۱۳۹۰ شهریور ۳۱, پنجشنبه

حجاب اسلامی تعریفی دیگر از فحشا

تنها یک ذهن بیمار می تواند، فلسفه و تعریف حجاب را آنچنان که در دین اسلام گفته می شود بپذیرد. تمام فلسفه و درونمایه حجاب – بنا به تعریف اسلامی اش – محدود سازی و سلب مطلق آزادی زن در راستای چیزی به نام "کنترل هوس" مردان عیاش است.


ابتدا باید از خود بپرسیم آیا این پوشش ضخیم، دشوار و محصور کننده، چه تاثیری بر کنترل هوس های جنس مخالف دارد؟ آیا چنین چیزی صحت دارد یا خیر؟

به عنوان یک قانون و اصل مهم، اکثریت هیچ جامعه یی عیاش و افسار گسیخته نیستند. عموم مردم (زن و مرد) قادر به کنترل نسبی یا حتا قطعی تمایلات احساسی خود می باشند و کمتر رخ می دهد کسی بخواهد افسار گسیخته عمل کند. بنابراین عقل سلیم فرمان نمی دهد که آزادی اکثریت برای کنترل اقلیت سلب شود.

آن اقلیت محدودی که از نظر جنسی بیمار هستند بایستی از جامعه جمع آوری شده و در مراکزی مخصوص تحت درمان قرار بگیرند نه آنکه بالعکس بخش عمده یی از جامعه (زنان و حتا در حدی مردان) خود را در پوشش هایی غیر طبیعی، محدود و مدفون بسازند تا آن اقلیت هرزه و عیاش قادر باشند تمایلات بیمارگونه خود را کنترل کنند.

حقیقت اینجاست که رهبران اسلامی خودشان همان اقلیت بیمار، افسار گسیخته، هرزه و عیاش می باشند و همانان قانون مضحکی به نام حجاب اسلامی را پایه ریزی کرده و زن را تا جایی محدود کردند که تمام بدن (به استثنای صورت و کف دست) را بپوشاند و مرد را محدود به پوشاندن تمام بدنش (به استثنای سر و قسمتی از دست و پا) نمودند.

بیمار جنسی واقعی علمای فقهی و اسلامی هستند که دختر نه ساله را به ازدواج موقت خود درآورده و رساله های چندش آورشان از مجلات پورنوگرافی نیز شنیع تر و ضداخلاقی تر است.

در ایران اسلامی که قانونی به نام حجاب، با روش هایی جدی و خشونت آمیز اجرا می شود، آمار هتک حرمت ها و تجاوزات از بسیاری نقاط جهان بالاتر است. با یک نگاه ساده به اطراف جامعه می توان فهمید حجاب اسلامی تعریفی کلاسیک از فحشاست چرا که مروجین آن، از سردمداران فحشا و فساد می باشند.

__________________________________________
نگاشته شده در تاریخ سی و یکم شهریور دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱ نظر:

parsinameh گفت...

مقاله بسیار جالبی بود.