۱۳۸۷ مرداد ۳۱, پنجشنبه

در باب سفیر امید و حاصلش برای رژیم دیکتاتوری ولایت فقیه

چند روز اخیر رسانه های حکومتی اعلام کردند که ایران اسلامی!! سرانجام مفتخر!!! شده تا نخستین پرتاب موشک ماهواره بر "سفیرامید"را با موفقیت!! به انجام رساند. این را شاید بسیاری شنیده باشند اما پشت پرده نحس ماجرا را هرگز... بی تردید نما و چهره زیبایی ندارد که یک مشت ریش و عمامه٬ موشک به هوا بفرستند که ثمر موشک های مضحک این دلقکان صد چهره، بیش از چند انفجار در حول و حوش کشور لبنان و کمی ایجاد مسرت برای شیخ بدقواره و منحوس لبنانی تبار"حسن نصرالله جانی بالفطره" نمی باشد. تنها خاصیت برداشتن این به اصطلاح قدم ها از سوی رژیم اسلامی خالی تر شدن جیب ملت، بالاتر رفتن آمار فقر و خودکشی و مصیبت و دامن زدن هرچه بیشتر به آشوب منطقه است.

آری دستاورد این موشک ها و ماهواره برها و غیره چیزی بیش از بدبختی برای ایران و عایدی جز پرشتاب شدن شمارش معکوس حمله به میهن عزیزمان و متعاقب آن خون و مرگ و آوارگی برای ملت ایران ندارد. اما دو پرسش مهم و به واقع دو چالش ابهام آمیز طرح می گردند:

یک: آیا نقش این ماهواره بر که هنوز قادر به پرتاب یک ماهواره سبک و تحقیقاتی هم نبوده و تنها در حکم تکمه یی است که قرار است در سال های آتی پیراهنی برایش تدارک دیده شود چه سود، حاصل و فایده یی دارد که تا این حد رژیم برایش جنجال به پاکرده و یقه می دراند؟ به راستی فلسفه وجودی ماهواره بر نامبرده چیست؟ گویا این سفیر با اذن مهدی و همچنین اجازه از امام در گور آرامیده شان(خمینی) و شهدای ناکام- که حکومت از هدر شدن خون شان چه بسیار بهره های کثیف سیاسی برده است- به فضا پرتاب شده است تا امید یک مشت علف هرزه دنیای سیاست باشد.

ماهواره بر سفیر امید که با بودجه یی چندین میلیارد دلاری به بهره برداری رسیده است می خواهد سفیر پیام رژیم تروریست اسلامی و در واقعیت٬ کام دهنده امید ناکام خمینی به گور واصل شده باشد که در وصیت خود بر محو اسراییل و بر مرگ نوع بشر و به پاکردن خون و خشونت و کثافت(زیر قبای نجس شهادت)تاکید کرده بود. ماهواره بری که اگر به اذن خمینی جلاد و شهدایش پرتاب نمی شد احتمال داشت بازگردد و دوباره بر مغز تهی محمود احمدی نژاد، ریاست دلقک جمهوری خارج از رده اسلامی فرو بیاید.حالاپرسش اینجاست که عایدچنین ماهواره بری در کجاست؟این ماهواره بر- که هنوز و قطعن تا سالیان بعد نمی تواند ماهواره یی را در مدار زمین قرار بدهد- با چه هدف و چه امیدی(آنچنان که نامش را سفیر امید گذاشته اند) ارایه شده است؟ آیا به زعم خود جاهل شان دریچه موفقیت است و یا در پندار عاقلان هشداری برای سرتاسر دنیا که اگر جلوی لگدپرانی ها و بلندپروازی های خلفای این ام القرای اسلامی را نگیرند، در آینده یی نزدیک مشکلاتی جدی برای تمام جهان و البته خود ایران پدید خواهد آمد؟

دوم: همه می دانیم کشورهایی که دست به چنین اقداماتی می زنند جمله ممالکی هستند که از پشتوانه و اعتبارسیاسی برخوردارند. کشورهایی که بی شک مشکلات عدیده اقتصادی خود را سال ها پیش حل کرده اند و مردمان شان از مرز یک رفاه نسبی بالاتر قرار دارند. پر واضح است که کشوری چون ایران بااین اقتصاد ویران شده و با وجود داشتن بیش از چند میلیون تحصیل کرده بیکار، صدها هزار معتاد، آثار ویرانی باقی مانده از جنگ در بسیاری از شهرهای مرزی، آمار مهلک خودکشی و فساد به علت فقر هولناک اکثریت جامعه و گرانی سرسام آور و بی مهار نباید دست روی اینگونه پروژه های پرهزینه و سنگین بگذارد. حکومتی که هنوز پیش پاافتاده ترین معضلات اقتصادی را نتوانسته است حل بکند(که حاشا هرگز نخواهد توانست)چرا با این وقاحت از ضروری ترین نیازهای این ملت بیگناه می زند تا ماهواره بر به هوا بفرستد؟ این حیوانات بی خرد، چگونه به خود اجازه می دهند سرمایه ملی را بیهوده حیف و میل کنند و پروژه یی را که کوچک ترین ارتباطی با نیازهای مبرم این مردم ندارد احمقانه به مرحله اجرا درآورده و در محفل شان به درد و محنت این مردم بیچاره و تیپا خورده بخندند؟

مساله اینجاست که حاکمان متعفن این نظام، کوچک ترین ارزش و اهمیتی برای مردم ایران و آبروی ایران قایل نبوده و نیستند که اگر می توانست غیر از این باشد نام میهن ما را با نام تروریزم قرین نمی کردند و با سیاست های قرون وسطایی خود ایران را بیشتر و بیشتر به منجلاب نمی کشانده و طوری قدم برنمی داشتند تا هر روز کشور ما شاهد تحریم های اقتصادی و قطع نامه های تازه باشد. بی ارزش بودن ایران و ایرانی از نگاه سردمداران رژیم وقت٬ واقعیتی است که بارها و بارها پادشاه سرافراز ایران اعلاحضرت رضاشاه دوم پهلوی در بیانیه ها و سخنان ملوکانه شان تاکید فرموده و اشاره کرده اند.

بایستی بپذیریم که این رژیم کثیف دشمن اعتبار ایران و تشنه به خون یکایک این ملت است. باید باور کنیم که حکومت اسلامی، معنایی جز فریب و دغل پیشگی ندارد. باید قبول کنیم شاخص ترین پیام چنین رژیم غاصب و نفرین شده یی خون، خشونت و خیانت است. ریختن خون مظلومان، خشونت برای ایجاد وحشت و خیانت به شرف و هویت کیان سربلند ایران. آری درون مایه حکومت الله جز این نیست.

وای بر آنها که هنوزخاموش مانده اند. افسوس بر آن دسته یی که هنوز منتهای اسارت وطن در چنگال دژخیمان را باور ندارند و هیهات از آن دوست نمایانی که سال ها در کسوت مخالف، فقط آب به آسیاب این جمهوری دیکتاتور ریختند.

آزادی، حق ملت دربند ایران است. حقیر باز بر کلام بلند مرتبه و شیوای شهریار غربت نشین ذات مبارک رضاشاه دوم تکیه می کنم که در پیام اخیرشان به مناسبت قیام مشروطه فرمودند: "آزادی و حق گرفتنی است" پس بیاییم و تا خیلی دیر نشده با قیامی همه جانبه زمام امور را از دست بیگانه صفتان حاکم بازپس بگیریم تا پس از سه دهه طعم تلخ سلطه ی خون آشامان، سرانجام روی این ظلمت مطلق پاگذاشته و بر بلندای آسمان میهن مان، سپیده روشن "آزادی" را متجلی سازیم.

بیاییم و در میعاد بازگشت فریدون والاتبار، به مرگ ضحاکان ماردوش لبخند بزنیم.

_________

نگاشته شده در تاریخ سی و یکم امرداد دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: