۱۳۹۱ تیر ۳۱, شنبه

آغاز رمضان، آغاز رنج و فشار مضاعف بر مردم


از هفته ها پیش از آغاز ماه رعب انگیز رمضان، تهدیدها و رجزخوانی های نیروی سرکوبگر(انتظامی) آغاز گردیده و در قالب جملات تهدید آمیز شکل گرفت.
   در مورد خود روزه داری و عوارض جبران ناپذیر جسمی و روانی آن بسیار شنیده و خوانده ایم. اما اینکه چرا حکومت الله با کسانی که در خیابان ها به خوردن و آشامیدن مبادرت کنند، اینچنین خشن و بی اغماض برخورد می کند، خودش حکایتی دیگر دارد.
   رژیم اسلامی بر پایه شعار و عوام فریبی استوار است. بسیار به شو دادن علاقه مند است و مایل است تا به مخالفین خود بفهماند، این "آحاد مردم" هستند که خواهان حفظ دین و به تبع آن حفظ "حکومت دینی" هستند. بدیهی است که چنین مطلبی واقعیت ندارد اما رژیم ناگزیر است با هر روشی که می تواند این وجهه پوشالی و ظاهری را حفظ نماید. بنابراین بهترین راه را در برخورد خشونت آمیز با افراد غیر روزه دار(به تعبیر آنان روزه خواران) جستجو می کند.
   یعنی با قرار دادن تنبیه و مجازات های سخت – حتا تا مرز اعدام – مردم را از خوردن و آشامیدن منع کند تا بتواند یک فضای دینی و روحانی کاذب ایجاد کرده و باور غلطی را در ذهن ساده دلان، ترسیم نماید که گویی اکثریت مردم نسبت به روزه داری در این ماه کذایی، تعهد دارند. حال آنکه قضیه دقیقن برعکس است.
_________________________________
نگاشته شده در تاریخ سی و یکم تیر دو هزار و پانصد و هفتاد و یک شاهنشاهی

۱۳۹۱ تیر ۲۸, چهارشنبه

اسلام گشت ارشادی


از وقوع انقلاب شوم خمینی، حدود یک سال نمی گذشت که حجاب بدوی و جاهلانه اسلامی، برای بانوان ایرانی اجباری گردید. از آن پس راه برای اراذل و اوباش باز شد تا به نام بسیجی، گشت ثارالله، گارد ویژه، کمیته، مبارزه با منکرات، گشت ارشاد و ده ها عنوان و عبارت چندش آور دیگر به مردم حمله کرده و آنها را به خاطر پوشش غیر اسلامی، مورد خشونت فیزیکی قرار داده و یا به زندان ببرند.
   پارسال احمد جنتی(پیر کفتار و قاتل ملت) طی سخنرانی خود، از سگ های هار ولایت فقیه درخواست کرد تا خانم های بدحجاب به مجازات اعدام محکوم شوند. اخیرن نیز قانونی تصویب شده تا بانون غیرمتعهد به پوشش اسلامی، ده روز تا سه ماه حبس تحمل کنند.
    صحبت، صحبت بی ریشه و باطل بودن این حکم ننگین(یعنی حجاب) نیست. آری در مضحک و مخرب بودن حجاب اسلامی هیچکس تردیدی ندارد. این پوشش بدوی و منفور، نه تنها بهداشت بدنی و سلامت زن را به خطر می اندازد بلکه نوعی توهین است هم به زنان و هم به مردان. توهین به زن از آنجا که وی را فاقد شعور می پندارد و توهین به مرد از آنجا که وی را شهوت پرست می پندارد.
   اما شنیع بودن چنین مجازات هایی از آنجا مشخص می شود که اصولن در هر کشوری، ابتدا باید با جرایم خطرناک مبارزه شده و میزان و شدت خطر آن جرایم را به حداقل رسانید و سپس موارد جزیی تر را مورد توجه قرار داد. در اینکه عدم رعایت حجاب اسلامی به هیچ وجه جرم نیست هیچکس تردیدی ندارد. نوع پوشش برای مرد و زن، امری اختیاری است.
    اگر از دید کثیف و شهوت ناک آخوندها به مساله نگاه کرده و مثلن بخواهیم عدم رعایت حجاب را جرم تلقی کنیم(که صدالبته نیست) باز هم بی حجابی، جرم خطرناک محسوب نمی شود. در جامعه یی که کوچه ها و خیابان هایش مالامال از قاچاقچی، کیف قاپ، معتاد و سارق مسلح می باشد، وظیفه حاکمین آن کشور، مبارزه ی جدی و مستمر با این مجرمین است تا جایی که درصد خطر آن به حداقل برسد و سپس نوع پوشش مردم، هدف بحث و بررسی قرار گیرد.
  البته از مغز پوک و پوسیده آخوند، توقعی بیش از این نیست. وای به حال ما ملتی که سی و سه سال است وجود منحوس این تهی مایه های بی شرم را تحمل می کنیم.
__________________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و هشتم تیر دو هزار و پانصد و هفتاد و یک شاهنشاهی 

۱۳۹۱ تیر ۲۴, شنبه

بلای دین مداری، بدتر از طاعون


   وقتی که صحبت از دین و دین گرایی می شود، اولین تصوری که در ذهن ها ایجاد می شود، یکسری احکام و قوانین است. برخی به اشتباه، دین را با خداباوری در یک مقوله می گنجانند حال آنکه دو مطلب کاملن متفاوت می باشند.
    دین در مفهوم اخص کلمه، به معنای پیروی و تبعیت محض می باشد. برخی دین را از ریشه ی "دیدن" و به معنای "بینش" می پندارند.
  چنین چیزی واقعیت ندارد و دین به واقع همان تسلیم و سرسپردگی و پیروی بی چون و چرا از یکسری قوانینی است که توسط فردی(مثلا یک پیامبر) بیان و مکتوب شده و غیر قابل تغییر، تجدید نظر، ویرایش، انتقاد و یا عبور است.
   البته اگر دین در ریشه واژگانی با "دیدن" و یا "بینش" نسبت داشته باشد – که صحت چنین ادعایی رد شده است – باز هم جایی برای دفاع از آن نیست. نسبت دادن دین به بینش، نوعی مغلطه برای پاک کردن صورت مساله است. بینش زمانی ارزش دارد که توسط خود شخص کسب شود. نه آنکه به مغز وی حقنه و تزریق شود.
    دین اساسن روش و ساختاری برای به بند کشیدن و تحت سلطه درآوردن مردم است تا توسط آن، حاکمین بتوانند قوانینی را به اجرا دربیاورند که بقای شان را برای مدت زمانی طولانی تضمین کند.
شوربختانه عده یی مبحث انحرافی اسلام رحمانی را در مقابل اسلام جباری، ارایه می کنند. به واقع هیچ تفاوتی میان اسلام جبارانه و اسلام رحمانی وجود ندارد و اساسن چیزی به نام اسلام رحمانی وجود خارجی ندارد. اسلام، چه رحمانی و چه غیر رحمانی، ابزاری برای سلطه گری علمای دینی(آخوندها) می باشد.
   تنها راه رهایی از این طاعون گریبانگیر(جمهوری اسلامی)، دین زدایی در سطح وسیع و گسترده و توسط اقشار گوناگون جامعه است. نبایستی هیچگونه مرزی تعیین شده و یا چیزی به نام "دین لطیف" و یا همان "اسلام رحمانی" تعریف شود.
   این گفته ها صرفن سبب انحراف اذهان عمومی از هدف اصلی می شود. هدف اصلی، محو کامل دین از تمام لایه های جامعه است. زمانی که بتوان جامعه را از آلایش دینی پاک نمود، پوشالی و بی مایه بودن ولایت فقیه، برای کلیه اقشار جامعه به وضوح آشکار می شود. آخوندها صرفن پشت سپر پوسیده دین مخفی شده اند و زمانی که این سپر شکسته شود، جای رهبران مذهبی فقط در زباله دانی تاریخ خواهد بود.
__________________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و چهارم تیر دو هزار و پانصد و هفتاد و یک شاهنشاهی

۱۳۹۱ تیر ۱۷, شنبه

هجده تیر، یادآور شکست ولایت فقیه


نظام ولایت فقیه، از ابتدای ظهور شوم خود، با شعار معنویت و اتصال به الله، سلطه گری خودش را آغاز نمود. چنین نظامی صدالبته جز بر پایه خشونت و جنایت بر هیچ پایه و مبنایی استوار نیست و اصولن در جهان مادی، اتصال و تمسک به قدرت های ماورایی، بیشتر به وهم شبیه است و همانا خود ولایت مطلقه فقیه بیشتر از هر کسی بر متوهمانه بودن این ادعا واقف است اما برای وادار کردن مردم به سکوت، جز اینکه چنین ادعایی داشته باشد، هیچ راه دیگری ندارد.
   اما هجده تیر سال هفتاد و هشت خورشیدی، برای نخستین بار حرکتی از لایه های تحصیل کرده و روشنفکر جامعه آغاز شده و حقیقت حضور خود را در خیابان ها به تصویر کشید. این جنبش به قدری روشن و موثر بود که پایه های قدرت اهریمنی ولایت فقیه را به لرزه درآورد.
   برای اولین بار نظام منفور اسلامی دریافت که سپری به نام الله، نخواهد توانست اساس حکومت را از موج خشم مردمی مصون نگاه دارد و مردم اگر بخواهند، دیکتاتوری را واژگون کنند از سلاح "الله" هیچ واهمه یی ندارند.
   هجدهم تیر روزی به یادماندنی و ارزشمند می باشد آن سان که یادآور نخستین جرقه ی انقلاب در ایران است و همین سبب می شود، ایادی جمهوری متعفن اسلامی همه ساله از فرا رسیدن این تاریخ، دچار وحشت و سردرگمی بشود و با ملیتاریزه کردن فضای ایران، بکوشد تا جلوی تکرار چنین موج خشمی را بگیرد که صدالبته پیروز نهایی میدان، ملت ایران هستند و سرنوشت جمهوری جنایتکار اسلامی، سرنوشت سایر دیکتاتورهاست.
   هجده تیر را گرامی می داریم و به روح پرفتوح شهدای سربلند این روز بزرگ، خصوصن شادروان اکبر محمدی، درود بی پایان می فرستیم.
پایداری پادشاهی پیروزی

__________________________________________________
نگاشته شده در تاریخ هفدهم تیر دو هزار و پانصد و هفتاد و یک شاهنشاهی