۱۳۹۰ دی ۸, پنجشنبه

ایران پلی برای تروریزم القاعده


در اینکه رژیم فاسق اسلامی از بدو آغازش همواره حامی تروریست های جهان و بزرگ ترین تربیت کننده تروریست ها و خرابکارها بوده جای هیچ بحثی نیست.
   اسناد گواهی می دهند به تازگی شخصی به نام یاسین السوری از سران گروهک القاعده، بر اساس توافق جمهوری اسلامی با القاعده وارد ایران شده تا به عنوان پلی میان نظام تروریستی خامنه یی و گروه تروریستی القاعده عمل کند. این فرد که ظاهرن مبلغ کلانی پول را نیز برای حمایت و تقویت القاعده به افغانستان فرستاده است، نه تنها که تهدیدی جدی برای سایر کشورها محسوب می شود بلکه فراتر از آن خطری بزرگ برای مردم خود ایران است.
   رژیم دلقک اسلامی و روضه خوان های بی سر و پایی که داعیه حکومت بر ملک کوروش کبیر را دارند، هرگز با مغز کوچک خود نمی توانند درک کنند حمایت از گروهکی منفور و بسیار بدنام همچون القاعده که شهرت بسیار بدی در سرتاسر جهان داشته و به خصوص کشور قدرتمندی همچون امریکا از آن کینه دارد، چه قدر می تواند برای بقای خود همین جمهوری دیکتاتوری ولایی گران تمام شود.
   امریکا یازده سپتامبر ده سال پیش، از جانب گروهک تروریستی القاعده مورد تهدیدی جدی قرار گرفت و طی این سال ها، هرکشوری که به نوعی ماوای این گروهک بود، مورد حمله و تاخت و تاز بی محابای ارتش امریکا قرار گرفت. جای بسی تاسف است که رژیم فاسد اسلامی امروز می خواهد ایران را به کانونی بدل کند که در تیر رس مستقیم ارتش امریکا قرار داشته باشد.
   به هر حال این یک حقیقت است که در جنگ هیچ نوع رحم و ملاطفتی وجود ندارد. اما دولت ها معمولن سعی می کنند خود را با چنین ورطه های خطرناکی مواجه نسازند. اما رژیم تروریستی اسلامی، آنچنان شوق حمایت از تروریزم منطقه و صدور انقلاب خمینی گجستگ را در سر دارد که حتا لحظه یی به عواقب شوم این حرکت خود فکر نمی کند.

پیشاپیش فرا رسیدن سال نوی میلادی و جشن ژانویه را به هم میهنان، خصوصن هم میهنان عزیز مسیحی شادباش عرض می کنیم.
___________________________
نگاشته شده در تاریخ هشتم دی دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ دی ۵, دوشنبه

متن پارسی پیام شهریار ایران در سوگ درگذشت واتسلاو هاول

واتسلاو هاول یکی از برجسته ترین چهره های آزادی خواه و روشنفکر و نخستین رییس جمهور چک، در سن هفتاد و پنج سالگی به علت ابتلا به سرطان ریه جهان فانی را بدرود گفت.
   این شخصیت محبوب و مردمی که در هنر نمایش نامه نویسی نیز دست توانمندی داشت، اگرچه در جو اختناق حاکم بر کشورش سال ها ستم کشید اما مردانه به مبارزه مشغول شد و همواره مورد تحسین و ستایش هم وطنان خود بود.
   درگذشت وی سبب تاثر همگان گردید. آزادمردی که سال هایی طولانی از عمرش را مصروف تلاش برای مردم کشورش نموده و فداکارانه به این تلاش ها ادامه داد.
   یکی از اقدامات برجسته و درخشان شادروان هاول، درخواست جدی وی برای آزادی خانم نسرین ستوده، وکیل و اندیشمند ایرانی، از زندان جور و ستم رژیم ولایی بوده است. توجه آقای هاول به وضعیت روشنفکران سایر کشورها، نشان از درک عمیق وی نسبت به وضعیت سیاسی جهان داشت. مرگ نابهنگام هاول یکی از اخبار غم انگیز و تکان دهنده چند هفته اخیر بود.
   در همین رابطه، شهریار ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی پادشاه گرانمایه ایران، پیامی صادر کرده و ضمن ابراز تاسف و اندوه نسبت به فوت ریاست جمهوری فقید چک، از خدمات ارزنده او تقدیر به عمل آورده اند.
   از آنجا که این حقیر نتوانستم تا این لحظه ترجمه ی پارسی پیام شاهانه را از وبسایت خود ایشان دریافت کنم، خودم آن را ترجمه کردم که بالطبع خالی از ایراد نیست.
   متن کامل ترجمه پیام رضا شاه دوم را در ادامه بخوانید:

این برایم اندوهی بزرگ است که من به میلیون ها مردمی پیوسته ام که در غم از دست دادن رییس جمهوری فقید چک، واتسلاو هاول سوگواری می کنند.
او مردی بزرگ بود که چهره ی جهان را دگرگون ساخت و با ایستادگی اش در مقابل حکومت استبدادی سرانجام بر آن چیره گردید. آقای هاول به مانند یک رهبر بزرگ، بر عصاره مبارزه بدون خشونت و نافرمانی مدنی تمرکز نمود تا برای کشورش آزادی و دموکراسی به ارمغان بیاورد و جایگاه او در تاریخ، میان سایر چهره های نیرومند و صلح طلبی قرار دارد که منشا تغییراتی بزرگ بوده اند. همچون ماهاتما گاندی و دکتر مارتین لوتر کینگ جونیور.
چند سال پیش در پراگ و در کنفرانس حقوق بشر، من افتخار ملاقات با آقای هاول را داشتم. او مرا با کلمات خود تشویق کرد تا راهم را ادامه دهم و از حق هم میهنان تحت ستم در ایران، دفاع کنم تا آنها نیز از آزادی، دموکراسی و حقوق بشر بهره مند شوند.
سی و دو سال تلاش مردم ایران بر ضد رژیم توتالیتری که امروز بر ایران حکم رانی می کند، نمی تواند با مبارزه مردم چک متفاوت باشد که آقای هاول آن را در سال 1980 برای آزادی و حقوق بشر در کشورش رهبری می کرد.
موفقیت او اثبات می کند که حق همیشه پیروز است و آن آزادی است که سرانجام چیره می گردد. هرچه من از این بزرگمرد به یاد می آورم، فقدان او برایم همراه با اندوهی ژرف می باشد. به همان اندازه نیز رایحه خوشی احساس می کنم که در صورت ادامه یافتن تلاش ها، ایران نیز به آزادی و دموکراسی دست خواهد یافت.

____________________________
نگاشته شده در تاریخ پنجم دی دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

جشن یلدا در انتظار خورشید ایران

بیا تا گل برافشانیم و می درساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطر گردان را شکر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پا کوبان دراندازیم

یلدایی تازه نرم نرمک از راه رسید. جشن شکوهمند یلدا یادآور تاریخ غرور آفرین ایران باستان است.
شب یلدا از دیرباز نماد ستایش روشنی و رفتن به پیشباز خورشید بوده است.
  نخستین شب دی ماه و در واقع آغاز زمستان، طولانی ترین زمان را دارد و پس از سپری کردن زمانی طولانی در شب، به استقبال درخشش خورشید فردا خواهیم رفت.
   این عید کهن ایرانی، با رسوم و آیین هایی جذاب و زیبا آراسته شده و در این شب خانواده ها دور هم گرد آمده و ضمن خوردن میوه، شیرینی و نوشیدنی ها به خواجه شیراز نیز تفالی زده و احوال روزگارشان را از حافظ یگانه جویا می شوند.
   اکنون به پیشباز یلدا می رویم. عیدی کهن و شادی انگیز که قرار است ما را از سیاهی و سرمای شب عبور داده و به خورشید پیوند دهد. ما هم اکنون به انتظار برآمدن خورشیدی هستیم که تابش حیرت انگیزش روح و جان مان را شکوفا خواهد کرد.
   امید که یلدای بعدی و یلداهای آینده، ایران عزیز ما از لوث وجود شب پرستان تیره دل پاک گردیده و به خورشید وجود گرانقدر خاندان بزرگ سلطنت زیبنده شده باشد.
   از ژرفنای دل مان امید داریم که سال آینده و سال های بعد، در ایرانی آزاد و در سایه سلطنت شاهنشاه بی همتا اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی شب یلدا را گرامی بداریم.
   جشن اهورایی یلدا بر تمامی ایرانیان، شاد و فرخنده باد...

۱۳۹۰ آذر ۲۵, جمعه

نامه سرگشاده رضا شاه دوم به باراک اوباما در مورد اردوگاه اشرف

   حمله ی اخیر نیروهای ارتش عراق به کمپ اشرف(محل سکونت و استقرار مجاهدین خلق)، سبب کشته و زخمی شدن عده بسیاری از ساکنان آنجا شد.

   این حادثه صد البته صرف نظر از گرایش سیاسی این گروه – که به هیچ وجه مورد تایید نیست – اقدامی ناجوانمردانه و شدیدن خلاف معیارهای حقوق بشر است.
   در واکنش به این اقدام غیر انسانی، شخصیت های بزرگ سیاسی پیام هایی صادر کردند تا خشم و نفرت خود را از اقدام زشت دولت عراق اعلام کنند.
   پادشاه ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی طی نامه یی سرگشاده خطاب به باراک اوباما، ضمن دفاع از حقوق انسانی ساکنان اردوگاه اشرف – که بسیاری شان نیز قربانی باورهای غلط والدین خود گردیده اند -  از رییس جمهوری امریکا درخواست کردند تا ترتیبی اتخاذ کند که به این بی پناهان کمک شود.
   آنچه در ادامه می خوانیم ترجمه نامه ی سرگشاده شهریار ایران است. البته ترجمه توسط افراد عادی انجام شده و در صورت وجود احتمالی هرنوع غلط املایی، به هیچ وجه به دبیرخانه ملوکانه مربوط نمی باشد:
این نامه را از طرف هم میهنانم در کمپ اشرف واقع  در عراق برای شما مینویسم. اطمینان دارم که از طریق  مشاورانتان از وضعیت کمپ اشرف اطلاع دارید و مشکلات مطرح شده در سازمان ملل فی مابین ایران و عراق را در جریان هستید. همانطور که مطلع هستید، نخست وزیر عراق آقای نوری المالکی قصد بستن این کمپ را تا آخر  سال جاری میلادی  دارد و سازمان ملل در صدد یافتن کشور دیگر برای اقامت ساکنان این کمپ می باشد. نگرانی اینجانب این است که وعده آقای نوری مالکی جهت بسته شدن این کمپ باعث فاجعه انسانی بزرگی گردد. در آن کمپ کودکانی زندگی میکنند که در آنجا بدنیا آمده و بزرگ شده اند.

همگی ما از باورهای سیاسی افراطی سازمان مجاهدین خلق و پیشینه آنان مبنی بر ترور افراد سیاسی و بکارگیری از خشونت مطلع هستیم. قسمتی از انقلاب ایران بوسیله سازمان مجاهدین خلق شعله ور شده و آنان به این انقلاب کمک کردند، برعکس رژیم کنونی در ایران این گروه را برای  بقای خود خطرناک می داند. در هر حال، من پیشینه تاریخی و عقیده سیاسی این گروه را با ابتدایی ترین حقوق انسانی افراد  ساکن در کمپ اشراف و مسلما کودکانی که هیچ دخالتی در اتخاذ  آن سیاست ها نداشته اند را مجزا میدانم.

دغدغه اصلی من این است که  تا کنون حقوق این پناهندگان سیاسی بر مبنای کنوانسیون ژنو رعایت نگردیده است. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل باید اجازه  بازدید از کمپ اشرف و ثبت نام  پناهندگی بوسیله سازمانهای بین المللی را داشته باشد. مهمترین نگرانی ها این هست که عراق این ایرانیان را به جمهوری اسلامی تحویل دهد که در این صورت مسلما عاقبت آنان مرگ خواهد بود که در بین آنان هزاران زن و بچه وجود دارد.
احتراما تقاضا دارم که کارکنان جنابعالی به سازمان ملل و اتحادیه اروپا در جهت حمایت از این ایرانیان که زمینه انساندوستانه  دارد، همیاری رسانند. مخصوصا، خواهشمندم تلاش بفرمایید که نخست وزیرعراق آقای نوری المالکی از تصمیم خود منصرف شود و مهلت برای بستن کمپ اشرف را 31 دسامبر سال 2011 تعیین نموده را افزایش دهد تا به کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل اجازه مقدمات ثبت پناهندگی این افراد را انجام دهد تا این جابجایی بدور از خشونت و بر اساس انسانیت صورت بگیرد.
همچنین تاکید مینمایم که نمایندگان صلح سازمان ملل و آمریکا در کمپ حضور پیدا کنند تا بتوانند با هم پیمانان اروپایی خود در جهت انتقال ساکنان کمپ اشرف یاری رسانند تا امینت افراد در این انتقال حفظ شود.
همراه با مهر
رضا پهلوی

پیوند به تارنمای مبارک اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی

_______________________________ 

نگاشته شده در تاریخ بیست و پنجم آذر دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ آذر ۲۰, یکشنبه

هواپیمای بی سرنشین امریکا و امدادهای غیبی سید علی جنایتکار


هواپیمای بدون سرنشین امریکایی که حالا به هر دلیلی به حریم هوایی مرزهای شرقی ایران وارد شده است، بر اثر مشکلات فنی، بال آن آسیب دیده و سقوط می کند.
   البته چنین حادثه یی تقریبن معمولی است و شاید بارها رخ داده باشد. محاسباتی که به لحاظ مهندسی روی هواپیماها و یا سایر تجهیزات مربوط به صنایع هوا فضا انجام می شوند، گهگاه صحیح از آب درنیامده و بر فرض تحت تاثیر عوامل جوی و غیره سقوط کرده یا منفجر می شوند.
   تا اینجا بحثی نیست اما رژیم فلک زده اسلامی که در واپسین ایام خود، تمام تلاش خود را معطوف داشته تا خود را در عرصه جهانی مطرح کند، این حادثه را در بوق و کرنا جار می زند.
   طنز مطلب اینجاست که سال ها پیش، در اردیبهشت 59 وقتی هواپیماهایی برای نجات گروگان های سفارت خانه امریکا به ایران آمده و در طبس دچار سانحه شدند، سران بی قابلیت و بی سواد جمهوری اسلامی، حادثه مربوطه را یک معجزه و امداد غیبی! معرفی کردند. اما امروز هواپیمای بدون سرنشین که فوق مدرن نیز نبوده – که اگر فوق مدرن بود به سادگی نقص فنی پیدا نمی کرد – توسط قدرت الکترونیکی رژیم آخوندی سرنگون شده است!! یعنی اینبار دیگر امداد غیبی و نیروهای آسمانی و امام و پیغمبر به کمک آخوندها نشتافته اند و قضیه کاملن زمینی است و حاصل دانش و خلاقیت خود همین آخوندهای روضه خوان است.
   اگر بنا بود معجزه یی اتفاق بیافتد و خدایی واقعن عادل و مهربان، اذن به چنین معجزه یی می داد، خمینی و اعوان و انصارش باید در همان روزهای اول شرارت شان از روی زمین محو می شدند. بحث اینجاست که اساس این جهان بر معجزه استوار نیست. این قلم گرچه به وجود خدا باور دارد اما هیچ نیروی ماورایی در امور این جهان مداخله یی ندارد و هرچه هست محاسبات زمینی است. بر همین اساس باید گفت، آن هواپیماهایی که در طبس گرفتار سانحه شدند، صرفن قربانیان یک حادثه و اتفاق بودند بی آنکه هیچ نیروی غیبی، در این امر مشارکت کرده باشد و امروز هم هواپیمای آر. کیو 170 بر اثر یک تصادف و حادثه – که قطعن نقصان تکنولوژیکی در آن دخیل بوده – ساقط شده است.
   سران رژیم پلید اسلامی کاش کمی از این همه نیرویی را که برای نشر اکاذیب و گنده گویی و مدعیات فراتر از قدرت شان، صرف می کنند، مصروف زمانی می کردند تا میزان خشم و نارضایتی اقشار مختلف مردم را نسبت به نظام ولایی درک کنند. آن زمان شاید دست این هذیان های بزرگ منشانه برمی داشتند.
__________________________
نگاشته شده در تاریخ بیستم آذر دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ آذر ۱۶, چهارشنبه

اندر حکایت ما و دهان گشاد اصلاح طلب ها


کسی نمی داند چرا و به چه دلیل، این آخوندزاده های اصلاح طلب به هر مناسبت و برنامه یی، فورن دهان گشادشان را به اظهار نظر باز می کنند. جالب اینجاست که حرف های شان هم عمدتن بسیار احمقانه، مضحک و غیر کارشناسانه است.
   اخیرن پادشاه قانونی ایران رضا شاه دوم، پیامی را به جهت محکوم سازی حمله ایادی رژیم الله به سفارت بریتانیا صادر کردند. ایشان هم در آن پیام به طور ضمنی و هم در پیامی جداگانه، هر نوع خیزشی را که بنا باشد در شانزدهم آذر اتفاق بیافتد مورد حمایت و تحسین قرار دادند.
   گویا پیام ایشان به مذاق یک مشت آخوندزاده و بچه منبری خوشایند نیامد که این اصلاحاتی ها نیز بر حسب فرهنگ کلامی جاهلانه شان، واکنش نشان داده و شروع به گفتن خزعبلاتی کردند تا به خیال خام شان پیام آن دردانه محبوب را نقد کنند.
   شانزهم آذر، صرفن یک تاریخ است. درست است که منشا اولیه آن – که امروز جمهوری بدکاره اسلامی نیز از آن دم می زند- مبنای رخداد مهم و شایان اهمیتی نبوده است اما امروز همین تاریخ به یک نماد و رمز جنبش میان دانشجویان تبدیل شده است. بحث، بحث امروز است نه کنکاش در تاریخ برای یافتن رویدادی که نه آن روز و نه امروز هیچ اهمیت و ارزشی نداشته و ندارد.
   مشکل اینجاست که این جوجه اصلاحاتی ها که تا دیروز دم از عصر طلایی خمینی و بازگشت به روزگار سیاه حکومت آن جلاد عمامه دار می زدند، امروز به خود اجازه می دهند کلام و پیام مردی را نقد کنند که فرزند آریامهر کبیر، نواده رضا شاه بزرگ و ثلاله دو ابرمرد ایران ساز است. بدیهی است وزن افکار گرگ زاده های اصلاح طلب را هرگز نمی توان با نگاه ژرف اندیشمند فرهیخته یی همچون رضا شاه دوم قیاس کرد که این قیاسی مع الفارق است اما از نگر انسانی و مادی جدن جای تعجب و تحیر است که افراد این اندازه از حیث شعور و شخصیت تفاوت داشته باشند.
   رضا شاه دوم به عنوان جانشین برحق سریر سلطنت، شکل حکومت آینده را به رای اکثریت مردم واگذار کرده اند و این اصلاح طلب ها از همان روزهای انتصابات ریاست جمهوری و حتا تا امروز میرحسین موسوی را رییس جمهور می نامند و به نوعی از همین الان برای مردم تعیین تکلیف کرده و شکل آینده سیستم را تعیین کرده اند که البته زهی خیال باطل.
   وقاحت و بی شخصیتی اصلاح طلبان و مصدق چی ها تازگی ندارد. در هر برهه یی از زمان، این موجودات بی ارزش، ذات پلشت خود را آشکار ساخته و با حمله های مداوم شان به مشروطه خواهان، هم پیالگی خود را با ولی وقیح اسلامی به ثبوت رسانده اند. تنها سوال از هواداران جریان اصلاحات این است که تا کجا می خواهند به چنین ساختاری دل ببندند؟ رژیمی که با خون و جنایت و اعدام، پا گرفته و با جنایت و فساد اقتصادی رهبرانش ادامه یافته و با سرکوب کلیه آزادی های اجتماعی و سیاسی سعی در تضمین بقای خود دارد، چه چشم امیدی به اصلاح آن وجود دارد؟
_________________________________________
نگاشته شده در تاریخ شانزدهم آذر دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ آذر ۱۴, دوشنبه

پیام پادشاه درباره محکومیت حمله عوامل وابسته به حکومت اسلامی به سفارت بریتانیا در تهران


مطلب مهم: ضمن پوزش فراوان از همه دوستان گرامی ام بابت تاخیری نسبتن طولانی در امر به روز رسانی این وبلاگ، باید بگویم که حقیر طی این مدت علارغم تلاشم، هیچگونه دسترسی به پیج ها نداشتم و به دلایلی حتا قادر به لاگین کردن نیز نبودم. البته طی این مدت تمام تلاشم را معطوف داشتم که بتوانم پست تازه یی به روز کنم و شوربختانه تلاشم به جایی نرسید. همچنان مانند گذشته در خدمت دوستان عزیز خواهم بود.
   حمله وحشیانه اوباش بسیجی به سفارت انگلیس در تهران، خشم و حیرت مردم ایران و واکنش جدی و قاطع سردمداران سیاست جهان را در پی داشت.
   این عمل زشت و زننده، نشان داد که سگ های هار ولایت فقیه، فرزندان خلف همان گرگ های حرام زاده یی هستند که سال 58 با حمله به سفارت خانه امریکا در خیابان روزولت، اعضای سفارت خانه را به گروگان گرفته و مورد شکنجه و ضرب و جرح قرار دادند.
   حمله به سفارت خانه ی هر کشوری، حمله و تجاوز به خاک آن کشور محسوب شده و بدیهی است که هر نوع واکنشی از جانب آن کشور، اقدامی دفاعی خواهد بود.
    اگرچه بسیاری از سیاست های دولت انگلستان مورد تایید انسان های آزاده نمی باشد. اما رژیم نامشروع و فاسد جمهوری اسلامی و ایادی رذل و اوباشش در کسوتی نیستند که بخواهند هیچ قضاوتی راجع به سیاست جهانی داشته باشند. رژیم لاشخور صفت خامنه یی، تنها مستوجب مرگ و نابودی و پیوستن به موزه هاست که وقایع اخیر به روشنی نشان می دهند جمهوری اسلامی به زمان پایانی خود نزدیک تر شده است.
   متعاقب با این رخداد زشت که موجب تاسف و تحیر خردمندان گردید، شهریار ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی، پیامی صادر فرمودند.
  متن کامل پیام رضا شاه دوم را در ارتباط با حمله به سفارت انگلیس، در ادامه می خوانیم:
علیرغم تعهد جمهوری اسلامی به اجرای کنوانسیون وین و مقررات بین المللی در ارتباط با مصونیت اماکن دیپلماتیک، روز سه شنبه هشتم آذرماه، تعدادی از عوامل دست نشانده حکومتی، با حمله به سفارتخانه بریتانیا و اقامتگاه دیپلمات های آن کشور در تهران، بار دیگر ضربه ای سنگین بر اعتبار ایران و ایرانی در صحنه جهانی وارد نمودند.
آنچه مسلم است، هدف جمهوری اسلامی از دست زدن به این اعمال و اتخاذ سیاست های ماجراجویانه و تنش آفرین، انحراف اذهان عمومی از نقض مستمر حقوق بشر در ایران، وضعیت اسفناک زندانیان سیاسی – عقیدتی و معضلات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی عدیده ای است که کشورمان را به ورطه نابودی کشانده است.
من، اقدام غیرانسانی و غیرقانونی عوامل وابسته به حکومت اسلامی را به نام مقدس دانشجو، در زیر پا گذاشتن قوانین و مقررات بین المللی که نتیجه ای جز پایمال شدن منافع ملی ایران در بر نخواهد داشت، را شدیدا محکوم می نمایم.
هم میهنانم،
در این شرایط حساس تاریخی که سرزمینمان ایران با آن روبروست، وظیفه همه ما شهروندان ایرانی است تا دست در دست یکدیگر، در چارچوب یک جنبش نافرمانی مدنی مسالمت آمیز، برای برقراری دموکراسی و حقوق بشر و حفظ منافع ملی کشورمان، متحد شویم.
جامعه جهانی نیز باید حساب ملت ایران را از این اقدامات وحشیانه و غیرقانونی جدا نموده و بصورت علنی و شفاف از خواسته های دموکراتیک و آزادیخواهانه مردم ایران پشتیبانی نماید.
بار دیگر تاکید می نمایم که سرنوشت ایران نه با دخالت نظامی خارجی بلکه تنها باید توسط مردم ایران و با حمایت جامعه بین المللی تعیین شود.

خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی

_________________________________________
نگاشته شده در تاریخ چهاردهم آذر دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی