۱۳۸۶ بهمن ۲۰, شنبه

دوازدهم بهمن روزی که شیطان آمد

در آستانه دهه شوم بهمن قرار داریم. پایکوبی شیاطین انسان نما٬ در بزم مرگ میهن مان ایران. جشن و هلهله جائران وطن فروش٬ در آغاز دهه یی که سالگرد ویرانی کهن میهن مان بود. انقلابی که بیشتر نام انهدام به او می برازد و با خود تنها نکبت و مصیبت را به ارمغان آورد. کودتایی شوم که با فکر بیگانه گان و با دست بیگانه یی دیگر(خمینی هندی زاده گجستگ)برای ایران رقم خورد و خیلی آسان٬ کیان شکوهمند پادشاهی را از ما ستاند و سلطه رژیمی ضد ملی را به ما بخشید. بهمن ماه٬ ماهی که خواهران مان سنگسار شدند٬ برادران مان را به رگبار بستند و خانه را زیر قدم خود٬ به ویرانه یی غمگین بدل ساختند.

به امید روز بزرگی که کیان٬ ابهت و افتخار ایران٬ همان ذات اهورایی و بلندمرتبه٬ وجود مبارک اعلاحضرت همایونی رضا شاه دوم پهلوی به وطن شان ایران بازگردند و این سالروز شوم از سالنامه ها خط بخورد و به یمن آن حضور خجسته پس از قریب به سی سال زمستان استخوان سوز٬ بهاری دوباره میهمان میهن پریشان مان شود.

پیشاپیش فرا رسیدن روز شوم دوازده بهمن٬ مصادف با ورود دیو نامیمون٬ روح الله خمینی آن تاریک دل شب آلوده و رند ریاکار که با حضور خود و موج سواری بر خیل مسخ شده ناراضیان و متجاسرین توانست حکومتی مستبد و ضدمیهن را به ما تحمیل کند و سایه پلید وی٬ حتا لبخند را بر لبان ملت خشکانده تسلیت می گوییم. هیهات نفس را یارای بیرون فرستادن نیست ...سروده یی را که در زیر می بینید٬ متفاوت از سروده های پیشین و اینبار در باب چنگیز قرن مان خمینی سروده شده است و در پنج بیت٬ مطابق با نام خانوادگی وی٬ گریزی دارد به ظهور یک جنایت کار در عرصه میهن عزیز ما ایران(اگر حروف نخستین ابیات را به هم متصل کنید نام این جنایت کار یعنی خمینی را خواهید یافت):

خبیث بود و قدم را به آشیانه گذاشت

چه داغ مهلک و تلخی به قلب خانه گذاشت

مزورانه سخن از طلوع ایمان گفت

و رفت ٬ رد پلیدی فقط شبانه گذاشت

یکی ازین همه مفتون راه گم کرده نگفت

چرا به قامت مان٬ زخم تازیانه گذاشت

نشست٬ برشب مان خنده کرد و دیر رفت

و نام ننگ خودش را برین زمانه گذاشت

یگانه نایب چنگیز عصر ما درین بیداد

چه مهر سرد سکوتی٬ به درب خانه گذاشت.

_______

نگاشته شده در تاریخ نهم بهمن دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: