۱۳۸۶ آبان ۱, سه‌شنبه

در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد(در آغاز ماه خجسته آبان)

دیشب با واپسین شب ماه مهر وداع کردیم، نخستین خورشید آبان ماه درخشید و روزی دیگر آغاز شد.

شگفتا تلاقی این دو ماه٬ یکی ولادت خجسته شهبانوی نازنین مان را با خود داشت و دیگری- آبان- زادروز دو ابر انسان که باعث افتخار ایران و حتا جهان بوده و هستند: چهارم آبان، میلاد با سعادت شاهنشاه فقید آریامهر ایران پدر محمدرضا شاه پهلوی و نهم آبان خجسته زادروز اعلاحضرت همایونی شهریار جوانبخت رضا شاه دوم پهلوی پادشاه غربت نشین :

یا رب سببی ساز که یارم به سلامت

باز آید و برهاندم از بند ملامت

خاک ره آن یار سفر کرده بیارید

تا چشم جهان بین کنمش جای اقامت

فریاد که از شش جهتم راه ببستند

آن خال و خط و زلف و رخ و عارض و قامت

اگرچه در آستانه این ماه عزیز٬ با تمام وجود و وسعت حقیر قلب مان پیشاپیش فرا رسیدن این ولادت خجسته و با سعادت را به پیشگاه معبود و محبوب و موعودمان، اعلاحضرت رضا شاه دوم شادباش و تبریک عرض می کنیم اما افسوس که شرمنده و شرمسار آن آفتاب عالمتاب و آن بزرگ پادشاه و خدایگان هستیم که دیگر بار این روز فرخنده را در غربت و تبعید، به حضور معظم له خجسته باد بگوییم. سروده یی که در پایین ملاحظه می کنید، سیاه مشقی دیگر از سوی حقیر است که به خاک پای رضا شاه دوم عرضه شده است. این شعر را در قالب سپید گفته ام و امید که مورد توجه قرار بگیرد:

تیشه بر درخت احساس

هیزم برای هیمه آتش

این جا کسی شناسنامه ندارد

نام حقیر ما را

کوتوله های سیاه پوش، بر سر نیزه های تباهی گرفته اند

ما به امید فصل روییدن شراب

برگ های خزان را از قامت تاک خشکیده پاک می کنیم

ما جاده به تو رسیدن را گم کرده ایم و در کوره راه ها

پا به پا حماقت خود راه می رویم

کی می آیی؟

عشق می خواهد آغوش باز کند

و لبخندی که در چشم ها گم شده دوباره برگردد

افسون نگاه تو

حکمران قلب ماست

سیاه پوش ها دل شان هم بخواهد، نمی توانند

نام تو را از سرفصل شعر مان پاک کنند

می آیی، می آیی، ای نامت بزرگ!

تا دیگر این بهمن های سیاه، به سالنامه ما دهن کجی نکنند.

_________

نگاشته شده در تاریخ یکم آبان دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: