۱۳۸۶ مهر ۲۹, یکشنبه

حکومت اسلامی اسیر یک بحران(بخش یکم)

اکنون حکومت اسلامی با یک بحران عجیب و گره یی ناگشودنی رو در روست.

رژیم از یک سو٬ با تمام وجود و امکاناتش می کوشد تا به معضلات انرژی هسته یی- یا همان حق مسلم!!! خود- در جهان خاتمه بخشد و از سوی دیگر می داند این مساله دارد برایش تبدیل به گرداب وحشتناکی می شود زیرا قبول این به اصطلاح حق مسلم، نیازمند رویارویی و در نهایت سازش با کشورهایی است که در تمام عمر کثیف این رژیم٬"دشمن" تلقی می شدند. اسراییل و امریکا، حکومت الله را در منگنه سختی قرار دادند و رژیم اسلامی برای عبور از سد این دو قدرت جهانی مجبور به سازش با آنهاست و البته خودشان خوب می دانند٬ سازش با امریکا و خصوصن اسراییل٬ یک خودکشی آرمانی برای شان محسوب می شود.

در گذر قدرت طلبی ها و خشونت ورزی های ج.ا٬ این حکومت بسیاری از نیروهای تندرو خود را از دست داد. برای مثال می شود به چند نام آشنا اشاره کرد که زمانی٬ در صف حامیان ولایت و رژیم بودند- بعضن بسیار افراطی- و امروز در جرگه مخالفین شان بوده و دارند برای اپوزیسیون تبدیل به سمبل می شوند مانند: اکبر گنجی (از سران سپاه)٬ امیرفرشاد ابراهیمی(دبیرکل انصار حزب الله)٬ محمدمحسن سازگارا (از نیروهای تندرو سپاه)٬ آغاجری (رزمنده و دوست دیرینه خامنه یی)٬ شیرین عبادی(روشن اندیش امروز و از پیروان و عاشقان خمینی در اوایل انقلاب)٬ حسین خمینی(نوه ارشد روح الله خمینی)و...بسیاری دیگر که بردن نام آنان در این مقاله نمی گنجد.

و حالا...

رژیم اسلامی برای افزودن به عمرخود٬ تنها برگ برنده اش اکنون آن قشری هستند که در لباس بسیجی و سپاهی و با تب چهل و دو درجه در حال طرف داری از حکومت و ولایت هستند و صدالبته این نیروها بدون پشتوانه نظامی- یا به قولی همان کلاهک هسته یی- کاری از پیش نخواهند برد و در زمانی نزدیک محکوم به فنا خواهند بود٬ حالا ج.ا باید میان این نیروهای در کف مانده و به دست آوردن فناوری هسته یی یکی را برگزیند: زیرا سازش با امریکا و اسراییل به منزله از دست دادن همین چند حامی پرشور و باقی مانده برای رژیم است و...

حکومت اسلامی در یک شش و بش سخت و یک "انتخاب ناگزیر"، که بیشتر به یک" انتحار اجباری" شبیه است دارد دست و پا می زند.

این بحث ادامه دارد...

________

نگاشته شده در تاریخ بیست و نهم مهر دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: