۱۳۸۹ تیر ۱۲, شنبه

پاسارگاد در سایه پادشاه ایران سه ساله شد

تاکنون سه سال تمام در کنار دوستان عزیز سپری شده است. طی این سه سال - که چونان همه سالیان تنهایی و در به دری، هر لحظه اش به اندازه سی سال گذشت - تلخی های این روزگاران را پا به پای شما یاران گرانقدرم تحمل کردم که اگر حضور و صمیمیت تان نبود دشواری و محنت ایام صدها برابر می شدند.

مفتخرم که همچنان در خدمت شما یاران عزیزم هستم و خواهم بود. اکنون وبلاگ پاسارگاد به گواه شمارنده و به لطف تک تک عزیزانی که به کلبه این حقیر سر می زنند، عددی بیش از صد و پنجاه و نه هزار بازدید را نشان می دهد. بالا رفتن این عدد، افزون بر دلگرمی حس مسوولیت را بیشتر می سازد. زیرا که قلم رسالت سنگینی ست بر دوش آدمی.

امید که به مانند همیشه اما بهتر از دیروز در خدمت شما بمانم و بنویسم تا روزی که بتوانیم در کنار هم طعم شیرین آزادی را تجربه و هوای پاک وطن را استشمام کنیم.

طی این مدت، پاسارگاد هشت بار توسط ایادی رژیم اسلامی ف ی ل ت ر شد و بدیهی ست خشم و بغض دشمنان ایران را به فال خجسته باید گرفت. جای بسی افتخار است که قلم ناقابل چون منی توانسته باشد لرزه بر جان اهریمنان واپسگرا بیاندازد.

اکنون در آغاز سیزدهم تیر، سومین سالگرد راه اندازی این وبلاگ، از اهورامزدا تمنا دارم تا سعادت خدمتگزاری را همچنان به این کمترین ارزانی بدارد.

در پایان این نوشتار، حقیر چند سطری را بنده وارانه به پیشگاه محبوب، معشوق و جان شیرین ایرانم، ذات اقدس کبریایی اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی تقدیم خواهم کرد که جان و جهانم، هستی و ایمانم و روز و روزگارم به فدای خاک پای حضرتش باشد:

ای دل انگیز تر از هر بهار، بدانید که ما سال هاست در این غریب آباد به انتظار صدای گام های تان ایستاده ایم. نام شما آن اندازه بزرگ است که یک حرف از آن کافی ست تا صفحه های تاریخ زیر و رو شوند.

زیباتر از آنی که وصف ات کنم، شکوفاتر از آنی که با این اردیبهشت های مغموم قیاس ات کنم، ماندنی تر از آنی که تو را در قرن ها و هزاره های رفتنی توصیف کنم. ای پادشاه ابدیت! بدان که هر لحظه زندگی ام سرشار از عطر بی کرانه وجود نازنین توست. بازا که این قفس دل گرفته را تاب نفسی دوباره نیست.

___________

نگاشته شده در تاریخ دوازدهم تیر دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: