۱۳۸۹ شهریور ۳۱, چهارشنبه

وزن تهدید جمهوری ولایت فقیه و قیمت میرحسین موسوی(نوشتار دوم)

همانطور که در نوشتار پیشین گفته شد، گمانه دوم چنین به نظر می رسد:

این اقدامات هماهنگ با شخص موسوی انجام شده اند تا بار دیگر این اصلاح طلب اسلامی را به عنوان یک نماد پوشالی برای نسل جوان مطرح نمایند.

حال اگر این گمانه یا نظریه را، در نقطه مقابل گمانه اول مورد توجه قرار دهیم می بینیم که میرحسین موسوی طی حمله یی که به دفترش شد، شهرت نسبی خود را بازیابی کرد. به نوعی این اقدام می توانست احیای آن اعتبار نصفه و نیمه یی باشد که موسوی در جریان اعتراضات مردمی کسب نموده بود.

وی با پنهان شدن در سیل خروشان مردم، رندانه خود را یکی از آنها، با آنها و کنار آنها جا زده بود. اگرچه وجهه مردمی و محبوبیت وی دیری نپایید و در متن بیانیه های مزورانه اش، خیلی زود وفاداری خود را به اصل نظام نشان داد. حالا حادثه یی نظیر تفتیش دفتر او می تواند بخش اندکی از آن محبوبیت ساختگی را به وی برگرداند. حتا همین نیز برای کسی چون میرحسین یک فرصت گرانبهاست.

البته شخص میرحسین نمی تواند در تعیین میزان محبوبیت و یا قدرت و نفوذ سیاسی خود تصمیم گیرنده باشد. وی در کنار سایر ایادی جمهوری اسلامی، صرفن یک مهره است که اجازه ندارد برای تعیین جایگاه خود شخصن نظری ارایه دهد.

در واقع این رژیم اسلامی است که اگر منافع اش ایجاب کنند دوباره تصویر شکسته بسته اصلاحات اسلامی را بازسازی می کند و چهره مخدوش آن را طوری رنگ آمیزی می کند که توجه ساده لوحان را به خود معطوف دارد. موسوی و امثال او در حقیقت سرمایه های جمهوری اسلامی برای بقا و پایداری قدرت منحوسش می باشند. تا کسانی مانند میرحسین موسوی در صحنه سیاست قرار دارند، نیروی مبارزه همواره در بیراهه سیر می کند. چه کسی بهتر از امثال موسوی می تواند برای جمهوری اسلامی زمان بخرد؟برای ایجاد سستی و کرختی و از میان بردن روح قیام در یک ملت، چه کسانی مناسب تر از اصلاح طلبان هستند؟

با این اوصاف رژیم اسلامی با دستگیر کردن احتمالی موسوی، وی را یک پله بالاتر برده و از شخصیتی که حدود بیست و چند سال پیش، منفور و مغضوب همگان بود، چهره یی محبوب و مقبول خواهد ساخت.

همانگونه که پیشتر گفته شد، جمهوری اسلامی بر موسوی حساب یک رهبر و مبارز واقعی را باز نکرده است. به عبارتی از نگر علی خامنه یی و ابواب جمعی اش، موسوی شخصیتی جدی به شمار نمی آید و بنابراین دلیلی وجود ندارد که رژیم ولی فقیه با دستگیر سازی موسوی و یا وارد آوردن فشار بر وی، موسوی را ناخواسته به یک مخالف محبوب تبدیل کند.

جمهوری اسلامی موسوی را یار غار و جزیی از بدنه خود می داند. به همان نشان که در اوج اعتراضات پس از انتخابات و زمانی که میرحسین موسوی در حداکثر جایگاه خود قرار داشت – که البته امروز از یک هزارم آن نیز بهره مند نیست – عناصر رژیم اسلامی اقدام به توقیف و دستگیری وی نکردند که اتفاقن آن زمان بهانه بیشتری به دست شان بود و اگر هم بحث بحث خطر بود، آن روزها خطر بیشتری را از سوی موسوی حس می کردند.

طبعن جمهوری اسلامی ریسک نمی کند و موسوی را به اوین نخواهد برد. خامنه یی می داند که موسوی یک منتقد ملایم و در عین حال برادری وفادار برای او و حکومت اسلامی اش است. سید علی جنایتکار کاملن واقف می باشد که موسوی هرگز به ارزش های متعفن جمهوری اسلامی پشت نمی کند و به همین علت هوای موقعیت اجتماعی و امنیت جانی وی را داشته و چون مردمک چشم خود از او مراقبت می کند.

حتا رژیم صد در صد دیکتاتوری چون جمهوری ولایی نیز هنگامی که تحت فشارهای همه جانبه رهبران جهانی قرار گرفته و از همه سو مورد تحریم، تحقیر، سرزنش و انتقاد قرار داشته باشد ناگزیر می شود سوپاپ اطمینانی هرچند جزیی، مقطعی و بی اعتبار برای خود دست و پا کند تا به خیال خام خود بتواند فشارهای درونی را تخلیه کرده و صرفن به تحمل بار فشارهای بیرونی بپردازد.

ساختاری به نام اصلاح طلبی در واقع همان سوپاپ اطمینان است. البته همانگونه که گفته شد رژیم های دیکتاتوری خود را بی نیاز از هر نوع سوپاپ اطمینان می دانند چرا که به قدرت مطلقه و توان سرکوبگری خود ایمان کامل دارند اما به لحاظ قدرت پوشش دهی خبری رسانه های جهانی و فشاری که از سوی مجامع بین المللی و همچنین دولت های جهان بر جمهوری اسلامی وارد می آید، حتا همین نظام دیکتاتور نیز ناچار است گهگاه منفذ کوچک و فریبنده یی را بگشاید تا از موج خروشان و غیر قابل کنترل معترضین داخلی جلوگیری کند.

بدیهی است که وقتی ساختاری چون اصلاح طلبی می تواند ضامن بقای رژیم و ترمز قیام نهایی این ملت باشد، وجود شخصی چون میرحسین موسوی نیز برای حکومت الله مفید و سودمند است. موسوی همان کسی بود که ملی ترین شعارهای هم وطنان ما را ساختار شکن و موهن نامید. موسوی همان بود که صرفن برای بازگرداندن نتیجه انتخابات به سود شخص خودش، حاضر شد چند گامی را با مردم همراه باشد و به مجرد آنکه دریافت وجود و نام وی صرفن بهانه یی برای فریادهای آزادی خواهانه مردم می باشد عقب رفت و سکوت مرگباری را اختیار کرد.
____________________

نگاشته شده در تاریخ سی و یکم شهریور دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

۳ نظر:

سروش گفت...

درود و مهر
مریم عزیز تحلیل ها و گمانه زنی هاتان درست و نزدیک به ذهن است؛ با عناین به این مساله که حکومت اسلامی برای ماندن حتی یک روزبیشتر، حاضر است تن به هر کاری بدهد.

سروش

مجاهد گفت...

با سلام
به اطلاع شما میرسانیم که وب سایت ما ایجاد گردیده است.هر پیشنهاد ویا نظر و انتقاد دارید به اطلاع ما برسانید.

مجاهد گفت...

سلام
هموطن گرامی
ما بر آن هستیم که در وب سایت خودمان مطالبی را از وبگاه های دیگران بگنجانیم.در صورت موافقت شما برای این امر،لطفا یک پیام برای ما بفرستید.لطفا به دیگران نیز اطلاع دهید.
آدرس ما:velvetyarmy@gmail.com