسند و دوست ندارند سايه منفور اين افراد را بر سر موطن شان تحمل نمايند.

سخنراني خامنه يي به واقع "تاسف بار" و حاكي از نهايت استبداد توام با حماقت او بود. مطالبي كه وي در قالب عباراتي تهديدآميز و تهوع آور ابراز نمود تنها گواه بر سرشت پليد يك مستبد تاريك دل مي باشد كه در چندقدمي فروپاشيده شدنش نيز حاضر نيست سرخم كند و در پيشگاه اين ملت مظلوم طلب پوزش نمايد. گفته هاي خامنه يي در نماز جمعه تهران، دلالت بر كمال نفهمي و تهي مغزي او داشت و مويد اينكه اين ولي فقيه حتا تاريخ معاصر را نيز نمي شناسد و از سرنوشت جباران دون صفتي چون پل پت ها و صدام ها درسي نياموخته است.

ساعاتي پس از اين سخنان ارعاب آميز و مملو از خشونت و غيض، خورشيد فروزان ايران، آن يگانه اميد و به تپش درآورنده قلب ها، همان بهار خرمي كه شميمي از حضور حضرتش هواي وطن را معطر مي سازد، ذات اقدس همايوني رضاشاه دوم بيانيه يي كوبنده و استوار خطاب به علي خامنه يي منتشر فرمودند. اين متن پراقتدار پاسخي مناسب و بسيار درخور تحسين به ياوه هاي اين فقيه دين فروش بود كه سطر سطر آن پشت كوه را به لرزه مي افكند.

اعلاحضرت رضاشاه دوم پهلوي در سطرهاي پاياني اين متن خروشان، ملت دربند را به ادامه اين قيام تشويق فرموده و تاكيد كردند كه مردم همچنان به شيوه يي مسالمت آميز بر درخواست هاي به حق خود پاي فشارند و تا به دست آوردن آزادي كامل از پاي ننشينند.

معظم له همچنين از اعضاي قواي قهريه رژيم(بسيج، سپاه، نيروي انتظامي و...)قاطعانه خواستند كه بر روي خواهران، مادران، پدران، فرزندان و هم وطنان خود رگبار گلوله نگشايند و تاكيد فرمودند كه سرباز ايرانزمين، تحت هيچ شرايط و به هيچ بهانه يي نبايد خون يك ايراني را بريزد.

متن كامل پيام ملوكانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی را در زير بخوانيد:

جمعه 29 خرداد 1388

آقای خامنه ای، سخنرانی تاسف بار امروز شما در نماز جمعه، نشان داد که شما از تاریخ نیاموخته و ظاهرا، آمادۀ پذیرایی رای آزاد مردم ایران نیستید. شما به جای گوش فرا دادن به درخواست های مردم ستم دیدۀ ایران، آن ها را تهدید کردید، و به جای پذیرفتن تخلف برنامه ریزی شده، بر آن مُهر تایید نهادید.

آقای خامنه ای، جنبش آزادی خواهانۀ مردم ایران، جنبشی ست کاملا مسالمت آمیز و قانون مدار، جنبشی دمکراتیک و مبتنی بر انسان دوستی ژرف، جنبشی که امروز تحسین و پشتیبانی معنوی بیشترین شمار از مردم جهان را برانگیخته است. امروز، همۀ آزادگان جهان به ایرانیان افتخار می کنند.

در این میان، هر چه پُلیسی تر کردن فضای جامعه و راه را برای نیروهای سرکوبگر باز گذاشتن، عملی ست که فقط به بیشتر ریخته شدن خون مردم بی گنـاه و ستم دیدۀ ایـــران می انجامد. آقای خامنه ای، شما، شخصا، مسئول هر قطره خونی هستید که از پیکر مردم دلیر ایران بر «بوم میهن ایرانزمین» ریخته می شود. از تاریخ درس بگیرید، و جلوی وخیم تر شدن امور را، تا دیر نشده است، بگیرید؛ چرا که تاریخ نشان داده است که هیچ نیرویی، هر چقدر نیز مهیب، توان ایستادگی در برابر ملتی را، که «تصمیمی قطعی» به آزاد کردن خود گرفته باشد، ندارد.

من، در همان حال که از مردم ایرانزمین می خواهم که همچنان به شیوه ای مسالمت آمیز بر درخواست های به حق خود پای فشارند و تا به دست آوردن آزادی کامل از پای ننشینند، از تمامی نیروهای انتظامی، بسیج، پاسداران و ارتشیان نیز مصرانه انتظار دارم که از هر گونه برخورد خشونت آمیز با مادران و پدران، با خواهران و برادران، با فرزندان و جگرگوشگان خود پرهیز کنند. سربازان ایرانزمین، ایرانی، تحت هیچ شرایطی، و به هیچ بهانه ای، نباید خون ایرانی را بریزند.

خداوند نگهدار ایران و مردم دلیر ایرانزمین باشد

رضا پهلوی

پیوند به تارنمای اهورایی اعلاحضرت رضاشاه دوم پهلوی

_____________

نگاشته شده در تاریخ يكم تير دو هزار و پانصد و شصت و هشت شاهنشاهي

هیچ نظری موجود نیست: