۱۳۸۶ بهمن ۸, دوشنبه

بیانیه دبیرخانه ملوکانه اعلاحضرت پیرامون جمع آوری امضا در حمایت از معظم له

حال و هوایی که در میان مبارزین از مهر ماه امسال و پس از شنیدن سخنان ملوکانه پادشاه ایران٬ شهریار خوبان اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی٬ در شبکه تلویزیونی صدای امریکا پیش آمد٬ قطعن فضایی ستودنی و حاکی از ارادت عاشقان و دلدادگان ایران نسبت به ابرپادشاه و معبود ایران است. در این میان پتیشنی نیز٬ به حمایت از پرچمدار و مشعل دار مبارزه یعنی ذات همایونی اعلاحضرت - آنچنانچه خود حضرتش اراده فرموده اند تا پرچمدار پیغام آزادی ایران باشند- در بین وبلاگ ها پخش و منتشر شد. لازم است بگوییم٬ این پتیشن در عرض مدت کوتاهی رقم بسیار بالایی از امضا در حمایت از میراث دار فره ایزدی را تصاحب کرد و این رقم در حال افزون شدن است.

شاید برای برخی از هم میهنان این تصور پیش آمده باشد که جمع آوری امضا برای حمایت از پرچمدار پیغام آزادی(رضا شاه دوم پهلوی) ابتکاری بوده از جانب دبیرخانه معظم له و یا به هر شکل و صورتی از سوی آن دبیرخانه ملوکانه٬ طراحی و اجرا شده باشد اما چنین مساله یی واقعیت ندارد و دبیرخانه ذات اقدس همایونی رضا شاه دوم در بیانیه یی صریح گفتند که دخالتی در جمع آوری امضاهای اینترنتی ندارند و البته آنطور که از متن بیانیه برمی آید٬ آن حضرت خرده یی نیز بر این اقدام میهن دوستانه عزیزان مبارز نگرفته اند اما صراحتن ارتباط وجود مبارک شان را با این اقدام اینترنتی٬ تکذیب فرموده اند.

متن بیانیه را به شرح زیر می خوانید:

بیانیه دبیرخانه شاهزاده رضا پهلوی در مورد نظرسنجی های اینترنتی

۲۷دی ماه۱۳۸۶

هم میهنان عزیز٬

در جهان سرشار از امکانات اینترنتی٬ امروزه هر فردی امکان آن را دارد که بر اساس ذوق٬ مهارت و سلیقه ابتکار و یا ایده ای را ارائه نماید. در این راستا اخیرا ملاحظه شده است که زمینه هایی برای جمع آوری امضا و یا رای گیری برای پشتیبانی از شاهزاده رضا پهلوی فراهم آمده است.

این دبیرخانه لازم میداند که به آگاهی هم میهنان برساند که این پدیده ها حاصل ابتکارات فردی فعالین سیاسی است و ارتباطی با شاهزاده رضا پهلوی و دبیرخانه ایشان ندارد.

پاینده ایران

_______

نگاشته شده در تاریخ بیست و هشتم دی دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

۱۳۸۶ بهمن ۶, شنبه

در میعاد خجسته زادروز والاحضرت شاهدخت فرح دوم پهلوی







مخمور جام عشقم، ساقی بده شرابی

پر کن قدح که بی می، مجلس ندارد آبی

وصف رخ چو ماهش، در پرده راست ناید

مطرب بزن نوایی، ساقی بده شرابی

در آستانه خجسته میلاد با سعادت شاهدخت فرزانه، سومین فرزند پادشاه بزرگ و به حق ایران زمین، پرنسس عالی مقام والاحضرت فرح دوم پهلوی هستیم. ایشان در بیست و هفتم دی ماه دو هزار و پانصد و شصت و دو شاهنشاهی (برابر با هزار و سیصد و هشتاد و دو خورشیدی)دیده به جهان گشوده اند و اکنون چهار سال از عمر پربرکت شان می گذرد. آنچه اسباب شرمساری حقیر و تمام میهن پرستان راستین ایران، در چنین روزهای باشکوهی ست نه فقط بضاعت اندک و زبان قاصر از وصف کمالات ملوکانه چنین بزرگوارانی است که آن جای خود قرار دارد. مهم تر از آن سرافکندگی ما شاید، ریشه در ناتوانی مان داشته باشد که با کوهی از ادعا هنوز، صاحبان ایران و وارثین این ملک در تبعید و غربت به پیشواز زادروز خویش می روند. جای افسوس بسیار است و...

شاهدخت بزرگ منش ایران، کوچکترین فرزند اعلاحضرت هستند. سومین دخت یگانه ترین انسان، که عالم از ابهت وجود بی مثالش در شگفت مانده و سرها برای کرنش به خاک پای چنین ابرمردی خم می شوند. والاحضرت پرنسس فرح دوم پهلوی برخاسته از دامان پاک ملکه ایران والاحضرت یاسمین اعتماد امینی پهلوی هستند. پدر تاجدارشان شاه شاهان ذات اقدس ملوکانه رضاشاه دوم پهلوی، پیش از ولادت این سه جگر گوشه ی دربار هماره جاوید سلطنت، اراده فرموده بودند تا نام هر یک از فرزندان ایشان دارای مفهومی خاص باشد٬ نخستین گوهر دردانه را "نور" نام گذاردند، دومین را "ایمان" و سومین اختر تابناک و گل شکوفان باغ و بوستان پهلوی٬ با خواست معظم له و همچنین ملکه بزرگوار، تقدیر شد تا هم نام مادربزرگ پدری اش، یگانه بانوی تاجدار و مادر معنوی ملت، شهبانوی پاک نهاد ایران علیاحضرت فرح دیبا پهلوی باشد. جان نثار، به حق از وصف کمالات این شاهدخت نازنین عاجز و ناتوانم.

به راستی چه می توان گفت هنگامی که این کوکب فروزان و فرزند یگانه افتخار ایران، دور از موطن خویش به سرمی برند. دور از دیاری که پدربزرگ تاجدار معظم لها، شاهنشاه آریامهر فقید و جد پدری ایشان اعلاحضرت رضا شاه کبیر احیا کننده آن سرزمین بوده اند.

این زاد روز فرخنده و این میلاد عظیم را نخست به پیشگاه همایونی پادشاه خوبان، سرور کاینات، ذات کبریایی اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی پدر تاجدار شاهدخت فرح و سپس به محضر مبارک ملکه یاسمین اعتماد امینی پهلوی مادر عظیم الشان ایشان، آنگاه به خدمت جده پدری والاحضرت، بزرگ بانوی ایران، سمبل بی بدیل عصمت و نجابت علیاحضرت شهبانو فرح دیبا پهلوی، در مرتبه بعدی به حضور والاحضرتان نور و ایمان پهلوی خواهران ایشان و در آخر با صمیمانه ترین درودها به پیشگاه خود والاحضرت شاهدخت فرح دوم پهلوی این روز بزرگ را شادباش و تبریک عرض می کنیم. با این امید که ایشان زیر سایه فره ایزدی پدرتاجدارشان٬ صد سال زندگی کنند و به زودی قدوم مبارک دودمان عظیم و منزه پهلوی٬ بر دیدگان مشتاق مان بنشیند و این سروران و مالکان بی رقاب ایران٬ به میهن خویش بازگردند.

پایداری، پادشاهی، پیروزی

________
نگاشته شده در تاریخ بیست و ششم دی ماه دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

۱۳۸۶ دی ۳۰, یکشنبه

در سالروز غم انگیز هجرت شاهنشاه آریامهر از وطن


آن یار کزو خانه ما جای پری بود

سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود

از چنگ منش اختر بدمهر به در برد

آری چه کنم٬ دولت دور قمری بود

عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را

در مملکت حُسن سر تاجوری بود

خوش بود لبِ آب و گل و سبزه و نسرین

افسوس که آن گنج روان رهگذری بود

بیست و ششم دی ماه٬ تا چند روز دیگر خواهد رسید. این روز٬ تاریخی آشنا و سخت حسرت انگیز برای تمام ایرانیانی است که امروز طعم شلاق بی رحم و سنگین جمهوری ننگین اسلامی را با پوست و گوشت خود حس کرده اند. برای تمام آنهایی که شاهد و ناظر وداع جانسوز پدر و خدایگان ملت٬ با موطن آبایی خویش بوده اند. برای تمام ملت ستم دیده یی که دیروز مسخ پوچیات دین مداران دین فروش شده٬ پدر و صاحب خانه را از خانه راندند و امروز با دریغ و افسوس زیرلب می گویند: پدر٬ جای تو خالی است...

در روز بیست و ششم دی سال پنجاه و هفت٬ آن هنگام که سوز زمستانی خبر از آمدن یخبندانی سخت و دراز مدت می داد٬ پادشاه فقید ایران اعلاحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر به همراه علیاحضرت شهبانو فرح دیبا پهلوی ایران را به مقصد مصر ترک فرمودند. در حالی که اشک بر دیدگان مبارک آن حضرت نشسته بود٬ شادروان شاهپور بختیار را به زمامداری موقت امور گماردند و سفر را آغازیدند. سفری که هیهات٬ سفر ابدیت آن ابرمرد جاودانه بود. شاهنشاه فقید آن لحظه که هواپیما را از مرز ایران خارج ساختند از کمک خلبان پرسیدند که آیا از ایران خارج شدیم؟ کمک خلبان٬ سخن شاهانه را تایید کرد و آن حضرت به گونه یی منقلب شدند که پست خلبانی را رها فرموده از کمک خلبان خواستند٬ مسیر را ادامه دهد.

امروز شاهنشاه فقید٬ ما را ترک گفته اند. ملت نیز تاوان جفا و نامردمی اش را با بزرگ و سرور خود کشید و چشید... اما کاش امروز در صدد جبران برمی آمدیم. کاش درمی یافتیم٬ هرچه در این بیست و نه سال سیاه بر سرمان آمده٬ چوب کفران نعمت بود. چوب قدر ندانستن و پشت پا زدن به برترین آیین ایران زمین: حکومت و کیان پادشاهی.

کاش امروز به خودمان می آمدیم٬ دست کم می فهمیدیم پادشاه ایران٬ جانشین خلف آریامهر٬ وارث ابهت و اقتدار کوروش کبیر و داریوش کبیر٬اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی ٬ تا چه زمان باید در تبعید سر کنند؟ تا کی باید دست روی دست بگذاریم و مشغول نبش قبرهای تاریخی٬ تسویه حساب های شخصی و پرخاش به یکدیگر باشیم؟ بیاییم سرانجام یکدل و یکصدا شویم و به تعبیر ملوکانه ذات اقدس همایونی٬ صفوف خود را برای نجات میهن فشرده تر کنیم. چرا جای ماندن در منجلاب"من"و دست و پا زدن به خاطر منافع شخصی خود٬ برای بازگشت معبودمان قدمی برنمی داریم؟ معبود غربت نشینی که روح بی کرانه اش وسعتی فراتر از دریاها دارد.

آیا وقت آن نرسیده٬ ما نیز از خوابی که بیست و نه زمستان آزگار٬ما را در برگرفته بیدار شویم؟ آیا موعدش نرسیده تا سرانجام به خودمان آییم؟ هویت راستین ما چیست؟ آیا حکومت یک مشت دستار بند سیاه پیشه بر سر ملت شریف ایران٬ سزاوار مردمی است که پیشینه یی افزون بر هفت هزار سال مملو از افتخارات دارند؟ یا اینکه لیاقت ملت٬ همین است و بیش از خاکساری مشتی دلقک دلق پوش نیست؟ قدری٬ فقط قدری بیاندیشیم.

__________

نگاشته شده در تاریخ بیستم دی ماه دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

۱۳۸۶ دی ۲۷, پنجشنبه

بازای و دل تنگ مرا مونس جان باش

اختلافات درونی و معضلات پیچیده اپوزیسیون٬ در طی قریب به سه دهه گهگاه این پرسش ها را برای ما ایجاد می کرد: با این همه تفرقه و "منیت "های حاکم بر جنبش های مبارز راه به کجا خواهیم برد؟ بالاخره کی دست از این "من" اهریمنی برخواهیم داشت و به "ایران" خواهیم اندیشید؟ عاقبت در چه زمانی پرده های جهل خویش را کنار خواهیم زد تا خورشید نمایان گردد؟ در سال هایی که رفتند و ذهن مبارزین و دلباختگان وطن٬ با این پرسش ها درگیر بود٬ عده یی نیز خواسته و ناخواسته آب به آسیاب رژیم اسلامی ریخته و بر چند دستگی ها دامن زدند.

دل سیاه سردمداران ضد ایرانی رژیم٬ همواره به این مساله خوش بود که اختلاف و چندگانگی اپوزیسیون٬ گره یی نیست که با دست بتوان آن را باز کرد و... در مهرماه امسال آرزوی شیرین و طولانی هواخواهان آزادی به تحقق پیوست تا همگان باور کنیم این آرزو دست یافتنی بود. آن زمان که ذات همایونی شاهنشاه ایران رضا شاه دوم برای "پرچمداری پیغام آزادی ایران" اعلام آمادگی فرمودند٬ آزادگان و حقیقت طلبان٬ از هر فرقه و مسلکی درصف حمایت از "پرچمدار و مشعل دار مبارزه برای نجات ایران "پیوستند و نور امید تازه یی درخشیدن گرفت که بی نهایت منتظریم تا به طلعت فروزان حضور حضرت دوست٬ در کهن میهن مان بیانجامد. حقیر در همین حال و هوا سپید سروده یی را به پیشگاه کعبه و آمال عاشقان میهن٬ پادشاه خوبان و شهریار دلیر ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی تقدیم کرده ام:

بی تبسمی تازه می گذرند٬ لحظه های تنهایی

و خواب بر چشمم حرام

دلهره یی مدام آوار

این آونگ تکراری انتظار

ردپای باران، چهره خشک سال سرزمین مرا

خراش حسرتی سنگین نشانده

مجال گفت و گو با باران نیست

پرده ها گشوده مي‌شوند

اين جا لحظه‌ي تولد است

تولد عشق، در سایه روشن آن چشم های رمزآلود

در بی کرانه افسون نگاهی

که خداوندان را به بزم هماوردی خود می خواند

در غریبانه ترین شب نشینی آفرینش

تو بر تارك اين خانه

رو در روي بهار و باران ايستاده‌یی

تخت طاووس بيگانه با ملوثان پاره پوش از راه آمده

ما سرافكنده‌ ازين جمله های الکن

از حقارت واژه‌ها، برابر تلالو آن دیدگان آفتابی

بالابلند بی تکرار!

افسون افسانه های کودکی

من از پریزاده چشمانت

که جهان را به اشارتی قلم زده، دست بر نمی دارم

در حضور نجیب نگاه تان

پیغمبری را دیدم سیاه مست

که زیر لب مزامیر پنهان چشم تو را زمزمه می کرد

در سطر سطر سیاه و سفید زلفانت

هزاران هزار غزل، نانوشته ماندند

یگانه ترین یگانه ها!

من از توصیف نگاه تو دل بر نمی دارم

نگاه کن چند فرشته

در جان پناه مژگان تو جهان را می نگرند

در بارعام بی کرانه دیدگانت

این شاعره کوچک مغموم

سرافکنده ماند

وقتی تمام ملایک

در پیشگاه اورنگ نگاهت

آیات کتاب مقدس را چشم بسته می خواندند

شاهزاده‌ي قصه‌های دور!

حقيقت، بوسه بر انگشتان تو زده است

آه آن نگاه فریبنده

جز وصف شگفت حقیقت

کدامین حدیث آفرینش را در خود پنهان دارد؟

کاش در سجده‌گاه نگاه شما بميرم

مجالي براي باریدن دوباره نيست

دیری ست، خيس این باران‌هاي نباريده‌ايم.

_________

نگاشته شده در تاریخ هفدهم دی ماه دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

۱۳۸۶ دی ۱۹, چهارشنبه

یک مثنوی پیشکش به دربار ملوکانه پادشاه ایران رضا شاه دوم پهلوی

سال ۲۰۰۷میلادی نیز سپری شد. سالی جدید از راه رسید. ملت هنوز دربند یک رژیم سرکش و نامردم گرفتار است و معبودمان همچنان در تبعیدی تلخ.

به راستی که در چنین شرایطی٬ حتا فرا رسیدن سال جدید٬ رنگ و رویی از تازگی و شادابی ندارد و بی حضور حضرت دوست٬ ایران مان چه پژمرده می نماید...

آنچه سال هاست ذهن ما را به خودش مشغول می سازد٬ دغدغه سرانجام وطن است و اینکه چه خواهد شد؟ آیا در این سراشیب خودخواسته یی که افتاده ایم و اینکه عنان امورمان اکنون در دست ناهالان و جانیان بنیادگرا قرار دارد عاقبت میهن و پایان بازی آیا باختن تمام حیثیت ایرانی و سقوط کامل ایران در سایه رویای شوم خمینی جلاد است که در ذهن خود٬جهان یکپارچه اسلامی را ترسیم می کرد و برای خاطر این امر٬ میلیون ها بیگناه را از دم تیغ خود گذراند؟

آیا ممکن است این بحران یا بهتر بگویم این بازی به سود کهن میهن عزیزمان ایران تمام شده و رژیم ملایان سرنگون گردد؟ با تصور این مهم٬ همیشه یک "نام" را در نظر می آوریم :"نجات دهنده" و به راستی این نجات دهنده٬ چه کسی می تواند باشد؟ همان ابرپادشاه هماره برقرار ایران٬ آن یگانه یی که دست خورشید به دامان شکوه و جلالتش نمی رسد٬ آن مرد بی تکرار اهورایی که تنها به دستان مبارک "او"ست که ایران عزیز ما نجات یافته و از یوغ ستمکاران اهریمن رهایی خواهد یافت...آری شاه خوبان رضا شاه دوم پهلوی.

با آنکه همیشه گفته ام و اعتراف کرده ام وجود همایونی و ذات کبریایی اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی هرگز از ثناگویان بی ارزشی چون حقیر٬ خرسند نمی گردند. اما معذورم از بیان سخن دل که قطعن زبان حال میلیون ها قلب تپنده ایرانی ست. به قول خواجه شیراز:

دست از طلب نداریم تا کام دل برآید

یا تن رسد به جانان یا جان ز تن درآید

بشکاف تربتم را بعد از وفات و بنگر

کز آتش درونم دود از کفن برآید

بنمای رخ که خلقی واله شوند و حیران

بگشای لب که فریاد٬ از مرد و زن برآید

جان بر لبست و حسرت در دل که از لبانش

نگرفته هیچ کامی جان از بدن درآید

سروده ناچیز بنده را که در قالب مثنوی سروده ام و به پیشگاه پادشاه ایران زمین٬ اعلاحضرت همایونی رضا شاه دوم پهلوی تقدیم داشته ام در پایین ملاحظه کنید:

ای غزال مست بی تکرار من

ای کمربسته تو بر آزار من

ای سپید آبی٬ سپیدار بلند

ای سر مویت دل ما را کمند

دست هایت بوسه گاه کاینات

چشم هایت چشمه آب حیات

تو نگاهت مست و من مخمور جام

من اسیر و حلقه زلف تو دام

ای دمیده در سحرگاهم پگاه

ای تجلی، جلوه گاه هرنگاه

ناز چشمانت خریداریم ما

کو به کو رسوای بازاریم ما

ما اسیر و بنده موی توییم

در به در آواره کوی توییم

ای شراب کهنه، ای ساغرشکن

چین آن زلف سیاهت در شکن

ای سرآغاز غزل بی انتها

پل زدی از شعر ما تا ناکجا

حلقه بر دستان شعر انداختی

از کلامم برج حیرت ساختی

ای صراحی باز، ای ساغر به دست

تار زلفت شیشه عمرم شکست

پیش پایت مرده ام٬ حاشا مکن

شاعری دیوانه را رسوا مکن

ای میان ابروانت خانه ام

آتشی افتاده در کاشانه ام

ای ستاره پوش همچون ماهتاب

در فراسوی حقیقت مثل خواب

ای لبت شیرین سخن هایت قشنگ

ناز آن چشمان گیرایت قشنگ

ای امید کشتی توفان زده

تا ابد خنجر به قلب و جان زده

پیش بزمت تا سحر افروختم

از غم چشم تو دیشب سوختم

در هوایت گم شدم آواره ام

درحضیض دره ام بیچاره ام

ای تو معنای سپید زندگی

ای تو در برج غزل تابندگی

تیر مژگان تو قلبم پاره کرد

کوچه چشمت مرا آواره کرد

ای لبت خندان نگاهت مست مست

این منم دیوانه یی زیبا پرست

این منم مفتون چشمانت شده

ابتدای راه و ویرانت شده

این منم مست نگاهت٬ ساقیا

کشته چشم سیاهت٬ ساقیا

این منم بر باد رفتم اینچنین

این منم با بغض تنهایی عجین

مهربانا! تیشه بر جانم زدی

تیشه بر جانم، بر ایمانم زدی

تا خمار چشم مستت گشته ام

پس کنیز و زیر دستت گشته ام

آشنا در بطن یک شهر غریب

ای کلامت حق و رویایت فریب

یوسفا! روزی به کنعان می رسی

سرو آرامم، به یاران می رسی

عاقبت ما در هوایت جان دهیم

پیشکش بر خاک پایت جان دهیم

سرو رعنا ما که مدیون توییم

رود زار عشق٬ هامون توییم

چشم تو بر آهوان پهلو زده

گوشه چشمی بر غم آهو زده

چشم هایت در شب من رو به روست

طلعت چشمت برایم آرزوست

شب ولی، محکوم پایان گشتن است

ابر تیره مست باران گشتن است

حسن یوسف، نرگس مخمور ما

ناصر صاحب دل و منصور ما

شاه بیت شعر و شطرنج منی

هم امیدی ژرف، هم رنج منی

چشم هایم محو چشمان تو باد

عمر اگر باقی ست، قربان تو باد.

__________

نگاشته شده در تاریخ نهم دی ماه دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

۱۳۸۶ دی ۱۸, سه‌شنبه

پیام تسلیت ملوکانه پادشاه ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی به مناسبت ترور بی نظیربوتو

بی نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاکستان، رهبر حزب خلق(یا حزب مردم) کشور پاکستان و تنها بانویی که تا امروز توانسته بود در این کشور به مقام نخست وزیری دست یابد، حوالی عصر روز پنجشنبه ششم دی ماه امسال دقایقی پس از سخنرانی اش در پی یک عملیات تروریستی و انتحاری در شهر راولپندی واقع دراستان پنجاب جان باخت. شایان گفتن است، روانشاد بوتو رقیب سرسخت پرویز مشرف، برای دور بعدی انتخابات محسوب شده و از بدو حضورش در پاکستان در بیست و ششم مهرماه و پس از طی کردن سال ها تبعید، مورد تهدید جدی گروهک های تروریست قرار داشت و البته از یک عملیات تروریستی پرتلفات نیز جان به در برده بود. گفتنی است، خانم بوتو از ناحیه گردن و سینه مورد اصابت گلوله قرار گرفته و دقایقی پس از انتقال به بیمارستان به علت شدت جراحات وارده درگذشت.

لازم به گفتن است که در پاکستان تا امروز نیز عزای عمومی برقرار بوده و حالت فوق العاده کمابیش ادامه دارد. گفتنی ها حاکی است هواداران نوازشریف(نخست وزیر پیشین دولت پاکستان)ترور بی نظیربوتو را به پرویز مشرف نسبت می دهند٬ هرچند آقای مشرف صراحتن چنین اتهامی را رد کرده است.

شکی نیست ریشه تمام این مشکلات یا بهتر بگوییم فجایع را بایستی در باورهای دینی و مذهبی تحمیل شده در سیاست جستجو کرد و یا اگر به صورتی واضح تر بخواهیم بگوییم کودتا یا انقلاب شوم سال57 در ایران سبب ساز رخدادهای غم انگیز بی شماری در سراسر دنیا شد که ترور این سیاستمدار فقید پاکستان تنها یکی از این موارد است.

درست هم زمان با پخش و تایید خبر درگذشت بی نظیر بوتو، صاحب میهن مان٬ پادشاه و خدایگان ایران، ذات همایونی اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی اراده فرمودند تا پیامی را در این خصوص به ملت پاکستان که در غم کشته شدن این زن فقید به سرمی برند، ابلاغ کنند. معظم له این اقدام تروریستی را بی رحمانه خواندند و تصریح فرمودند که از دریافت این خبر متاثر شده اند.

حاشا که همین سخنان همایونی شاه شاهان رضا شاه دوم٬ خود بیان کننده عمق رافت و همچنین توجه آن حضرت به رخدادهایی است که در گوشه و کنار دنیا در حال وقوع هستند. روح و جانمایه پیام ملوکانه پادشاه مان همواره و چون همیشه بر محور"دفاع از دموکراسی"، "طرفداری ازسکولاریسم" و "مبارزه با افراط گرایی دینی" استوار است.

پیام شاهانه را در زیر می خوانید:

پنجشنبه 6 دي 1386

از دریافت خبر تـرور بی رحمانۀ نخست وزیـر اسبق و رهبرحزب مـردم پاکستـان خانـم بی نظیر بوتو بسیار متاثر شدم.

او در دفاع از دموکراسی و طرفداری از سکولاریسم و مبارزه با افراط گرایی دینی جان خود را از دست داد.

شجاعت او در راه رسیدن به باورهایش قابل ستایش است.

من این مصیبت را به مـردم شریف پاکستــان، تمام مدافعــان دموکـراسی و سکولاریسم در جهان اسلام و بویــژه به مادر و همسر آن شادروان سرکارخانم نصرت بوتـو و جناب آقای آصف علی زرداری تسلیت می گویم.

رضا پهلوی

لینک به تارنمای ملوکانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

فرا رسیدن سال نو میلادی را به تمام هم میهنان عزیز مسیحی٬ شادباش فراوان عرض می کنیم. با این امید که سال ۲۰۰۸میلادی سالی سرشار از پیروزی و نیک بختی برای تمام مردم جهان ٬خصوصن هم وطنان مان باشد.

__________

نگاشته شده در تاریخ هشتم دی ماه دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

۱۳۸۶ دی ۱۴, جمعه

برگردان پارسی گفتگوی اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی با رادیو بین المللی فرانسه

گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم

ز جام وصل می نوشم٬ ز باغ عیش گل چینم

شراب تلخ صوفی سوز٬ بنیادم نخواهد برد

لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم

لبت شکر به مستان داد و چشمت می به میخواران

منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم

پیرامون نشستی که شاه شاهان٬ پادشاه خوبان٬ شهریاردلیرایران٬ معبود ملت و آفتاب بی کرانه عالمتاب ٬ذات ملوکانه اعلاحضرت همایونی رضا شاه دوم پهلوی٬ در هفتم ژوئن امسال با چهل تن از نمایندگان مجلس فرانسه داشتند٬ دیدگاه های همایونی را در ارتباط با"سرمایه گذاری دموکراسی در ایران" و "بی حاصل بودن هرگونه چانه زنی با رژیم اسلامی" خاطر نشان فرمودند. دریا کیان پور٬ گزارشگر رادیو بین المللی فرانسه که ساعاتی چند را در خدمت ابرپادشاه سرزمین مان شاه شاهان رضا شاه دوم سپری کرد٬ پرسش هایی از محضر ایشان در ارتباط با نشست آن وجود مبارک با نمایندگان مجلس فرانسه مطرح کرد.

در این گفتگو٬ ذات اقدس همایونی بار دیگر تصریح فرمودند: " این نظام تنها در پی بدست آوردن تضمین های امنیتی برای بقای خود نیست. این نظام آمده است تا دیگر نظام ها را از میان بردارد" و همچنین متذکر شدند:" تنها راهی که پیش پای جهان است، سرمایه گذاری بر دموکراسی در ایران است" آن حضرت در پاسخ به پرسش خانم کیان پور که عرض کرد: نقش خود شما چیست؟ پاسخ فرمودند:" نقش من همواره این بوده است تا از جایگاهی ملی و در راه هدف مشترکی که شرح دادم به نزدیکی و همسویی خانواده ها و نیروهای فکری و سیاسی ایران کمک کنم".

در زیر متن کامل پیاده شده این گفتگو را به زبان فارسی ملاحظه می کنید(شایان توجه بازدید کننده های عزیز٬ اگرچه دیدار پادشاه ایران با نمایندگان مردم فرانسه در صحن مجلس پاریس٬ مربوط به بیش از یکسال پیش می باشد٬ اما سخنان کلیدی معظم له در گفتگوی زیر٬ بسیار مهم و به نوعی بحث روز می باشد و حقیر آن را به روز رسانی کردم تا تامل و دقت کافی بر سخنان ملوکانه صورت گیرد):

رادیو بین المللی فرانسه: چهارشنبۀ گذشته، هفتم ژوئن، به دعوت گروهی از نمایندگان مجلس فرانسه، در نشستی با حدود چهل تن از آنان، مسئلۀ هسته ای ایران را مورد بحث قرار دادید. نگرانی عمدۀ آنها در این زمینه چه بود؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: این تنها موضوع گفتگوی ما نبود، گرچه یکی از نکات مهم مورد بحث بود. در این زمینه من به نمایندگان فرانسوی یادآوری کردم که چرا، بویژه دررابطه با آخرین بستۀ پیشنهادی گروه5+1، حکومت اسلامی در برابر دو گزینۀ بازنده - بازنده قرارگرفته است. از یک سو، با توجه به اتکای این نظام به جناح بنیادگرای خود، هرگونه عقب نشینی به معنای تضعیف و سرانجام شکست آن خواهد بود و، از سوی دیگر، رد بستۀ پیشنهادی نیز، با درنظرگرفتن ضعف اقتصادی کشور، منجر به اعمال تحریم هایی خواهد شد که از تحمل اقتصاد ایران خارج است. در هر دو صورت، نظام با گزینه ای بازنده روبرو است. من همچنین متذکرشدم که رویکرد به نظام فعلی ایران به عنوان دولتی متعارف، کارعبثی است. دراین جا با یک دیکتاتوری کلاسیک روبرو نیستیم، بلکه با استبدادی دینی روبرو هستیم که هدفی جز صادرکردن انقلاب بنیادگرای اسلامی خود به چهارگوشۀ جهان و اسلامی کردن دنیا ندارد. به تعبیرآنها، دنیای کنونی آنتی تز جهان آمالی شان است. هرگونه همزیستی با این نظام توهمی بیش نیست. این نظام تنها در پی بدست آوردن تضمین های امنیتی برای بقای خود نیست. این نظام آمده است تا دیگر نظام ها را از میان بردارد. اساس راهبردی این نظام برهمین بنیان استوار است و تنها مسئله زمان بندی آن است. در این راستا، به هر دری می زنند تا به اهداف خود برسند: از بنیادگرایی اسلامی گرفته تا تروریزم و سلاح هسته ای. این آخرین حربه به آنها این امکان را خواهد داد تا در پناه آن تقابل و برخورد با قدرت های بزرگ را، بدون آن که به مرز غیرقابل بازگشت درگیری متعارف بیانجامد، ادامه دهند. ازاین طریق می خواهند، با اتکار به گروه های بنیادگرای کشورهای حوزۀ خلیج فارس، منطقه را در احاطۀ خود درآورده، بر شریان حیاتی نفتی اقتصاد جهان سیطره افکنند. این تنها هدف آنها نیست. هدف نهایی، صدور انقلاب شان و برقراری حکومت الهی برزمین است.

رادیو بین المللی فرانسه: پیشنهاد شما به مخاطبین تان چه بود؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: همان نکته ای را متذکر ایشان شدم که تا کنون بارها و بارها گفته ام تنها راهی که به راستی به حل عمده ترین مشکلات جهانی و منطقه ای خواهد انجامید، از بنیادگرایی اسلامی و گسترش تسلیحات تخریب دست جمعی و تروریزم گرفته تا بی ثباتی سیاسی و مناقشۀ بین اسرائیل و فلسطین، از حذف این نظام می گذرد. تنها راهی که پیش پای جهان است، سرمایه گذاری بردموکراسی درایران است. این نظام باید برود. والسلام! این را هم اضافه کنم که تغییر نظام در ایران خواست اکثریت مردم ایران نیزهست. این مردم خواستی جز پیوستن به جلگۀ کشورهای آزاد جهان ندارند. تنها مانع برسرراه شان همین نظام است. پس، به جای وقت کشی و اتلاف نیرو در چانه زنی های بی پایان و بی ثمر با این نظام که نتیجه ای جز تثبیت وضع کنونی نخواهد داشت، باید روی متحدین طبیعی دنیای آزاد در منطقه، یعنی جنبش دموکراتیک مردم ایران، سرمایه گذاری شود تا این نظام از میان برود. با این وجود، یک نکتۀ کلیدی را می بایست همواره به خاطر داشت: آیا ایران زودتر به دمکراسی دست خواهد یافت یا این نظام به نسلیحات هسته ای؟

رادیو بین المللی فرانسه: ولی، در شرایط کنونی، جامعۀ جهانی بیشتر به دنبال ادامۀ چانه زنی های دیپلماتیک با این نظام است تا، همانطور که شما گوشزد می کنید، راه یابی برای حذف و از میان بردن آن. آیا فکرنمی کنید گوش شنوایی برای سخنان شما وجود ندارد؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: فکرمی کنم که دنیا درحال دریافتن این موضوع است که دروغ گویی ها و دو دوزه بازی های این نظام ثمره ای جز وقت کشی و خریدن زمان برای آن در پی نداشته است. هسته ای شدن برای جمهوری اسلامی یک امرحیاتی است: این راه تنها طریق بقای این نظام در شکل کنونی اش و صدورانقلاب آن است. این انقلاب در ایران به شکست انجامیده است. تنها راه برای بقای اش سلطه یافتن برسرزمین های جدید است. این نظام به هیچوجه به دنبال همزیستی با دنیا نیست. محرکین اصلی آن را علمداران بنیادگرایی اسلامی تشکیل می دهند. عناصری که دنیای آزاد برایشان دشمن شمارۀ یک محسوب میشود. گول نخوریم و چشمان خود را برابعاد گستردۀ تخریب و ویرانی حاصل از اعمال این جماعت بازکنیم.

رادیو بین المللی فرانسه: پرزیدنت بوش متذکرشده است که تمامی گزینه ها برای حل مشکل هسته ای ایران روی میز قراردارند. آیا، به عقیدۀ شما، حملۀ نظامی برعلیه ایران قابل تصوراست؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: همواره گفته ام و باز هم تکرارمی کنم: حملۀ نظامی به ایران نه تنها غیرقابل قبول است که کاری را نیزاز پیش نخواهد برد. برای بوجود آوردن تغییردرایران، چنین سناریویی لازم نیست. کافی ست از مخالفین درون مرز و از نیروهای دموکراتیک برون مرز حمایت لازم به عمل آید تا دست دردست یکدیگر نافرمانی مدنی وسیعی را در سطح ملی سازمان داده، نظام را ساقط کنند. منظورمن دراینجا این نیست که دولت های خارجی نظام کنونی ایران را تغییردهند، خیر! این بخود ما ایرانیان برمیگردد. اکثریت ایرانیان خواستار تغییر این نظام اند و دنیا باید از این خواست مردم ایران پشتیبانی کند. مثالی می زنم: تبعیض نژادی درآفریقای جنوبی زمانی پایان گرفت که نقطۀ پایانی به نظام سیاسی حاکم برآن کشورگذاشته شد. ماندلا و یاران او ساز- و- کارآن نظام را درست ارزیابی کرده بودند و از همین رو از دنیا خواستار اعمال مجازات هایی علیه آن شدند. همان ساز- و- کارها در مورد کمونیزم و فاشیزم نیزکارکرد داشتند. آنچه ما ازدنیا می طلبیم، حمایت جدی جامعۀ بین المللی برای پایان نهادن بربنیادگرایی و شیوع بیمارگونۀ آن است.

رادیو بین المللی فرانسه: این روزها از نزدیکی محتمل دولت های ایران و آمریکا صحبت به میان می آید. آیا اعتقادی به این قضیه دارید؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: از همان روزنخست، حکومت ایران برحول یک شعارمحوری می چرخید و آن "مرگ برآمریکا" بود، کشوری که "شیطان بزرگ" خطاب اش می کنند. پرچم آن را لگدمال می کنند و می سوزانند. این تنها تبلیغ سیاسی نیست. اصل اساس اعتقاد آنهاست. آمریکا نماد برجستۀ جهانی است که برعلیه آن اعلام جنگ کرده اند. چگونه انتظاردارید که این نظام با دشمن اصلی خود باب آشتی و همزیستی را بازکند؟ به اعتقاد من، ازمحالات است.

رادیو بین المللی فرانسه: به عقیدۀ شما آیا ایران حق دستیابی به فنآوری هسته ای، چه صلح آمیز و چه نظامی، را دارد یا خیر؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: تا آنجا که به فنآوری مربوط می شود، این از بدیهیات است. فراموش نکنید که ایران پیش از انقلاب این حق را داشت و امروز، نظامی که ادعای دفاع از این حق را دارد، همان نظامی است که مقصراصلی درازمیان بردن این حق بوده و هست. پیش از انقلاب، همین کشورهایی که امروز درپی اعمال مجازات هایی برعلیه ایران هستند، یعنی آمریکا، فرانسه و آلمان، با یکدیگردررقابت بودند تا بهترین فنآوری هسته ای را به نازل ترین قیمت در اختیارایران قراردهند. بدون این انقلاب، ایران امروز صاحب حدود سی نیروگاه هسته ای می بود. با این حال، حق فنآوری هسته ای را با حق شلیک هسته ای یکی نگیریم: این نظام برای بقا و به انجام رساندن اهداف خود نیتی جز مسلح شدن به سلاح هسته ای ندارد.


رادیو بین المللی فرانسه: بنابراین، شما از کشورهای غربی می خواهید که از اپوزیسیون دموکراتیک ایران پشتیبانی به عمل آورند؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: یک نکته را فراموش نکنیم: دنیای آزاد نه تنها وظیفه دارد از اصول اساسی آزادی و برابری دفاع کند، که موظف است در بسط این اصول اساسی به کشورهایی که از نبود آنها در رنج هستند نیزکوشا باشد. ایرانیان از خود می پرسند که آیا کشورهای غربی این اصول و مزایای آنها را تنها برای خودشان می خواهند یا دیگران، از جمله ما ایرانیان، نیزشایستگی برخورداری از این اصول اساسی را داریم؟ به غربی ها می گویم: اگرتوان و وقت خود را همراه با ما در نبرد برای دموکراسی صرف نکنید، معنایی جزاین نخواهد داشت که در بیانات خود در زمینۀ آزادی و حقوق بشرحسن نیت ندارید. وقتی از جانب دولت های غربی می شنوم که از دوستی با ایران سخن می گویند این انتظار را از آنها دارم که در عمل به حمایت شفاف از ارادۀ مردم ایران برای تحقق دموکراسی در کشورخود همت گمارند. امروزه، حفظ وضع کنونی دلیل اصلی ادامۀ روند اختناق، ضرب و جرح، زندان و شکنجه ای است که هم میهنان من را در زیر ستم نگهداشته است. راه حل دموکراتیک نه تنها برای مردم ایران که برای جهان آزاد نیز مفید واقع خواهد شد.

رادیو بین المللی فرانسه: منظورشما از " اپوزیسیون دموکراتیک " چیست و نقش خود شما در این جنبش کدام است؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: هرگروهی که به اصل دفاع از آزادی، دموکراسی و حقوق بشر پای بند است می تواند به آن بپیوندد. هرفردی که پای بندی خود به یک دموکراسی لائیک، متکی بر اعلامیۀ جهانی حقوق بشر، را اعلام می دارد، می تواند به اپوزیسیون دموکراتیک ایران بپیوندد. فکرمی کنم که امروز تمام حرکت ها و خانواده های فکری و سیاسی می توانند دست به دست یکدیگرداده، در راه این هدف مشترک کوشا باشند. در به روی تمامی آنهایی که به این اصول اعتقاد دارند و از قبل به دنبال تحمیل پیش شرطی نیستند و قوانین بازی را قبول کرده و نهایتا حاضر به قبول ارادۀ ملت اند، بازاست.

رادیو بین المللی فرانسه: و نقش خود شما؟

اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی: نقش من فدراتیو است. نقش من همواره این بوده است تا از جایگاهی ملی و در راه هدف مشترکی که شرح دادم به نزدیکی و همسویی خانواده ها و نیروهای فکری و سیاسی ایران کمک کنم. فکرمی کنم پیش از آنکه ایران به آزادی دست یابد و مردم آن در موقعیتی قرارگیرند که بتوانند حاکمیت خود را اعمال کنند، هیچ موضوع دیگری نباید درالویت قرارداده شود. تنها الویت کنونی ما می بایست آزادسازی میهنمان، نهادینه کردن دموکراسی و جدایی دین از دولت و پایان دادن به نظام دین سالار کنونی باشد. این هدف مشترک ماست و هم- رایی ملی می باید بر مرزبندهای ایدئولوژیک و سیاسی غلبه کند. آنتی تز جمهوری اسلامی دموکراسی و مشارکت تمام نیروهایی است که به اصول و ارزش هایی که به آنها اشاره کردم پای بند هستند. ایمان دارم که این پیام حرف دل اکثریت قاطع ملت ایران است. از طرف دیگر، احساس می کنم که شمارروزافزونی از دولتمردان غربی به عمق مشکل و ریشۀ آن پی برده، درپی بازنگری جدی در رویکرد خود به مسئله و نظام کنونی ایران اند. آنها در پی راه حل مناسبی می گردند. این راه حل، از دیدگاه ما، از گفتگو با اپوزیسیون دموکراتیک ایران می گذرد. دنیا می تواند به دنبال راه حل هایی باشد که از دیدگاه ما غیرقابل قبول خواهند بود، از جمله دخالت نظامی در ایران. چنین گفتگویی به ما این اجازه را خواهد داد که برای آنها مواضع و دیدگاه خود را تشریح کنیم و به صورت مستدل ثابت کنیم که چرا و چگونه یک جایگزین واقعی در سطحی گسترده و با ابعادی عینی درحال شکل گیری است. این جایگزین شامل مخالفین درون مرز و اپوزیسیون دموکراتیک برون مرز می شود و در پی آن است تا حرکت هایی عینی و کارآمد در راه برقراری دموکراسی در ایران ترتیب دهد. از این طریق خواهد بود که ما دوستان ایران را شناسایی خواهیم کرد.

از سایت ایران ب ب ب به خاطر قرار دادن این گفتگوی ارزشمند سپاسگزاریم.

لینک به تارنمای ملوکانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی

__________

نگاشته شده در تاریخ چهارم دی دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی