۱۳۹۰ آذر ۳۰, چهارشنبه

جشن یلدا در انتظار خورشید ایران

بیا تا گل برافشانیم و می درساغر اندازیم
فلک را سقف بشکافیم و طرحی نو دراندازیم
اگر غم لشگر انگیزد که خون عاشقان ریزد
من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شراب ارغوانی را گلاب اندر قدح ریزیم
نسیم عطر گردان را شکر در مجمر اندازیم
چو در دست است رودی خوش بزن مطرب سرودی خوش
که دست افشان غزل خوانیم و پا کوبان دراندازیم

یلدایی تازه نرم نرمک از راه رسید. جشن شکوهمند یلدا یادآور تاریخ غرور آفرین ایران باستان است.
شب یلدا از دیرباز نماد ستایش روشنی و رفتن به پیشباز خورشید بوده است.
  نخستین شب دی ماه و در واقع آغاز زمستان، طولانی ترین زمان را دارد و پس از سپری کردن زمانی طولانی در شب، به استقبال درخشش خورشید فردا خواهیم رفت.
   این عید کهن ایرانی، با رسوم و آیین هایی جذاب و زیبا آراسته شده و در این شب خانواده ها دور هم گرد آمده و ضمن خوردن میوه، شیرینی و نوشیدنی ها به خواجه شیراز نیز تفالی زده و احوال روزگارشان را از حافظ یگانه جویا می شوند.
   اکنون به پیشباز یلدا می رویم. عیدی کهن و شادی انگیز که قرار است ما را از سیاهی و سرمای شب عبور داده و به خورشید پیوند دهد. ما هم اکنون به انتظار برآمدن خورشیدی هستیم که تابش حیرت انگیزش روح و جان مان را شکوفا خواهد کرد.
   امید که یلدای بعدی و یلداهای آینده، ایران عزیز ما از لوث وجود شب پرستان تیره دل پاک گردیده و به خورشید وجود گرانقدر خاندان بزرگ سلطنت زیبنده شده باشد.
   از ژرفنای دل مان امید داریم که سال آینده و سال های بعد، در ایرانی آزاد و در سایه سلطنت شاهنشاه بی همتا اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی شب یلدا را گرامی بداریم.
   جشن اهورایی یلدا بر تمامی ایرانیان، شاد و فرخنده باد...

هیچ نظری موجود نیست: