۱۳۸۸ آذر ۲۵, چهارشنبه

برگردان فارسی فرمایشات رضا شاه دوم در جلسه جمعی از مدیران اقتصادی جوان - نیویورک

با وسعت یافتن هرچه بیشتر جنبش آزادی خواهانه ملت ایران و بازتر شدن مسیر نیل به پیروزی، این کابوس سی ساله دارد به انتهای جاده نزدیک و نزدیک تر می شود.

موج آزادی طلبانه یی که اکنون شهرهای گوناگون ایران را درنوردیده و دانشگاه ها را به پایگاه های مقاومت ملی ایرانیان بدل ساخته است، بالطبع برای رسیدن به هدف نهایی و سرنگون ساختن رژیم سرکوبگر اسلامی نیاز مبرمی به حمایت معنوی جهانیان دارد. هرچند مطلبی که با کمال تاسف از همان زمان شکل گیری جمهوری نامشروع اسلامی تا امروز از نگر رهبران جهانی دور مانده، معطوف نمودن توجهات به سمت و سوی ملت ایران است. شوربختانه سران کشورهای تراز نخست دنیا هرگز نخواسته اند با ملت دردمند ایران دیالوگ مستقیم داشته باشند.

یگانه شخصیتی که طی این سال ها همواره از هیچ کوششی فروگذار نکرده اند تا صدای ملت دربند ایران را به گوش جهانیان برسانند، ذات مبارک رضا شاه دوم می باشند. اعلاحضرت با درایت و هوشمندی خاصه حضرتش در مناسبت ها و موقعیت های مختلف، با صدای رسا و بی مانندشان پیام مردم ایران را به رسانه های معتبر و همچنین بلندپایه گان سیاسی و اقتصادی جهان ابلاغ فرمودند و این واقعیتی است که کسی هرگز در آن تردیدی ندارد.

امروز تاکید اکید شهریار پرفروغ ایرانزمین بر حمایت و پشتیبانی معنوی جهان آزاد از ملت به پا خاسته ایران است جای تلاش بی حاصل سردمداران جهان برای برقرار سازی دیپلماسی با حکومت تروریست پرور اسلامی. ذات شاهانه رضا پهلوی در تاریخ نهم دسامبر( برابر با هجدهم آذر ماه) در جلسه مدیران اقتصادی جوان امریکا حضور یافته و ضمن مزین فرمودن آن جلسه به شمیم وجود مبارک شان، فرمایشاتی را بیان کردند که بایستی ما با تعمق کافی خوانده و بر جمله جمله گفته های آن حضرت تامل و دقت نماییم زیرا حاوی نکات بسیار کلیدی و ارزشمندی می باشد.

نیک بختانه وبسایت ملوکانه پادشاه ایران، منت گذارده و برگردان پارسی این سخنرانی شکوهمند را نیز در کنار نسخه اصلی انگلیسی آن قرار داده است. دوستان عزیز می توانید ترجمه پارسی فرمایشات اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی را در زیر بخوانید:

نهم ماه دسامبر ۲۰۰۹

خانم ها و آقایان

من خوشوقتم که امروز با شما هستم، و فرصت آنرا دارم که دیدگاه های خود را در مورد شرایط کنونی در وطنم ایران با شما درمیان بگذارم، و مسیر پیشِ رو را مطرح کنم.

مانند همیشه، با آمیخته ای از غرور ژرف و اندوه در مقابل شما ایستاده ام تا در مورد وطنم صحبت کنم.

بنا بر سنت مایلم که بر سه نکتۀ اساسی تمرکز نمایم:

اول، جنبش سبز پیشرو است و به مبارزۀ قهرمانانه اش با دولت نامشروع و رژیم مذهبی ادامه میدهد.

دوم، اختلاف در بین سردمداران رژیم اسلامی رو به افزایش است. من نظریات تحلیلگران بیشماری را در داخل و خارج از کشور با شما درمیان می گذارم، آنها بر این باورهستند که شرایط ممکن است حقیقتا خراب تر شود تا به نتیجۀ منطقی خود برسد: فروپاشی نهایی رژیم.

سوم، جهان باید از مبارزه برای حقوق بشر و شئونات ایرانیان پشتیبانی نماید، نه فقط بدلیل آنکه یک امر معنوی برای ملت های متمدن است، بلکه بدلیل آنکه یک اهـرم ثابت شده در مقابـل رژیم بی ترحمی است که به شکنجه و کشتن شهروندان خود که با بی پروایی آزادی را خواهان هستند ادامه می دهد.

اجازه بدهید این نکات را به دقت شرح دهم.

من ایران را در سن ۱۷ سالگی ترک کردم، و بازگشت برای من تا امروز ممکن نبوده است. در سال های زندگیم در تبعید، مرام راهبردی من سکولاریزم و دموکراسی برای ایران بوده و هست. من ایرانی را آرزو دارم، که در آن آزادی، عدالت و برابری حکمفرما باشد، جایی که کثرت گرایی محترم شمرده شود و دموکراسی فراگیر باشد. ولی ما مانع اساسی در راه داریم: رژیم مذهبی. امروز معدودی در ایران براین باور هستند که دورنمای دستیابی به حقوق بشر و مردم سالاری بعید خواهد بود تا زمانی که این رژیم در قدرت است.

بعد از انتخابات مفتضحانۀ این تابستان، جامعۀ جهانی شاهد منظرۀ باورنکردنی پرقدرت ترین نقطۀ فشار در تقابل با رژیم مذهبی در طول ۳۰ سال گذشته بوده است: مردم ایران. تهاجم وحشیانۀ جمهوری اسلامی به رستاخیز دموکراسی خواهی بیانگر آن است که تا چه حد رژیم از شهروندان خودش بیمناک است. از زمان انتخابات، جنبش مردمی- که امروز بنام "جنبش سبز" شناخته شده – از سوی تمامی ایرانیان از هر گروهی و از هر باور سیاسی پذیرفته شده است. طبیعتش کثرت گراست. خود را بعنوان جنبشی معرفی می کند که فقط پشتیبان شایستگی آزادی نیست، بلکه جنبشی است که آماده است که برای آزادی بها بپردازد. بنابراین، با احترام به کثرت گرایی و دموکراسی، اهمیت دفاع از حق هرکسی در ارائۀ نظراتش را محترم می شمارد.

علیرغم سرکوبگری بی رحمانۀ نیروهای جمهوری اسلامی، جنبش مقاومت مردمی بدون هراس پیش می رود، پیشرفت فزاینده علیرغم نابرابری باورناکردنی و نامحدود. اثبات کرده است که سهمگین ترین نقطۀ فشار بر رژیم می باشد.

با نگرشی بر اوضاع از خارج، مذاکرات شکست خوردۀ اتمی در چند ماه گذشته بحران و سرخوردگی جهانی را افزوده است. ما اکنون مشاهده می کنیم که سیاست های خوش باورانه و امیدوارانه برای مذاکره ناکام مانده است. با رد پیشنهاد اخیر
IAEA، رژیم بار دیگر فشار بین المللی را نادیده گرفته است. آبراهام لینکلن زمانی گفته است، " این حقیقت است که شما ممکن است بتوانید تمام مردم را برای مدتی گول بزنید؛ شما حتی می توانید بعضی از مردم را تمام مدت گول بزنید؛ ولی شما نمی توانید تمام مردم را برای همیشه گول بزنید." بنظر من ایالات متحدۀ آمریکا و جامعۀ جهانی بضاعت آنرا ندارند که بیش از این گول بخورند. مردم ایران هم دیگر توان آنرا ندارند که همچنان قربانی حیله گری های رژیم مذهبی باشند.

ضمن آنکه، فشار داخلی بر روی رژیم مطمئنا یکی از دلایل تزلزل بیشتر رژیم است. عدم توافق گروه های مختلف و آنکه چگونه به بحث اتمی می نگرند- و بقای رژیم در کل می تواند منشا چنین فروپاشی سهمناکی باشد. خطرناک ترین این گروه ها البته سپاه پاسداران است. علیرغم بهره مندی از پشتیبانی آنان، فشار وارده از خیابان ها قادر بوده است که افراطی ترین آنها آقای احمدی نژاد را به موضع گیری ملایم تری در مذاکرات اخیر اتمی وادار سازد. در یک تصویر کلی، در طی سالها، هر زمان که رژیم واقعا تحت فشار از داخل و خارج قرار گرفته است، از مواضع تند و کینه جویانۀ خود عقب نشینی کرده است. گرچه، بمحض آنکه چنان فشارهایی فروکاسته است، مجددا تجدید قوا کرده و به طبیعت خصومت آمیز خود با جهان آزاد بازگشته است، خواهان ادامۀ ماموریت اصلی خود در صدور ایدئولوژی افراط گرایانه به سراسر کرۀ خاکی. این دلیل آن است که من مرتبا این پرسش را از سیاستگذاران در اینجا، در اروپا و هرجای دیگر می کنم: چرا شما از اهرم نیروی مردم استفاده نمی کنید که به هدف خود دست یابید بدون آنکه به جنبش ملی ما برای آزادی ضربه بزنید؟ زیرا در حقیقت، تا کنون شما بازیچۀ دست این رژیم بوده اید بدون آنکه نتیجه ای حاصل شود، و آنچه کرده اید به زیان هم میهنان من بوده است.

اگر منظور دیگری است، و اگر ما مدعی مذاکره برای پیشبرد راه هستیم، باید شروع به پرسش کنیم که، در مورد ایران، دقیقا ایالات متحده باید با چه شخصی مذاکره کند؟ در حالی که پاسخ مشخص بنظر می رسد که مثلا رهبر ایران؛ آیت الله خامنه ای، رویدادهای چند ماه اخیر نشان داده ثابت کرده است که تصور مذاکرۀ تنها با او موثر نیست. اگر این دولت در جستجوی سیاست خارجی موثر در مقابل جمهوری اسلامی است، باید مذاکره را با بزرگترین متحد خود: مردم ایران آغاز کند.

آمریکا و متحدان دموکرات آن باید از مبارزات آزادیخواهانۀ ملت ایران پشتیبانی کنند، زیرا موجب تقویت جنبش آنان خواهد شد، و فنای رژیم اسلامی را تسریع خواهد کرد. و در این راستا، غرب راه حل نهایی را نه تنها برای غنی سازی اتمی، که برای تمامی دیگر نیروهای زاده شده و هم پیوند با این رژیم افراط گرای، تروریست پرور خواهد یافت: دموکراسی بمفهوم مطلق. تنها در لوای یک ایران دموکراتیک خواهد بود که جامعۀ جهانی همتایی قابل اعتماد، با شفافیت و قابل اتکا خواهد یافت. این تضمینی است که این سرمایه گذاری را بسیار ارزشمند می نماید: این تنها راه حل نهایی است.

گرچه، زمان ارزشمند است. در افق نزدیک، جهان در اندیشۀ تحریم های بیشتر برعلیه رژیم مذهبی است. در این زمینه، من مرتبا در صحبت هایم در سراسر جهان تاکید کرده ام بر اهمیت تحریم های هدفمند شخصی بر علیه رهبران رژیم، بجای مردم ایران. در حالی که ایران لحظه به لحظه نزدیکتر به نایل آمدن به دستیابی به قابلیت اتمی است، سرمایۀ فئودالیسم خصوصی رژیم مذهبی به پشتیبانی اقتصادی و مادی برای گروه های تروریستی ادامه می دهد، در منطقه و ماورای آن. این خط مشی راهبردی خطرناک آنان است که باید تحریم شود. برقراری تحریم های هوشمند که هدف مشخص آن سرمایه های تصمیم گیرندگان اصلی، و توانایی های سپاه پاسداران را در سرکوب مردم باشد، ثابت کرده که می تواند موثر باشد. بنابراین، هدف اساسی، باید تضعیف قدرت مالی نیروهای سرکوبگر داخل ایران باشد.

اگر غرب تحریم های هوشمند جدیدرا به اجرا گذارد که در حقیقت در راستای فریاد آزادیخواهی جنبش سبز است، آنها بزرگترین متحد خود را مسلح به پرقدرت ترین سلاح همبستگی جهانی در مبارزاتشان برعلیه رژیم مذهبی کرده اند. در سالهای ۱۹۸۰، ایالات متحده رهبری جهانی کمپینی برای حقوق بشر و برابری در آفریقای جنوبی را بعهده داشت وقتی که قانون فراگیرضد آپارتاید را تصویب کرد، سرمایه گذاری آمریکا را در آن کشور ممنوع کرد. آنجا، عدم سرمایه گذاری و تحریم برای حقوق مدنی و حقوق بشر بود، و سایر قدرت های جهانی بسرعت تبعیت کردند. حذف قانون آپارتاید و آزادی زندانیان سیاسی ضروری و شرط اصلی بود برای برداشتن تحریم ها. آن تحریم ها موثر بودند. آنها موجب تضعیف خط مشی رژیم هوادار آپارتاید شدند، و کمک به خلع سلاح رژیم نمود. مردم آفریقای جنوبی ممکن است از رکود اقتصادی عمیقی برای مدت کوتاهی رنج برده باشند، ولی تا امروز، هیچ یک از افراد آفریقای جنوبی اهمیت آن پیش شرط ها را که آزادی دراز مدت برایشان بهمراه آورده است را فراموش نکرده اند. امروز، جنبش مردم ایران برای آزادی و دموکراسی همبستگی مشابهی را از سوی جامعۀ جهانی می طلبد.

جنبش سبز، فشار بین المللی برسر مسئلۀ اتمی، هیاهوی روزافزون ایجاد شده در برخی صحنه های جهانی برای بالا بردن انزوای اقتصادی و سیاسی ایران، منجر به نا همآهنگی اساسی در داخل رژیم شده است. این دور از انتظار نیست که بشنویم که رئیس مجلس ایران به احمدی نژاد اجازه سخنرانی در مقابل مجلس را نداد. یا یکی از نهاد های حکومتی اوامر نهاد دیگر را زیر پا می گذارد بدلیل وفاداری شخصی و نقض قوانین. درحقیقت، شخص مسئول در مذاکرات اتمی باید تمامی شرایطش مورد تصویب مجلس قرار بگیرد قبل از آنکه شرایطش را با همتایش در ژنو مطرح کند... واقعا تاکتیک مذاکرۀ عجیبی است. این شکاف در داخل حاکمیت نشانۀ امیدوار کننده ای است و موقعیت منحصر بفردی را بوجود می آورد که می بایست مورد بهره برداری قرار گیرد.

در پایان، در این دوران نوین نهایتا تمامی پیشروی ها به ارتباطات منتهی می شود. من مشوق سرمایه گذاری در تکنولوژی هایی هستم که ارتباطات با مردم ایران را افزایش می دهد. آمریکا بخصوص نیاز دارد که امکان برقراری گفتگو با مردم ایران را افزایش دهد بوسیلۀ تقویت امکان دستیابی مردم ایران به اخبار و اطلاعات و چیره شدن آنان بر سانسورهای الکترونیکی و تلاش های اعمال شده توسط رژیم جهت شنود گفتگوها.

این تجدید گفتگو به جهان اجازه می دهد که همبستگی خود را با مردم جستجوگر آزادی ایران نشان دهد. هم چنین موجب بالا بردن سطح صحت اطلاعات دریافتی از ایران خواهد شد. مهمترین وجه آن، بهبود این تکنولوژی ها به جنبش سبز امکان خواهد داد که ارتباطات را در داخل ایران برقرار نماید، و امکان سازماندهی و تجهیز کارآمد بیشتری را داشته باشد.

هرشب، پسران و دختران شجاع کشور من از روی بام ها فریاد آزادی برمی آورند. ما می دانیم روزی خواهد رسید که به آن فریاد ها پاسخ داده خواهد شد، زمانی که سیستم حکومتی در ایران از آنِ مردم باشد – سیستمی که براستی دموکراتیک و مدافع حقوق بشر باشد.

هلن کِلر گفته است: "برای تمدن ممکن نیست که به عقب بازگردد وقتی جوانان در جهان هستند." امروز، ۶۰ درصد جمعیت ایران زیر ۳۰ سال است. جنبش سبز متشکل از اکثریت آنان است. آنها اراده و شهامت آن را دارند که کشورشان را تغییر دهند- آزادی را به میهن آورند، و ایران را باردگر به کشوری که پایبند به صلح وثبات است مبدل کنند. این یک فرصت تاریخی است برای تمامی جهان. درحالی که من دارم با شما صحبت می کنم تاریخ در حال شکل گیری است. بنابراین من از شما دعوت می کنم که بخشی از آن باشید، پشتیبان هدف والای ما بهر صورتی که می توانید باشید، و رهبرانتان را برانگیزید که با هم میهنان من در مبارزاتشان برای آزادی و دموکراسی همبستگی داشته باشند. این بهترین سرمایه گذاری است که شما می توانید بنمایید، برای حال و برای آینده.

پیوند به تارنمای اهورایی اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی
_____________

نگاشته شده در تاریخ بیست و پنجم آذر دو هزار و پانصد و شصت و هشت شاهنشاهی

۱ نظر:

ژنرال شکست خورده گفت...

سلام خوبی؟ متاسفانه وبلاگ قبلی من توسط رژیم واپیسگرا اسلامی فیلتر شد ادرس جدید را لینک کنید