۱۳۹۰ مهر ۴, دوشنبه

پیام رضا شاه دوم پهلوی به مناسبت آغاز سال تحصیلی در ایران


 ماه مهر دوباره آغاز شد و با آغاز آن، دانش آموزان و دانشجویان، دفتر فصل تازه یی از علم و دانش را گشودند.
   به مناسبت آغاز سال تحصیلی 91 – 90 ، شهریار ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی اراده فرمودند تا پیامی را به دانشجویان و دانش آموزان ابلاغ کنند.
   در ادامه متن کامل پیام معظم له را خواهید خواند:
اول مهر ماه ۱۳۹۰

ماه مهر از افق دمید و فصل جدید دانش اندوختن و دانش آموختن، فصل کلاس و درس را به ارمغان آورد. آغاز سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ را به همۀ شما دانش آموزان و دانشجویان عزیز کشورم شادباش می گویم. امیدوارم در سالی که در پیش دارید به هدف های خود چه در زمینۀ تحصیلی و آموزشی و چه در عرصه های زندگی اجتماعی نزدیک تر شوید.

دانش آموزان و دانشجویان عزیز،

حاکمان اسلامی، از آغـاز تسلط خـود بر کشـورمان، نیک می دانستند که در مقابله و مخالفت با نظام خودکامه، پس گرا و ضدانسانی آنان، نیروئی تواناتر از نیروی دانش و خِرد و انسانیت نیست. و نیز می دانستند که زایشگاه بالندۀ این نیرو، مدارس و دانشگاه های روبه رشد کشور هستند. نهادهائی که نوجوانان و جوانان وطن را به خِـرد ورزی و دانش آمـوزی و تبادل آزادانۀ اندیشه ها رهنمون می شوند و در دل و ذهن آنان عشق به انسانیت و برابری و آزادی و بردباری می پرورانند تا در مقابله با خرافه و تعصب و تبعیض و زورگوئی مصمم و توانایشان کنند.

رژیم اســلامی در طـی سـی و دو سـال گذشتـه، با شعار بی معنای «اسلامی کردن نظام آموزشی» و استفادۀ ابزاری از مدرسه و دانشگاه، شستشوی مغزها، علم زدایی، سلب آزادی بیان و اندیشه، فرهنگ ستیزی، خرافه پروری، تبعیض، خشونت زایی، تمدن کشی، تضعیف و تخریب جایگاه دانشگاه و در نهایت ویران کردن نظام آموزشی را  سرلوحۀ کار خود قرار داده و با این هدف، معلمان و استادان آزموده و آزاده را بیرون راندند و بیهوده کوشیدند که فرهنگی درون‌گرا، پرخاش‌جو، دگرستیز و نابردبار را بر فضای آموزشی شما حاکم کنند.
اما، یقین دارم که تلاش مذبوحانۀ سرکردگان به هم ریختۀ رژیم در بناکردن دیوارهای تازۀ جدائی میان استاد و دانشجو، زن و مرد و محـروم ساختن هــرچه بیشتر نظــام آموزشـی از رشته های گوناگون علوم انسانی به جائی نخواهد رسید.
حال كه ماه مهر آغاز گشته و نسيم حركت و تحول شروع به وزيدن نموده است، امید دارم كه شما دانشجويان فرهيخته، با یاری استادان آزاده و دانش پژوه و به یاوری پدران و مادران دلسوخته، به همراه همـۀ مردم ایران، به تحقق هدف های انسانـی و میهن دوستانــۀ خویش نزدیک تر شوید. 
خداوند نگهدار ايران باد
رضا پهلوی
_____________________________
نگاشته شده در تاریخ چهارم مهر دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ شهریور ۳۱, پنجشنبه

حجاب اسلامی تعریفی دیگر از فحشا

تنها یک ذهن بیمار می تواند، فلسفه و تعریف حجاب را آنچنان که در دین اسلام گفته می شود بپذیرد. تمام فلسفه و درونمایه حجاب – بنا به تعریف اسلامی اش – محدود سازی و سلب مطلق آزادی زن در راستای چیزی به نام "کنترل هوس" مردان عیاش است.


ابتدا باید از خود بپرسیم آیا این پوشش ضخیم، دشوار و محصور کننده، چه تاثیری بر کنترل هوس های جنس مخالف دارد؟ آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر؟

به عنوان یک قانون و اصل مهم، اکثریت هیچ جامعه یی عیاش و افسار گسیخته نیستند. عموم مردم (زن و مرد) قادر به کنترل نسبی یا حتا قطعی تمایلات احساسی خود می باشند و کمتر رخ می دهد کسی بخواهد افسار گسیخته عمل کند. بنابراین عقل سلیم فرمان نمی دهد که آزادی اکثریت برای کنترل اقلیت سلب شود.

آن اقلیت محدودی که از نظر جنسی بیمار هستند بایستی از جامعه جمع آوری شده و در مراکزی مخصوص تحت درمان قرار بگیرند نه آنکه بالعکس بخش عمده یی از جامعه (زنان و حتا در حدی مردان) خود را در پوشش هایی غیر طبیعی، محدود و مدفون بسازند تا آن اقلیت هرزه و عیاش قادر باشند تمایلات بیمارگونه خود را کنترل کنند.

حقیقت اینجاست که رهبران اسلامی خودشان همان اقلیت بیمار، افسار گسیخته، هرزه و عیاش می باشند و همانان قانون مضحکی به نام حجاب اسلامی را پایه ریزی کرده و زن را تا جایی محدود کردند که تمام بدن (به استثنای صورت و کف دست) را بپوشاند و مرد را محدود به پوشاندن تمام بدنش (به استثنای سر و قسمتی از دست و پا) نمودند.

بیمار جنسی واقعی علمای فقهی و اسلامی هستند که دختر نه ساله را به ازدواج موقت خود درآورده و رساله های چندش آورشان از مجلات پورنوگرافی نیز شنیع تر و ضداخلاقی تر است.

در ایران اسلامی که قانونی به نام حجاب، با روش هایی جدی و خشونت آمیز اجرا می شود، آمار هتک حرمت ها و تجاوزات از بسیاری نقاط جهان بالاتر است. با یک نگاه ساده به اطراف جامعه می توان فهمید حجاب اسلامی تعریفی کلاسیک از فحشاست چرا که مروجین آن، از سردمداران فحشا و فساد می باشند.

__________________________________________
نگاشته شده در تاریخ سی و یکم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ شهریور ۲۸, دوشنبه

پاسخ های اعلاحضرت به پرسش های مردم در ماه ژوییه

مطابق روال ماه های گذشته، پادشاه ایران رضا شاه دوم پهلوی به ده پرسش برگزیده هم میهنان در ماه ژوییه پاسخ فرموده اند.


متن پرسش های مردم و پاسخ های شاهانه را با هم می خوانیم:

پرسش یک: شاهزاده رضای بسیار عزیز شما دربارۀ تهدید رو به افزایش طرفداران تازی ها در جوامع ما در مورد جاسوسی برای جمهوری اسلامی چه فکر می کنید؟ آیا لازم است نوعی اخطار و آگاهی داده شود؟ یا اینکه ما بایستی علف های هرز را از ریشه درآوریم؟ زنده باد ایران از سن دیه گو آمریکا – کنجکاو

رضا پهلوی: کنجکاو عزیز، من معتقدم که سرانجام حرف حق و درست همیشه پیروز است. اگر ما همچنان توجه و تمرکز خود را به آزاد ساختن میهنمان از این کابوس سی و دوساله معطوف بداریم افراد بیشتری به آرمان آزادی ایران خواهند پیوست. البته همواره عده ای خواهند بود که خود را به حفظ رژیم متعهد بدانند و همچنان که آنها از نظر تعداد کمتر می شوند ممکن است برای باقی ماندن در مسند قدرت به تاکتیک های غیرمعمول متوسل شوند. ما نمی توانیم اجازه دهیم که این امر ما را از راه خود بازدارد. ما باید همچنان در راه نافرمانی مدنی و عدم خشونت باقی بمانیم تا آنکه سرانجام عملیات و کارهای کشور و دولت به مرحلۀ توقف برسد. تعداد ما ایرانیان آزادی خواه بسیار بیشتر از طرفداران رژیم است. ما سرانجام پیروز خواهیم شد. ما برای بازپس گرفتن کشورمان نیازی به اجرای تاکتیک های آنها نداریم.

پرسش دو: شاهزاده رضای عزیز، نظر شما در مورد برپایی دفاتر و نمایندگی هایی در نقاط مهم جهان برای ایجاد اتحاد و روشنگری و شناسایی طرفداران نظام چیست؟ بدینوسیله ما می توانیم یک جبهۀ متحد قوی داشته باشیم.

یک ایرانی کنجکاو از سن دیاگو

رضا پهلوی: کنجکاو عزیز، من متوجۀ هدف شما هستم. ولی، امروز در عصر تکنولوژی، مکان فیزیکی اهمیت خود را برای زمینه سازی یک جنبش تقریبا از دست داده است، پیام ها را در زمینۀ هدفمان منتشرکنید، پشتیبانی جهانی را جلب کنید، و با یکدیگر در تماس بمانید. هم چنین باید اضافه کنم که افزودن مکان های دیگر، مخاطرات بیشتری برای هم میهنانمان در مقابل عوامل رژیم ایجاد می کند. با دسترسی به اینترنت آزاد، می توانیم بهمان میزان قدرتمند باشیم که به صورت فیزیکی در کنار هم باشیم.

پرسش سه: اعلیحضرت، آیا این مطلب حقیقت دارد که دست های شما بسته است؟ آیا درست است که قدرت های جهانی هیچگونه اپوزیسیونی را در برابر ملاهای ایران عامل بریتانیا اجازه نمی دهند؟ اجازه دهید با این حقیقت روبرو شویم که اتحادیۀ اروپا ملاها را دوست دارد و از یک ایران آزاد بیم دارد. من شما وهرآنچه را که به آن اعتقاد دارید دوست دارم اما تاریخ مستاصل کننده بوده است. ایرانی از ایران

رضا پهلوی: ایرانی عزیز، برخی از اعضای اتحادیۀ اروپا از مخالفان بسیار علنی رژیم کنونی در ایران هستند. آنها به تنهایی بیشترین فشار را به رژیم وارد کرده اند و در موضع خود بسیار روشن بوده اند. اخیرا ایالات متحدۀ آمریکا نیز به مخالفان پیوسته است من از همۀ کشورهای جهان خواسته ام به مخالفان این رژیم که هموطنان ما را به گروگان گرفته است به پیوندند.

تحریم های جهانی در مورد ساختار رژیم و تعقیب فعالانۀ پول های آنها و محدودیت های مسافرتی که در مورد آنها اِعمال شده پیام روشنی است که این رژیم به جامعۀ کشورهای مسئول جهان تعلق ندارد. علاوه برآن کشورهای جهان باید صدای خود را به روشنی و صراحت به پشتیبانی از مردم ایران بلند کنند بطوری که آنها بدانند که جهان در مبارزۀ آنها برای آزادی یکپارچه است.



پرسش چهار: من فکر می کنم اکنون زمان آنست که کارجدی گرفته شود. شما بیش از آنچه فکر می کنید طرفدار دارید. تمام کشور در انتظار است و روی شما حساب می کند. شاهزادۀ آزاده و شجاع از سایه خارج شوید و مردم خود را به پیروزی هدایت کنید.جاوید شاه، جاویدان ایران – ایرانی – ایران

رضا پهلوی: ایرانی عزیز، از پشتیبانی شما سپاسگزارم. این برای من اهمیت بسیار دارد. من بارها گفته ام که هدف اصلی من متحد ساختن ایرانیان در مخالفت با رژیم و جلب حمایت و پشتیبانی جهانی برای جنبش دموکراتیک ایران است.

من تمام عوامل و جنبش های ضد رژیم را تا زمانی که هدف آنها یک ایران سکولار و دموکرات باشد حمایت می کنم. بیشترین کوشش های من صرف این می شود که در بین گروه های مختلف اپوزیسیون گفت و شنود و تفاهمی بوجود آید و برای یک منظور و مقصود که تغییر این رژیم است با یکدیگر همکاری کنند.

من شاهد پیشرفت های زیادی بوده ام و هنوز باید پیشرفت های دیگری حاصل شود. ما می دانیم که زمان با ما است و حق هم با ما است. ما با هم پیروز خواهیم شد.

پرسش پنج: پادشاه من، من یک سلطنت طلب وفادار بوده ام و وقت خود را صرف بحث دربارۀ میهن و شما کرده ام. پاسخی که از اغلب افراد گرفته ام این است که مردم فکر نمی کنند که شما به اندازۀ کافی فعالیت می کنید.

آیا اقدامات بیشتری هست که شما بتوانید انجام دهید و آیا شما آماده هستید که در خط مقدم قرار بگیرید؟ پارس ۱۹۱۹ – ایران

رضا پهلوی: پارس عزیز، کوشش های من بیشتر مصروف برقراری گفت و شنود و تفاهم در بین گروه های مختلف اپوزیسیون است که برای هدف واحد سرنگونی این رژیم با یکدیگر همکاری کنند. من بی صبری ناشی از کُندی پیشرفت در این زمینه را درک می کنم و فکر می کنم همۀ ما توافق داریم که ۳۲ سال برای این رژیم ستمگر بیش از اندازه است. بهرحال من به تنهایی نمی توانم کاری انجام دهم. همۀ ما باید متحد شده و با هم کار کنیم تا روند برکناری این رژیم را حفظ کنیم. در تابستان ۲۰۰۹ ایرانیان به این هدف خیلی نزدیک شدند و آن روشن ترین نشانه ای بود که ایرانیان سرانجام موفق و پیروز خواهند شد. ما باید تمرکز خود را از دست ندهیم و کوشش های خود را افزایش دهیم و در هدف مشترکمان که آزادی و دموکراسی است متحد و یکپارچه باقی بمانیم.

پرسش شش: شاهزادۀ عزیز، من دو پرسش دارم:

۱ - آیا شما نظرات هم میهنانمان را در فیس بوک یا یوتیوب شخصا می خوانید؟

۲ - اگر پاسخ مثبت است، آیا تا بحال از این نظرات ناراحت، عصبانی یا خوشحال شده اید؟ آزاد ایران – ونکوور

رضا پهلوی: آزاد ایران عزیز، من برای تماس با هم میهنانمان در سراسر جهان و ایران تارنماهای اجتماعی متعددی دارم از جمله فیس بوک و یوتیوب. من میدانم که بعضی وقت ها تارنماهای من توسط رژیم مسدود و مختل می شوند اما بسیاری از ایرانیان که می توانند موانع اینترنت را بشکنند قادرند تارنماهای مرا مشاهده کنند، به من نامه بنویسند و از نوشته ها و مصاحبه های من آگاه شوند. این برای من مهمترین وسیله برای تماس و گفت و شنود با هم میهنانم می باشد. من اظهارنظرها و سئوالاتی را که در تارنماهای من منعکس می شوند می خوانم و به اعضای دفترم می گویم که چه مطالبی از جمله عکس های خانوادگیم را که میل دارم با همۀ شما درمیان بگذارم در تارنماهای مربوط به من قرار دهند.

این امر شما را به من نزدیکتر می سازد. شما می توانید اطمینان داشته باشید که تارنماهای اجتماعی و رسانه ای من بهترین محل و وسیله برای تماس گرفتن با من است.

پرسش هفت: با درود به شاهزاده رضا پهلوی، من بین ایرانیان داخل و خارج یک تفاوت زیادی می بینم. فکر می کنم جوانان داخل ایران دموکراسی را به تمام معنا حس کرده اند ولی افرادی که در خارج زندگی می کنند اکثرا هنوز معنای دموکراسی و آزادی را نمی دانند. نظر جنابعالی در این مورد چیست؟ آیدین

رضا پهلوی: آیدین عزیز، هموطنان ما در ایران مدتی طولانی است که برای دموکراسی آماده اند. دلیلش ممکن است این باشد که هموطنان ما در ایران به سبب نبود آزادی و وجود سرکوبی که در کشور هست، از دموکراسی درک بهتری دارند. ایرانیانی که مورد ظلم و ستم جمهوری اسلامی قرار دارند واقفند که دموکراسی و آزادی چقدر گرانبها است و آماده اند برای آن مبارزه کنند.

آنهایی که در حال حاضر در جوامع دموکرات غربی زندگی می کنند، کوشش ها و مبارزات این ملت ها را برای رسیدن به آزادی و دموکراسی ندیده اند. استفادۀ راحت و آسوده از آزادی های اساسی که بسیاری از افراد دیگر ممکن است برای دست یابی به آن، حتی در ۲۰۰ سال قبل جان خود را از دست داده اند کار ساده است. مسئلۀ آزادی و دموکراسی برای هم میهنانمان صرفنظر از اینکه در حال حاضر در چه کشوری زندگی می کنند باید در صدرافکار ایرانیان باشد.

پرسش هشت: رضا پهلوی عزیز، مایلم نظر صریح شما را دربارۀ انتخابات آتی رژیم و آن دسته از اصلاح طلبان که هنوز هم بدنبال چنین نمایشاتی هستند بدانم آدونیا

رضا پهلوی: آدونیای عزیز، من اعتقاد ندارم که این رژیم اصلاح پذیر باشد. در این خصوص نظر من خیلی روشن است. حاکمان امروز ایران میل ندارند اصلاح شوند و معتقدند که حکومت آنها مقدس و ماورای ارادۀ مردم است و مایلند در حالی که دستشان به خون ایرانیان آلوده است قدرت خود را حفظ کنند.این رژیمی نیست که ما با آن مذاکره کنیم بلکه رژیمی است که ما باید فعالانه آنرا از راه نافرمانی مدنی به زانو درآوریم و آنرا با یک حکومت سکولار و دموکرات که به حقوق شهروندان خود و قوانین مربوط به روابط بین المللی احترام بگذارد عوض کنیم.

پرسش نُه: با سلام دختران شما در حال حاضر درچه رشته ای مشغول تحصیل هستند؟ و آیا شما در انتخاب رشتۀ تحصیلی آنها نقشی داشته اید؟ فریناز- تهران

رضا پهلوی: فریناز عزیز، دختر بزرگ من نور در حال اتمام سال اول دانشگاه است. دختر دوم من که ایمان نام دارد، در سال جاری تحصیلی با اتمام دورۀ دبیرستان وارد دانشگاه خواهد شد. کوچکترین دختر من بنام فرح نیز در کلاس اول است و مانند خواهرانش که قبلا زبان فارسی را نیز آموخته اند، در روزهای پایان هفته در کلاس درس زبان فارسی شرکت می کند.

پرسش ده: چرا ما زیادتر دربارۀ شما نمی شنویم. آیا شما حاضرید زندگی خود را فدای مردم و کشورخود بکنید؟ایرانی از ایران

رضا پهلوی: ایرانی عزیز، من از طریق اسکایپ، فیس بوک، تلفن و ای میل (نامه های الکترونیکی) و همچنین دیدارهای خصوصی با هموطنانم در تماس دایم هستم.

من بطور مرتب با سران و قانونگذاران کشورها در سراسر جهان دیدارهای خصوصی و عمومی دارم تا از سرنوشت هموطنانم آنانرا آگاه سازم.

من می دانم که شما نمی توانید هر روز از آنچه من انجام می دهم آگاه شوید اما آنچه می توانم به شما بگویم این است که هر روز از زندگی من صرف پشتیبانی از هموطنانم می شود تا کشور و آزادی هایی را که زمانی داشتیم دوباره بدست آوریم.

من برنامه های روزانه خودم را بدلایل مشخص منتشر نمی کنم اما می دانم که من دوش به دوش هموطنانم از تمام راه هایی که امکان دارد می کوشم که سرانجام روزی کشورمان باری دیگر آزادی خود را بدست آورد. با کمک شما ما با هم به آن مرحله خواهیم رسید.

________________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و هشتم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ شهریور ۲۳, چهارشنبه

خجسته باد زادروز پرمیمنت شاهدخت ایمان پهلوی





سلامی چو بوی خوش آشنایی


بدان مردم دیده ی روشنایی

درودی چو نورِ دل پارسایان

بدان شمع خلوتگه پارسایی
آمدی و آمدنت جان مان را روشن ساخت. آمدی و انتظار به پایان آمد. آمدی و تبسم شگفت انگیز لبانت روشنی بخش محفل ما گردید. درود بر آمدنت ای والاگهر دردانه...

بیست و یکم شهریور ماه، خجسته میلاد باسعادت ستاره ی پرفروغی است که زادروز پرمیمنت ایشان بشارت صد بهار روشن است در انتهای تابستانی گرم و پر آتش.

بیست و یکم شهریور ماه، ولادت دخت گرانمایه شاهنشاه ایران، والاحضرت شاهدخت ایمان پهلوی است. زیبا رویی که درخشش چشمان شان، امیدبخش دل ها و وجود نازنین شان افتخار و اعتبار ما می باشد.

ایشان به تاریخ فرخنده بیست و یک شهریور سال 1372 خورشیدی، خرامان گام بر آفاق نهاده و دنیا را به وجود گرامی شان متجلی ساختند. شاهدخت ایمان، در دیار غربت و فرسنگ ها دور از سرزمین اجدادی شان ولادت یافتند اما آنچنان قلب پرمهرشان به ایران و ایرانی پیوند دارد که توگویی بیشتر از هرکسی به ایران عزیز تعلق داشته و چه بسیار دل های ایرانیان که در گرو مهر ایشان و خاندان والاتبارشان نهاده شده است.

والاحضرت ایمان پهلوی دومین فرزند یگانه ی تاجدار ایران، اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی و ملکه بزرگوار ایران والاحضرت یاسمین اعتماد امینی می باشند. شاهدخت امسال از دبیرستان فارغ التحصیل شده و در یک قدمی ورود به دانشگاه هستند. همانند خواهران شان به هنر عشق می ورزند و زبان پارسی را بسیار خوب صحبت می کنند.

حالا هجده بهار از آن بهار فرخنده ولادت ایشان می گذرد و این دوشیزه زیبا به انتظار بهاری ایستاده اند که ایران را یکپارچه سبز و خرم بسازد و آن روز قطعن دور نیست.

ما همچنان به انتظار روزی هستیم که شاهدخت ایمان پهلوی در کنار پدر شهریارشان و همچنین فرد فرد خاندان جلیل سلطنت پهلوی، قدوم مبارک شان را به ایران بگذارند تا غرور و ابهت به موطن ما بازگردد و تباهی و سیاهی از آن زدوده شود.

بیست و یکم شهریور ماه خجسته زادروز پرنسس بزرگ ایران، والاحضرت شاهدخت ایمان پهلوی را به پیشگاه پادشاه پرابهت ایران اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی شادباش عرضه می داریم. سپس به محضر ملکه سرافراز ایران والاحضرت یاسمین پهلوی این عید را عرض تبریک داریم. آنگاه به خدمت مادربزرگ گرامی ایشان علیاحضرت شهبانو فرح دیبا پهلوی مادر معنوی ملت ایران، سالروز تولد نوه نازنین شان را صمیمانه شادباش عرض کرده و همینطور به حضور والاحضرت شاهدخت فرحناز، عمه ایشان و والاحضرتان شاهدخت نور و فرح دوم پهلوی، دردانه خواهران شان، این میلاد شکوهمند را فرخنده باد عرضه می داریم. در آخر به خدمت این گل زیبا، والاحضرت ایمان پهلوی زادروزشان را عاشقانه و چاکرانه مبارک باد عرض می نماییم.

امید که این شاهدخت گرانمایه در سایه همایونی پدر فرزانه شان، صد سال زنده، پاینده و برفراز باشند...

زادروز پرنسس ایمان پهلوی بر یکایک هم میهنان شاد باد.

توضیح: بنده حقیر موفق شدم با دو روز تاخیر این پست ناقابل را برای زادروز گرانمایه پرنسس ایران منتشر کنم که به همین خاطر مراتب شرمساریم را عرضه می دارم.

_______________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و سوم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ شهریور ۲۱, دوشنبه

تکذیبیه دبیرخانه رضا شاه دوم در رابطه با فیس بوک رسمی شاهدخت نور


چندی پیش فرد یا افرادی ناشناس و با هدف و انگیزه یی نامعلوم، اقدام به راه اندازی صفحه یی در فیس بوک تحت نام "صفحه رسمی شاهدخت نور پهلوی" نمودند.
   این صفحه حاوی یکسری نوشته ها و تصاویری است که بسیاری از آن تصاویر به خود والاحضرت مربوط هستند اما راه اندازی این پیج هیچ ارتباطی به آن وجود والاگهر ندارد و به هیچ وجه متعلق به پرنسس نمی باشد. دبیرخانه ملوکانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی در همین رابطه تکذیبیه یی صادر فرموده است که در زیر خواهید خواند.
   در ضمن دبیرخانه شهریار ایران تاکید کرده هر اطلاعیه رسمی و معتبری در رابطه با خاندان سلطنتی ایران، حتمن در وبسایت رضا شاه دوم منتشر می شود که در غیر این صورت فاقد اعتبار می باشد.
  متن کامل تکذیبیه را بخوانید:

هم میهنان عزیز،

لازم است به آگاهی شما عزیزان برسانیم که، صفحۀ فیس بوک به نام «فیس بوک رسمی نور پهلوی» توسط افرادی که برای این دبیرخانه هویت آنان شناخته شده نیست ایجاد شده است.
بدینوسیله اعلام می شود که فیس بوک مذکور متعلق به «نورپهلوی» نیست و فاقد رسمیت است. لطفا توجه داشته باشید که تمامی  اطلاعیه های رسمی بر روی تارنمای www.RezaPahlavi.org منتشر خواهد شد.
 
دبیرخانۀ رضا پهلوی

____________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و یکم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ شهریور ۱۶, چهارشنبه

هفده شهریور یا توهمی ادامه دار


در مورد هفده شهریور و حواشی آن بارها صحبت شده است. کربلایی که رژیم اسلامی به سود خود از آن بهره برداری می کند و با کذب و تحریف واضح تاریخ، عوام فریبی کرده و یک حادثه و درگیری بسیار معمولی را به عنوان یک تراژدی مطرح می سازد!
   در تاریخ هفدهم شهریور پنجاه و هفت، هیچ حادثه به خصوصی رخ نداد مگر آنکه عده یی از اوباش و طرفداران خمینی به مغازه ها حمله برده و شیشه ها را شکستند و یا به درگیری با همدیگر پرداختند تا هرنوع جرح و خونریزی احتمالی را به حساب حکومت وقت بگذارند.
   شاید اگر همین حرف ها بیست سال پیش مطرح می شد موجبات خشم و غضب آن به اصطلاح انقلابیون و توده یی ها را فراهم می ساخت. امروز نیز ممکن است همین تعصب نابه جا و احساسات بی منطق به چشم بخورد اما امروز اسنادی روشن و واقعی وجود دارند که به خوبی اثبات می کنند، هفده شهریور جز وهم و تخیل خمینی و پیروانش هیچ حرفی برای گفتن ندارد.
   امروز وقتی می بینیم رژیم به وضوح از یک درگیری بسیار معمولی میان پلیس انگلیس و یک گانگستر، سوء استفاده کرده و واقعیات را عینن وارونه می کند، در می یابیم که با چه نظامی طرف هستیم. هنگامی که می بینیم رسانه های کثیف جمهوری اسلامی از مارک دوگان گانگستر یک قهرمان می سازند اما به آسانی از کنار ندا آقا سلطان، سهراب اعرابی و دیگر عزیزانی که به دست های پلید این حکومت و با گلوله مستقیم آنها به شهادت رسیده اند عبور می کنند، ما به آسانی می فهمیم که هیچ حرفی از سوی اینان قابل باور نیست.
   مثال ها فراوان هستند تا دروغگویی محض رژیم را اثبات نمایند و همین مثال های بدیهی و روشن، به ما نشان می دهند این حکومت اگر دروغ نگوید و بذر توهم در ذهن عوام نکارد، راهی برای بقا نخواهد داشت. ما می توانیم به راحتی دریابیم، هفده شهریور نه تنها فاجعه نبود که صرفن یک کمدی تلخ بود. تلخ از این جهت که سال هاست بدل به وسیله یی برای فریفتن ساده لوحان گردیده است.
___________________________________
نگاشته شده در تاریخ شانزدهم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱۳۹۰ شهریور ۱۴, دوشنبه

آیا دوباره فریب انتخابات را خواهند خورد؟


سال هاست که این بازی مضحک و احمقانه تکرار می شود و چهره هایی تازه و فریبنده به عرصه انتخابات وارد شده و برای جمع آوری آرا به تلاش می پردازند. جالب اینجاست بسیاری از دوستان که در وعده های انتخاباتی پیشین، شرکت جسته و پشیمان شده بودند، قاطعانه سوگند می خورند که ما دیگر هرگز در انتخابات شرکت نخواهیم کرد. اما به مجرد آغاز انتصابات بعدی، همان دوستان پشیمان و قسم خورده، دوباره به سوی صندوق های رای می شتابند تا رای اعتماد خود را به فلان شخص مثلن اصلاح طلب و به قول خودشان میانه رو پیشکش کنند.
   انتخابات ریاست جمهوری سال 88 و حوادث پس از آن، به خیلی ها این درس بزرگ را داد که رژیم اسلامی نه تنها هرگز قابل اصلاح نیست که حتا قابل بحث هم نیست و هرگونه همیاری و مشارکت با چنین نظامی، نه تنها یک قمار دو سر باخت به حساب می آید که مشارکت جستن در چنین انتخاباتی، مصداق بارز همکاری با جنایتکاران است و برای ایرانی واقعی ننگ محسوب می شود.
   ما در خرداد و تیر 88 به چشم خودمان، درنده خویی و وحشی گری این نظام را مشاهده کردیم و صحنه هایی از پیش چشم مان گذشت که شاید برای نسل های بعدی مان نیز عبرتی بزرگ باشد. چه زشت است اگر اینبار نیز عده یی فریب آن انتخابات دروغین را خورده و دوباره بخواهند در این همایش عوام فریب، سهمی ادا نمایند.
   رژیم اسلامی از بدو آغاز خود نشان داد که بر مبنای دیکتاتوری محض حرکت می کند و کوچک ترین روزنه امیدی نیز از همان ابتدا دیده نمی شد که بتوان حتا ذره یی دل به اصلاح آن بست.
   اگر تا سال های پیش، شرکت در انتخابات را می شد به حساب ساده دلی برخی دوستان نهاد، دیگر اینبار و با مشاهده آن صحنه های خونین و رای دزدی علنی رژیم، هر نوع مشارکتی در این انتخابات شوم، به مثابه پایمال کردن خون شهیدانی است که تنها به جرم اعتراض شان به آن تقلب آشکار انتخاباتی به خاک و خون کشیده شدند.
   اینبار دیگر نمی توان با این حکومت از سر آشتی برخورد نمود. این قلم به شخصه هرچه گفته ام از باب تحریم انتخابات بوده که البته این حداقل وظیفه بود. اما همان هایی که تاکنون زیاده از حد ساده دل و مثبت اندیش بوده اند، امروز دیگر وظیفه و شرافت ایرانی و انسانی شان حکم می کند انتخابات جمهوری اسلامی را قاطعانه و بی تعارف تحریم کنند. 
______________________
نگاشته شده در تاریخ چهاردهم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی