۱۳۸۷ شهریور ۸, جمعه

رژیم اسلامی، عامل مخمور ساختن و به انحراف کشیدن جوانان ایران

مسبب لغزش ها و انحرافات جوانان ایرانی کیست؟ چه کسی و چه کسانی به راحتی این مواد مهلک و نابود کننده را در اختیار جوانان ایرانی قرارمی دهند؟ چرا در ایران امروز٬ مدت زمان دسترسی به مواد مخدر تنها سی دقیقه است؟ علت ارزانی مواد مخدر در کشور ما چیست؟...پرسش ها بسیارند و اما پاسخ بسیار کوتاه و بی نهایت تلخ است اگرچه چندان تعجب آور نیست: عامل ازدیاد این مواد و داروهای ویران کننده و عامل سقوط جوانان ایرانی، حکومت منفور و پلید اسلامی است و سرمنشا تباهی گُل های ایران ما، تفکر اسلام گرایی و روح چندش آور دین سیاسی است. آنهایی که دوست دارند چرایی اش را بهتر بدانند کافی است که به آمار و ارقام و منحنی عمودی افزایش این آمارها نسبت به ایران پیش از سلطه دینی نگاه کنند. کافی است در میان پارک های تهران کمی پرسه بزنند و حتا کمی فراتر رفته و موشکافانه تر نگاه کنند تا به تلخی دریابند رژیم حاکم به طور مستقیم و از طریق مامورین مثلن انتظامی در پخش گسترده و پایین بودن قیمت مواد مخدر دخالت دارد.

بر کسی پوشیده نیست که ایران امروز، قطب عبور و صدور موادمخدر و توهم زا به کشورهای اروپایی است و البته نباید تصور کرد این حکومت ضدملی "فقط" قصد تخریب جوامع اروپایی و به مشکل انداختن دولت های غربی را دارد که آنهم در جای خودش بحثی جدا می طلبد بلکه جمهوری استبدادی اسلامی به طور واضح و در طی برنامه یی بلند مدت، مایل است تا غیرت و شهامت را از نوجوانان و نونهالان ایرانی برباید و تعفن خماری و بی خبری را جایگزین کند. بارها در این باره صحبت شده و گمانم بس باشد اما واقعیتی روشن است که بقای حکام دیکتاتور در سه عامل خلاصه می شود:

1-خفقان فکری و باوری در جامعه تا مبادا ماهیت پوچ و فاقد بن و مایه سران حاکم تجزیه و تحلیل شود.

2-فقر حاکم برجامعه تا ملت نتواند دست به اعتراض بزند و مدام درگیر وضعیت معیشتی و مالی خود باشد.

3-ایجاد خماری و سکون در بین مردم تا آن حد که دیگر قادر به فریاد زدن برضد ظلم نباشند.

بحث ما اکنون بر سر مورد سوم است که با وجود تجربه تاریخی موثرش در"جنگ تریاک" کشور چین، سیاستی قاطع برای از کار انداختن یک ملت است که معمولن به جهت پیشبرد اهداف حکام توتالیتر و فاقد مشروعیت مردمی کاربرد دارد. شوربختانه همین سیاست شوم، در ایران کنونی و در سایه ولایت ضدبشری فقیه دارد به زشت ترین شکل خود پیاده می شود. نوک پیکان رژیم بر جوانان - که سرمایه های آینده هر جامعه یی محسوب شده و در عین حال آسیب پذیرتر هستند- قرار گرفته و هر روز بیشتر و بیشتر شاهد فلاکت و ناکامی جوانان هستیم و صد البته سیاست داخلی این حاکمان پلشت، جای مرهم گذاشتن بر این دردها، تشدید و تسریع فراگیری بحران اعتیاد در میان مردم ایران به خصوص جوانان است.

شکی نیست که رژیم کنونی ایران با در نظر گرفتن اینکه از عدم مقبولیت ملی و همینطور جهانی خود باخبر است و خیلی خوب می داند ایرانیان به مرز انفجار رسیده و تا جایی پیش رفته اند که به آسانی می توانند به خیابان ها بریزند و تیشه به ریشه سست بنیان این حکومت بزنند پس بهترین راه را در این یافته است تا به عناوین گوناگون تخم خماری و بی غیرتی را در میان ذهن و جان ملت بکارد تا در نتیجه بر عمر سیاه خود افزوده و هر روز بیشتر بر جان و مال و ناموس این ملت حکم فرمایی کند.

در کنار معضل اعتیاد، یکی دیگر از واضح ترین نمودهای همین سیاست کثیف، ترویج "فرهنگ انتظار ظهور" است. با توجه به آنچه گفته شد سردمداران نظام اسلامی، فرهنگ انتظار را در ملتی نهادینه می کنند که در مرز شکستن سدها و قیام بر ضد این رژیم اهریمنی واقع شده است. اینان با سو استفاده از باورهای مذهبی عده یی، این تفکر را پر رنگ می کنند که مردم باید در انتظار بنشینند و البته مدت زمان این انتظار، بی شک مدتی نامعلوم است و پر واضح است که این انتظار نیز، جلوه یی از همان ایجاد خماری و خمودی و متعاقب آن از کار انداختن اندیشه ی مبارزه است.

اینان از واژه یی به نام انتظار، مستمسکی برای سرگرم کردن ملت ساخته اند و مایلند که مردم در همین انتظار ها و امیدها باقی بمانند تا مبادا دست به اعتراضی همه جانبه بزنند. اینها انتظار را در ذهن مردم جا می اندازند تا ملت با مشاهده فقر ،فساد، فحشا، آمارجرائم و جنایات، تورم و هزار محنت و بدبختی دیگر دست روی دست بگذارند و منفعلانه برای فرج دعاکنند!!

با نظر برگفته هایی که خود پیروان اسلام می گویند حتا خود حضرت مهدی از روز ظهورش بی خبر است و آن وقت عنتر بی سر و پا و مهجوری مانند احمدی نژاد، سال ظهور را هم تعیین می کند!! اینان از افکار سنتی مردم، نهایت بهره را می برند و روی احساسات مذهبی و آبا و اجدادی مردم موج سواری می کنند. این موجودات مایلند که ملت، به جای انتظار بازگشت ابرناجی بزرگ و حاضر ایران،به انتظار ناجی غایبی بنشیند که شاید تا هزاران هزار سال دیگر ظهورش رخ ندهد. اصولن در تمام تاریخ، شیوه حکام دینی و مفتیان مفت گوی سفیه، معطوف کردن ذهن آحاد مردم به "نسیه" ها بود تا از"نقد" غافل شوند و فرصت های ملموس و بدیهی را آسان ببازند.

جمهوری ولایت فقیه به همین آسانی که امروز مشاهده می شود، انواع مواد مخدر و جنون آور را در دسترس توده های جامعه قرار می دهد، تا آنها به عوالم غیر واقعی سوق داده شوند و از وخامت و نابودی میهن خود فارغ بمانند. تا نفهمند چه دارد بر سر ایران عزیز ما می آید و در همین ضمن ذهن و مغزشان رو به اضمحلال برود و همچنین مدام درگیر تهیه این مواد تباه کننده باشند.

اگرچه گهگاه برای فریب اذهان عمومی همچنین ایجاد وحشت در دل مردم و برای اثبات قدرت!! نیروی انتظامی، پاسدارها را به مهمانی های اکس حمله ور می کنند(که البته بیشترین بازده چنین یورش هایی شلیک گلوله به جوانان مردم و دراز کردن دست تعدی به دختران است)اما همین به اصطلاح مامورین هرگز به محل های تولید قرص های روانگردان حمله نمی کنند و به قول مثل معروف، دزدان ناشی هستند که به کاهدان می زنند(گرچه چندان هم ناشی نیستند). سرمنشا تولید و پخش و واردات انواع و اقسام مخدرها، سران کثیف همین حکومت هستند که سود و عواید این مواد خان و مان برانداز نیز مستقیمن به جیب حضرات آخوند و آخوند زاده ها می ریزد. مامورین مبارزه با مواد مخدر مگر که هستند؟ که هستند جز دست نشانده همین حضرات ریش و عمامه و...

هیهات که حقیقت تلخ تر از آن است که در جمله ها شکل گیرد. سکوت و سکون جامعه، به پیشروی سیاست شوم این دژخیمان کمک می کند. در عین حال مشکل امروز، مشکلی بی نهایت پیچیده و ریشه دار است. این غده سرطانی، ریشه در روح تنوع طلب و در عین حال خمود و خرافه پرست بسیاری از مردم دارد. این اهریمن، ریشه در جهل و نادانی و بی ارادگی مردم دوانده است. نسل و ثمر همان اقشار لاابالی دیروز که به خیابان ها ریختند و رو در روی شرف و کیان ایران، با وقاحت تمام ایستادند، امروز همین جوانان فرو رفته در منجلاب جهل و اعتیادند. روزی می رسد که همین ها به اشتباه نه بلکه افتضاح خود پی ببرند. روزی که پرده های ندانم کاری از برابر دیده های شان کنار رود. روزی که اثر و نشانی از این حکومت نامردم و ضد ایرانی باقی نمانده باشد.

آن روز، روز نجات این ملت است.

_________

نگاشته شده در تاریخ
هشتم شهریور دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: