۱۳۸۷ خرداد ۲۸, سه‌شنبه

احیای فرهنگ منسوخ شهادت طلبی – شگردی تازه برای بقای رژیم حاکم

با شنیدن برخی از واژه ها- واژه هایی که به فرهنگ مان تحمیل شده و نامانوس می نمایند- شاید بی هیچ تاملی تنها سری تکان داده و نخواهیم بدانیم ریشه چنین واژه و لغتی در کجاست و کدام دست سلطه گر از تقدس بیجا بخشیدن به برخی از لغات- یا بهتر بگویم اصطلاحات - سود و ثمر می برد؟

به خصوص این روزها که جمهوری وقت در التهاب مداوم از بیم حمله نظامی از سوی خارج قرار دارد، تنور"شهادت" و "شهادت خواهی" به شدت گرم است و آتش آن از لابه لای زودباوری و کج فهمی برخی از این امت اسلامی!! زبانه می کشد.

شهادت طلبی، فرهنگ مضحک و ابلهانه یی است که گهگاه تکرار بیش از حد آن، بعضی افراد ناآگاه و زودباور را تحت تاثیر قرار داده و دچار یک حس مثبت نسبت به آن می سازد اما واقعیت چیز دیگری است.

آنچه تا به حال کارنامه و برآیند رژیم اسلامی حاکم بوده و تا واپسین لحظه سلطه اش بر ایران عزیز، قطعن جز این نخواهدبود به مسلخ بردن مردم برای بقا و دوام رژیم بوده و در نتیجه دوام و پایداری فرد و افرادی که بر سرمایه طبیعی بیکران موطن ما خیمه زده اند و صد البته هرگز دوست ندارند نشستن بر سر چنین خوان کرمی را از کف بدهند.

باور پذیر نیست که یک حکومت مردم گرا بخواهد با دست یازیدن به انواع روش های تبلیغاتی در ذهن و اندیشه مردم جامعه، مرگ طلبی و آغوش گشودن برای فنا را(حالا زیر نام شهادت یا هرچیز دیگر) نهادینه کند و آنها را با شیوه ها و شگردهای گوناگون، از زندگی و مواهب مادی و معقول آن بیزار ساخته و به بستر سرد خاک شیفته سازد.

در کشورهای پیشرفته و تراز اول جهان، جان انسان ها بهای گزافی دارد و متن قانون اساسی آنها مملو از تبصره های مختلف برای حفظ جان و تامین سلامت شهروندان است حتا تا جایی که اریکه قدرت حاکمین بخواهد مورد خدشه و خطر واقع شود بازهم امنیت آحاد مردم آن کشور، از هر مساله یی مهم تر بوده و مورد توجه بیشتر است. به عنوان مثال وقتی امریکا با رژیم صدام وارد جنگ شد قطعن سربازان این کشور پهناور به خاک عراق گسیل شدند و شکی نیست که سربازان در همه جای دنیا و بر طبق قانون نخستین افرادی هستند که باید در هر جنگی که میهن شان را درگیر می کند شرکت کنند. گذشته از هر بحثی دولت امریکا بی تردید از نوجوانان و کودکان و مردم عادی دعوت نکرد به جنگ بروند.

وقتی جسم بی جان تعداد کمی از سربازان امریکایی به آن کشور بازگشت داده شد، مادران داغدیده طی یک راهپیمایی آزاد از مرگ فرزندان شان اظهار ناراحتی کرده و فریاد اعتراض سر دادند و در نتیجه سیاست نظامی امریکا تغییر یافت و در ادامه جنگ، اجبار برای شرکت همگانی سربازان درعراق منع و برطرف شد.نیازی به گفتن نیست که درچنین ممالکی هرگز خانواده های داغدار را با ملعبه هایی چون "شهید" و غیره دلخوش نمی کنند و در نقاب مزورانه واژه ها افراد را نمی فریبند.

مثال واضح و روشن دیگر، ایران خودمان در دهه پنجاه است و زمانی که زیر سایه همایونی آریامهر فقید، عده یی از طبقات رذل جامعه دست به آشوب زدند(آشوبی که متاسفانه بعدها نام انقلاب گرفت)و درحالی که شاهنشاه می توانستند به راحتی و با بهره از قدرت ارتش، مشتی خون بی ارزش را بر زمین بریزند اما چنین نکردند و با ترک دیار آبایی شان به ما آموختند که مرگ افراد، رمز بقای قدرت نیست و به راستی در تمام این سال هایی که تا امروز رژیم ولایت فقیه چهار نعل تازانده است، سلطنت پهلوی بر قلب ما ملت حکومت کرده و سایه مهر و رحمت آن را همواره بر میهن مان حس می کنیم.

البته شاید تنها نظامی که در عصر حاضر و شاید در تمام تاریخ با قربانی کردن مردم و تلقین فرهنگ منحوس و ننگین شهادت خواهی، از مردم بی گناه سپر برای پایداری قدرت و ادامه چیرگی خودش ساخته، حکومت اسلامی امروز باشد که بر اثر وهمیات برخی از روشنفکر نمایان دهه پنجاه و همچنین وقاحت معترضین و متجاسرین در بحبوحه پنجاه و هفت بر ایران استیلا یافته است.

مخاطب سطور پسین، جوانان گمراه و نادانی هستند که درمنجلاب شهادت طلبی مغروق گشته و هرچند افسون این افسانه ها خواب شان کرده و بعید است جز بانگ جرس هیچ صدای دیگری بیدارشان سازد اما نگارنده این سطرها را برای دانندگان قلم می زند تا قضاوت کنند و نادانان مرعوب شده در جهل خلافت سیدعلی تنها ضمایر مخاطب هستند:

چشم و گوش شما ساده دلان در رویا گم شده را با وعده قصر و حور بهشتی و غیره پرمی کنند تا با تقدیم خودتان مسیر را برای ادامه سلطه شخص ولایت فقیه و محبان بیت او فراهم سازید. شهادت طلبی تنها واژه فریبنده یی برای نابود کردن شما جوانان ایرانی است.

جوان ایرانی !

از خواب غفلت بیدارشو و بر صورت مساله کمی درنگ کن. اینان هرگز و هرگز و هرگز استدلالی برای اثبات حقانیت این یاوه های خرافی ندارند. مقصود این نیست که در این مقال بخواهیم اسلام و شخصیت هایش را موشکافی کنیم- یا مُهر حق و باطل بر آن بزنیم- اما از زاویه نگاه خودتان یک قیاس ساده بس است تا ماهیت شوم و پلید حاکمان وقت ایران روشن تر گردد. امام حسین خود و فرزندان و خویشانش را در حادثه کربلا به کام مرگ فرستاد درحالیکه شب پیش، از تک تک یارانش خواسته بود اگر جرات نبرد رو در رو با لشگر ابن سعد را ندارند، بی هیچ تعارفی خیمه او را ترک کنند حال آنکه شخص خمینی در طی جنگ هشت ساله اش با عراق از تمام ایل و تبارش یک کشته و یا مجروح جنگی هم پیشکش نکرد اما فرمان جنگ داد تا از شما بیچاره های بیگناه صدها و صدها هزار نفر روانه بهشت زهرا شوند.

دقت کنید که اسلام هر نوع خودکشی (همان انتحار) را حرام و ممنوع اعلام کرده است اما اینان امروز برتن گناه بزرگی چون " خودکشی"، پیراهن مضحک"استشهادی" پوشانده اند و آنچه را از نگاه اسلام(و تمام ادیان) گناه نابخشودنی محسوب می شود برای شما ثواب و حتا واجب جلوه می دهند. باز تاکید می کنم این مطلب به صحیح یا ناصحیح بودن مباحث دین اسلام نمی پردازد اما شماهایی که اینان خیال دارند با وعده بهشت و طعم شهد و شربت آن بفریبند تا دست تان را زودتر از دار دنیا کوتاه کنند کمی بیاندیشید که اگر هم اسلام، در قرآن و سایر کتب اسلامی دم از بهشت و مزد شهادت و چه می دانم هرچه دیگر زده هرگز مشخص نکرده که کدام مرگ، نوعن شهادت نام دارد.

در سطر سطر آموزه های موثق دینی هیچ کجا نامی از ولایت فقیه قید نشده و اصلن موجودی به نام ولایت فقیه در دین اسلام، موجودیت و هویت ندارد تا حفظ قدرت و بقای وی بخواهد مستلزم ریخته شدن خون شماها باشد و بهای پرداخت این خون نیز همان باغ و بُستان بهشتی... پس احتمال دارد که صد در صد دچار زیان و خسارت شوید و نه تنها دنیای تان را مفت و مسلم ببازید که وعده های آنچنانی هم دست شما را نگیرد و آه حسرت تان نیز با رها کردن آخرین نفس تان خاموش گردد.

متاسفانه گاهی صراحت برخی جملات آزارنده است اما در گریز جنگ ویرانگر هشت ساله و پس از آن، در تمام سوانح و رخدادهایی که ریشه در ذات کثیف این حاکمان و یا بی کفایتی محض آنها داشته است امثال شما را به باد فنا دادند و یک برچسب اختصاصی به نام شهید نیز ضمیمه این فناشدگان کردند تا از موج خشم بازماندگان جلوگیری کنند، تا فریاد اعتراض مردم در گلوهای شان بماسد و جایش را لبخند حماقت ناشی از یک گمان و خیال ابلهانه پر کند.

بی هیچ تعارفی، شهادت طلبی افسار و قلاده یی بر گردن نابخردان است تا به منتهای عدم رهسپارشان کند. ابقای حکومت ولایت فقیه در گرو نابودی زیردستان است. تنها حاصل مرگ یا به قولی شهادت جوانان ایرانی، ادامه قدرت و به واقع ادامه ظلم و چپاول رژیم حاکم است.

چه باید کرد...؟
________

نگاشته شده در تاریخ بیست و هفتم خرداد دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: