۱۳۸۷ مهر ۳, چهارشنبه

رخ نمایی پتیاره قدس در هنگامه ویرانی ایران

سوژه روز قدس و حواشی آن ،شاید دست مایه کهنه یی برای به بحث گذاردن باشد.تکرار ابلهانه یی که مطابق سال های پیش و بر اساس روزی که از سوی جانی خبیث معاصر،خمینی گجستک-کسی که برای تقدیس بیگانه و تخریب وطن زاییده شده بود-بنیان گذاشته شده است عده یی را گوسپند وار به خیابان ها سرازیر می کنند تا در میدان کاخ(میدانی که نامش را به فلسطین برگردانده اند)شعار بدهند و گلو پاره کنند.اینکه جماعت یاد شده به چه علت در این خیمه شب بازی شرکت جسته و سینه می درانند چیزی است که ظاهرن خودشان هم بی خبرند اما اربابان شان-که خط دهنده اصلی هستند -به خوبی از جنبه های مختلف این به قولی گردهمایی آگاه هستند و البته اهداف این اهریمنان امروز،چندان پیچیدگی و ابهامی در خود نداشته و ناگفته پیداست که عناصر حکومتی در چه سودای پلیدی به سر می برند.

در حالیکه رژیم اسلامی در چند خیابان کشورمان و با جمع آوری یک گروه خریداری شده، مشغول عروسک گردانی است مشکلات مردم فلسطین به علت دخالت مضحک و بی منطق این حکام جاهل مجنون صفت، روزبه روز وخیم تر می گردد و البته گروهک های غیرمردمی و تروریست فلسطین(از قبیل حماس و جهاد اسلامی)با تطمیع از سوی حکومت الله،هر روز جنایتی تازه در حق ملت اسراییل مرتکب می گردند و آنچه تلخ و در عین تلخی خنده آور است نفرت بی حد و حساب همین فلسطینیان نسبت به رژیم وقت ایران و حتا نسبت به مردم ایران است.آنان معتقدند انگشت دخالت حکام نادان اسلامی است که مانع از آشتی دولت اسراییل با اهالی فلسطین می گردد و باور بنده و شاید سایر دوستان این باشد که ذات پست فطرت و خبیث این حکومت است که دوست دارد این دو ملت بیگناه در خون و آتش و مصیبت شناور باشند تا بهره های کثیف سیاسی اش را بهتر برده و از این آب لجن آلوده ماهی بگیرد.

واژه بی معنای قدس به عنوان قبله نخستین مسلمانان تنها یک دست مایه است،دست مایه یی آسان برای رسیدن این نو دولتان پوسیده قامت به اوج اهداف شوم شان و اینکه سرانجام بتوانند رویای محو اسراییل را جامه عمل پوشانده و سپستر زیر لوای جهان اسلام،سیاستی به نام "استیلای شیعی" را-به تعبیر ملوکانه- پیاده کرده و کشورهای مسلمان نشین را مستعمره یی متعلق به سلطه نامشروع ولایت فقیه گردانند.

اینان امروز و در هنگامه عجیبی از تاریخ که میهن مان ایران به خاطر بی کفایتی و بی هویتی همین حاکمان دون مایه،روبه قهقرا رفته و درخطر سقوطی دردناک واقع شده است همچنان پتیاره کثیفی به نام "قدس" را بالای سر این وطن خسته ی رو به احتضار به رقص در می آورند و برابر چشمان بی فروغ ملتی که بسیارشان نان هم برای قوت روزانه در سفره ندارند و در پیش چهره مظلومانی که در اسراییل یا حتا خود فلسطین، به واسطه سیاست خونریز جلادان حاکم بر ایران هر روز و هر ساعت قربانی فجایع تروریستی شده و اشک و خون را تومان مزه مزه می کنند،این بدچهره آلوده دامان را به دلربایی بی حاصل و چندش انگیزی وادار می کنند."روز قدس" و " آرمان قدس" به راستی عبارتی است که جز اشمئزاز و تنفر، چیزی در آدمی انگیخته نمی سازد.

کوتوله های سیاسی ایران، امروز و با ملعبه کردن نام قدس و تکرار مشتی شعار پوشالی و با دست یازیدن به اهرم تبلیغاتی برای مظلوم جلوه دادن گروه های تروریست خاورمیانه مانندحماس و حزب الله و غیره،دارند آهسته و پیوسته به مسیری نقب می زنند که حتا اگرشده به قیمت ریخته شدن خون میلیون ها نفر،سایه پلید و سیاه خود را بر خاورمیانه مستولی کنند و اگرچه از پیش پیداست که این آرزوهای دراز جمهوری ولایت فقیه تحقق ناپذیربوده و تنها آب درهاون کوبیدن است اما بهای سنگینی که این دژخیمان برای رسیدن به امیال و خواسته های ویرانگرشان هزینه کرده اند، شوربختانه حیات و هستی ملت ایران و تمام اندوخته های ملی ما را در برمی گیرد.

پس فردا در تهران کارناوالی تکراری چون هرساله راه خواهد افتاد و به مدت چندساعت و یا در نهایت چند روز، نُقل رسانه های حکومتی و مزدور خواهدبود تا نمایش دلقک وار خود را پوشش دهند و در پنهان سیاست خزنده و خطرناک جمهوری انیرانی اسلامی درحال پیشروی به سمت جامه عمل پوشاندن بر تن "رویا"هایی است که زمانی در هذیان های روح الله خمینی متبلور بوده و امروز دستور کار جانشینان نابکار وی می باشند.

شاید همان اندازه که گربه رقصانی حقیرانه و لاابالی منش امت شریرپرور اسلامی در این سالگرد، مضحک و بی حاصل می نمایاند،بحران دلهره آوری که حکومت آشوب طلب اسلامی در گوشه به گوشه خاورمیانه بر پا کرده است نه تنها تاسف آور بل بیش از آن موجب نگرانی بوده و هشداری اکید به جهان است که اگر ریشه این طاعون هرچه زودتر قطع نگردد،دست آتش افروز رژیم اسلامی شعله های سرکش و موحش خود را گسترش خواهد داد و این بی هیچ تردیدی پیش آگهی مطلوبی برای دنیای آزاد و مهم تر از آن برای ملت عزیز ایران نیست.زیرا در هر فاجعه یی که جمهوری ولایت فقیه بیافریند، نخستین و ضربه پذیرترین قربانیان اش مردم داخل ایران می باشند.

همه باورداریم عبور از این نظام بایستی نخستین اقدام باشد اما چگونگی اجرای آن جهت پرداخت کمترین هزینه جانی و مالی برای هم میهنان عزیز، به همان اندازه شایان اهمیت است که فوریت براندازی این رژیم مهم می باشد.

_______

نگاشته شده در تاریخ سوم مهر دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: