۱۳۸۷ بهمن ۵, شنبه

با خود چه كرديم- با ما چه كردند(نوشتاري در روزهاي آغازين ماه تاريك بهمن)

نيك بختي، آزادی و امنيت از برترين مواهبي هستند كه هر جامعه يي خواهان زيستن در سايه شان مي باشد در نتيجه براي دست يازيدن به آنها از هيچ كوششي فرو گذار نمي كند. اينكه يك مملكت زير تهديد مداوم قرار نداشته باشد و حد نسبي رفاه، آن مقداري باشد كه افراد براي مخارج معمولي و اوليه در مضيقه يي جدي واقع نگردند و احساس غرور و آزادي را در محيط پيرامون خود باور كنند به راستي آرزويي بزرگ است كه البته بسياري از اوقات "رسيدن" به آن خوشبختي هرگز مانند "نگاه داشتن" اش دشوار نيست.

ماه تاريك و غم انگيز بهمن، همواره يادآور ملتي است كه خوشبختي را پاس نداشت و در سايه حماقتي غير قابل وصف، وقيحانه رو به روي سمبل آسايش و عزت ميهن ايستاد تا در عوض نكبت و اضمحلال را همدم روزگارخود سازد و چنين شد كه ايران سقوط كرد و به ته دره ذلت فرو افتاد.

آنچنانكه همگان باور دارند عاملي كه بيش از هر چيز موجب دگرگوني حكومت ها مي شود، عدم چيرگي رژيم وقت در برابر موج آشوب و خودسري توده هاست. آنچه كه در طي سال هاي پنجاه و شش تا پنجاه و هفت رخ داد نيز عينن همين بود.

از سويي ديگر مطلبي كه بايسته است مورد توجه قرار گيرد ابهام و عدم شفافيت انگيزه شورش هاي خياباني براي عوام و اقشار كم دانش يا بي فرهنگ جامعه بود كه نمي توانستند آينده سياهي را كه در زماني بسيار نزديك انتظارشان را مي كشد در اذهان كوتاه خود ترسيم نمايند.

در رخ دادن انقلاب منحوس پنجاه و هفت، دو بردار بسيار پررنگ و قوي و تعيين كننده مي نمودند و به واقع دو گروه و از دو ديدگاه كاملن متفاوت اما هم راستا با يكديگر، بر احساسات مهار گسيخته افراد عادي سرمايه گذاري كردند:

1- ارتجاع سياه (خرافه پرستان و اسلام گرايان)

2- ارتجاع سرخ(مروجان بينش كمونيستي)

اين دو گروه با بهره از اهرُم هایی–كه بر اساس پيش بيني هاي اوليه آنان بسيار سريع نيز پاسخ دادند- اقشار عامه جامعه را تحريك و تشويق به مشاركت در پيشبرد نهضتي كردند كه از همان ابتدا نكبتي بس بزرگ بود و همان فريب خورده ها نيز هنگامي فهميدند مرتكب چه اشتباه بزرگي شده اند كه بسيار دير بوده و راهي براي برون رفت از اين منجلاب به چشم نمي خورد.

شاخصه یی كه از سوي مذهب گرايان –يا همان ارتجاع سياه- مورد بهره برداري واقع شد٬ انگشت گذاشتن بر احساسات کور مذهبي آن دسته از مردم بود كه هنوز و به رغم حركت شتابان كشور ما به سوي مدرنيته همچنان در گرداب سنت هاي پوسيده دست و پا مي زدند و البته عامل ديگري كه از سوي كمونيست ها مورد استفاده قرار گرفت تلقين افكار احمقانه يي چون "برابري مطلق انسان ها" و "لغو مالكيت" بود كه موجب شد تا در خاطر قشر عظيمي از جامعه -كه شوربختانه بخش اندكي از به قولي روشنفكران را نيز در برمي گرفت- تمايل به براندازي سلطنت بزرگ پهلوي ايجاد شود و بالاخره اين ساده انديشان نادان، تحريك به شركت در آشوبي شدند كه سرانجام منجر به وقوع انقلاب ضد ايراني سال 57 گشت.

امروز جاي آنكه بيانديشيم با ما چه كردند بهتر است كمي تامل كنيم كه خودمان با خويش چه كرديم و جاي گناهكار شمردن يكديگر، كمي نيز به جانب خود نظر اندازيم و نقش خود را در پيشامد چنين گرفتاري سنگيني بيابيم تا شايد بتوانيم با وقوف بر خطاهاي خود راهي براي جبران آن پیدا کنیم. سوگمندانه همه ما در وضعيت ناگوار امروز دخالت داشته ايم. چه آنهايي كه دنباله ي ارتجاع سياه شيطان بزرگ خميني را گرفتند چه پيروان مكتب تهي و سست بنيان كمونيستي و چه ما وطن پرستاني كه سكوت كرديم و با اين سكوت ناخواسته موجب شديم تا افسار آن مردمان جاهل و ناسپاس و گستاخ، به دست ويرانگر و كينه ورز ملايان افتد و چه آن عده كه حتا لحظه يي به سرنوشت كشور خويش فكر نمي كنند و خود را جدا از پيكره وطن مي بينند. همه ما مقصريم.

حيثيت و آدميت ما به باد رفت و لاشخور ها مرگ ايران را به بزم نشستند درحاليكه صاحبان والاتبار وطن سالياني طولاني است كه دور از ديار شان اسير غربت هستند و ما همچنان و هنوز با خيال بي حاصل اينكه "چرا چنين شد" دست و پنجه نرم مي كنيم و مهر سكوتي مرگبار بر لب نشانده ايم. غافل از اينكه امروز ديگر هنگامه ي ورق زدن كتاب گذشته ها نيست و به فرموده پادشاه بزرگ ایرانزمین، بايسته است گذشته را فقط براي عبرت آينده رو در روي مان قرار دهيم. تلخ بنگریم ديروز را كه باختيم و امروز اگر به بطالت بگذرد فردا را نيز خواهيم باخت و همچنين فرداها را...

به نسل آينده بيانديشيم آنان چه گناهي كرده اند كه بايد ميراثدار اين بدبختي بزرگ باشند؟ جرم آنها چيست كه حاصل كژ انديشي پدران و مادران شان،حدوث اين "حكومت ننگين" بوده است و چرا بايد اين بار ننگين را بر شانه هاي شان تحمل كنند؟ افسوس كه ما فارغ از غيرت و دور از هويت و شرف ايراني مان، هنوز در خواب هستيم.

شايان توجه بازديدكننده گان عزيز٬ فرتور بالا برداشت شده از تارنمای وزين ایران ب ب ب مي باشد.

________

نگاشته شده در تاریخ چهارم بهمن دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهي

هیچ نظری موجود نیست: