۱۳۸۹ مرداد ۲۹, جمعه

پیشکش به خاطره قیام شکوهمند بیست و هشتم امرداد


اگر بخواهیم بیست و هشتم امرداد را ساده و بی پیرایه تعریف کنیم، در یک جمله خلاصه وار می توان نوشت: حماسه یی کم نظیر از شور و شوق مردمی که بازگشت پدر و پادشاه شان را تمنا می کنند.

پیرامون این روز بزرگ و آن قیام خودجوش و دلخواسته یی که از سوی ملت و به اراده آنان بر پا شد، چه بسیار نوشته اند و قلم فرسوده اند.

شوربختانه خائنان و دشمنان ایران، همواره قضاوت شان درباره این رخداد، بر حسب منافع شخصی و از سر بغض و کینه ورزی بوده است. امروز پسمانده های آن ایران فروشانی که در دهه چهل و پنجاه، سر در آغوش مجاهدین خلق، توده یی ها و سایر دشمنان سوگند خورده ایران نهاده بودند، قیام پرشکوهی چون بیست و هشت امرداد را با لفظ زشت و زننده کودتا خطاب می کنند. همانان که به مصلحت زمانه، عکس خمینی شیطان صفت را در ماه رویت کردند. آن دریوزگانی که به خاطر عقده های شخصی شان نسبت به وجود گرانقدر شاهنشاه آریامهر، سرآسیمه در بهشت زهرا به پابوس آن اهریمن دستار به سر شتافته و در پای مهملات اش تکبیر سر دادند، همین افراد سفله امروز، قیام نسل پیشین ما را کودتا می نامند.

این شرف مرده های بی وطن، فراموش شان شده وقتی برای خمینی مدیحه سرایی می کردند که ارتشیان دلیر شاهنشاهی با غریو جاوید شاه بر لبان شان، دسته دسته به جوخه های اعدام سپرده می شدند. حال آنکه یگانه جرم آنها پای بندی به هویت ایرانی شان بود. همین موجودات یک لاقبایی که اکنون دم از جمهوریت زده و می خواهند زیر نام جمهوری خواهی، میهن ما را صد پاره کرده و به اجانب تقدیم کنند، سی و یک سال پیش زیر پای روح الله خمینی فرش قرمز گستردند و به استقبال اش شتافتند. آیا این افراد تصور می کنند حافظه تاریخی مردم ایران آنقدر ضعیف است که رسوایی های ملی مذهبی ها و جوجه مارکسیست ها را به آسانی از یاد برده اند؟

تازه به دوران رسیده های عالم سیاست، محمد مصدق را به یک کاریزما تبدیل کرده و در اذهان ساده لوحان، تصویری غیر قابل نقد و خطا ناپذیر از وی رسم کرده اند. در واقع کودتاگر حقیقی خود مصدق و هواداران اش بودند نه مردمی که بازگشت شاه را به مثابه ستون اقتدار وطن خواستار بودند.

این نابخردان از آنجا که مخاطبین خود را به خوبی شناخته و از سرشت نا آگاه و سطحی نگرشان با خبر اند، هیچگاه نخواستند معنای کودتا را برای این زودباوران ساده اندیش تعریف کنند. کودتا زمانی اتفاق می افتد که قانون روشن و واضحی برای عزل یا نصب یک نفر موجود نباشد. یا آنکه قانون مخدوش باشد و برای عوام و خواص قابل فهم و تفسیر نباشد. اما قانون موجود بوده و دست بر قضا بسیار هم روشن و واضح بود. شخص پادشاه به موجب متن قانون اساسی، در عزل و نصب نخست وزیر مختار بودند و با همین برهان ساده، هیچگونه نیازی به کودتا و دخالت قوای نظامی برای عزل کسی چون مصدق نبود.

این جمهوری طلبان توهم زده اکنون سنگ مصدق را بر سینه کوبیده و در کنارش، ریش بلندان عمامه به سر را تقدیس می کنند. مصدق پرستان امروز و دلباختگان دیروز خمینی، مراد و منجی خود را میان عناصر دغل باز و به ظاهر منتقد خود جمهوری اسلامی جستجو می کنند. اگر روزگاری قدرت به دست اینها بیافتد بلایی مانند خامنه یی و حتا بدتر از او بر سر مردم خواهند آورد(هر چند شتر در خواب بیند پنبه دانه).

بیست و هشتم امرداد 1332خورشیدی و آنچه از این روز بزرگ بر صفحات طلایی تاریخ ثبت شد، تفسیر خرد و آگاهی نسلی بود که باور داشت ایران بدون حضور شاه، معنا و مفهومی ندارد. نسلی که درک می کرد جای خالی پادشاه در کشور، برابر با فرو افتادن میهن شان در زوال و تاریکی مطلق است.

جای بسی شرم و افسوس که نسل بعدی آن مردمان خرد گرا، بیست و پنج سال بعد فریب موهومات را خورده و در فاجعه سال پنجاه و هفت شرکت جستند و مقارن با رفتن پادشاه، به چشم خود زوال و سقوط ایران را نظاره کردند.

اما این امید به وضوح جریان دارد. مردمی که توانستند در کسوت دانشجو، کارگر، کارمند، کاسب و.... قیام فرازمندی چون بیست و هشتم امرداد را آفریده و بیداری خود را به منصه ظهور برسانند، فرزندان و نواده شان به زودی در صحنه حاضر شده و قیامی به مراتب وسیع و همه جانبه تر از آن روز تاریخی رقم خواهند زد.

به امید روزی که بتوانیم نماد فره ایزدی، آن شاهنشاه گرانجایگاه، اعلاحضرت رضا شاه دوم را بر دیده نهاده، به ایران بازگردانده و بر اریکه درخشان سلطنت بنشانیم. پادشاه ما رمز برقراری ایران ماست. پادشاه یعنی روح ایران و این روح از پیکر مام وطن جدا شدنی نیست.

آن خیال پردازانی که فکر می کنند می توانند روز بزرگی چون بیست و هشتم امرداد را در ذهن مردم مخدوش سازند در جهل مرکب شان باقی خواهند ماند. شاید بهترین و سزاوارترین مجازات این افراد، همین رویای خام شان باشد که عمری ست با آن دست به گریبان اند. تحسر و ناکامی شان این وطن فروشان بی مقدار را برای همیشه بس است.

اینان اگر نخواهند چشم های شان را به روی حقایق باز کنند در روز موعود و طلوع لایزال خورشید میهن مان، آرزوهای شان را بر باد رفته می بینند و بر حسرت و غم شان افزوده خواهد شد.

پنجاه و هفتمین سالگرد بیست و هشتم امرداد ماه بر ایرانیان راستین خجسته باد.
_________________________

نگاشته شده در تاریخ بیست و نهم امرداد دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

۴ نظر:

ناشناس گفت...

به نام خدا
اولین گروه شبه نظامی اسلامی مخالف رژیم ایران به زودی اعلام موجودیت میکند.منتظر ما باشید.

مرتضی گفت...

درود بسیار مریم عزیز. همیشه از نوشتارهای ارزنده شما بهره‏مند می‏گردم و بسیاری را چندباره می‏خوانم و لذت می‏برم.

پاینده باشید

گروه شبه نظامی ستاره قطبی گفت...

شما به لیست پیوندهای ما اضافه گشتید.لطفا ما را هم به لیست وبلاگها اضافه کنید.

گروه شبه نظامی ستاره قطبی گفت...

شما به لیست پیوندهای ما اضافه گشتید.لطفا ما را هم به لیست وبلاگها اضافه کنید.