۱۳۸۷ آبان ۴, شنبه

چهارم آبان - فرخنده زادروز کسی که مثل هیچکس نبود






گُل در بر و مِي در كف و معشوق به كام است

سلطان جهانم به چنين روز غلام است

گو شمع مياريد درين جمع كه امشب

در مجلس ما ماه رخ دوست تمام است

در مَذهب ما باده حلال است وليكن

بي روي تو اي سرو گُل اندام حرام است

هنگامي كه تقويم زمان بر چنين تاريخ پرشكوهي قرار مي گيرد و آن زمان كه تمامِ تاريخ ايران را محو تماشاي ابهت چهارم آبان مي بينيم شايسته است كه بنده وارانه در پيشگاه اين روز عزيز -كه زادروز مردي بس بزرگ و بي كرانه است -سر تكريم و احترام فرو آوريم.این روز٬برابر با ولادت کسی است که به حق مانند هیچکس نبود.کسی که وسعت روح وی٬فراتر از ذهنیت ماست و چه مشکل بتوان چنین کسی را وصف کرد و از ذات بی مثالش سخن گفت...

چهارم آبان برابر با ولادت بزرگي است كه هشتاد و نُه سال پيشتر و در خانه يي كوچك اما لبريز از مهر و صفا رخ داد و سالياني بعد عظمت و فره ايزدي همان طفل نورسته دنيا را در شگفتي محض فرو برد.

بي ترديد تمام ايرانيان با این زادروز عظیم و پر برکت آشنا هستند.ولادت ابرمرد جاودان نامي كه امروز و پس از گذشت بيست و هشت سال از پيوستن ايشان به كمال حقيقت٬ هنوز و تا هميشه يك رويداد شور انگيز و يك مناسبت بي نهايت خجسته و پر ميمنت است.سالروز ولادت با سعادت محمد رضاشاه پهلوي آريامهر خدايگان و شهريار پر از رفعت و شوكت ايران٬كه اگرچه ما در حضور آن حضرت آنچنان كه بايد قدر شان را ندانستيم اما امروز و در نبود شان تحسري آميخته با خاطرات شيرين پادشاهي آن مرد فرزانه را با تمام ذرات وجودمان حس مي كنيم و هميشه با به ياد آوردن لبخند هاي مهربان ايشان و عظمت وصف ناشدني وجود حضرتش، در روح و جان مان چنين ندايي تكرار مي گردد كه ما نيز زماني يك ملت شاد،آزاد و سربلند بوديم و نكبت و محنت امروز تاوان جفاكاري و كج انديشي خودمان است.

عزت و سربلندي تاريخ مان بي شك بخش مهمي را از دولت سر مبارك خاندان جليل سلطنت پهلوي وام گرفته است و الطاف و مراحم و بخشندگي هاي كريمانه پادشاهان بزرگ پهلوي-خصوصن اعلاحضرت فقيد آريامهر كه در آستانه ولادت پرجلالت ايشان قرار داريم-آن اندازه بيشمار هستند كه بايد سالياني آزگار را به قلم فرسودن پيرامون آنهمه لطف و كرامت اين دودمان پر آوازه صرف كنيم تا شايد تنها گوشه يي از حق مطلب ادا گردد.

در سال يك هزار و دويست و نود و هشت خورشيدي در محله سنگلج تهران و از دامان پاك و مطهر بانوي بزرگي كه سپستر ملكه مادر علياحضرت تاج الملوك آيرملو خطاب شدند دو خورشيد پر فروغ، قدم هاي مبارك شان را بر سر اين جهان گذاشته و به دنيا آمدند يكي والاگهر اشرف و دقايقي بعد برادر توامان ايشان اعلاحضرت محمدرضاشاه پهلوي. ولادت دو فرزند توامان كه يكي هم پسر و ديگري دختر باشد هر خانواده يي را شادمان مي سازد اما هيچكس آن زمان نمي دانست كه اين دو كودك سال ها بعد، تاريخ سازان بزرگي خواهند شد كه ايران به وجود عزيزشان افتخار مي كند.

همزمان با تبعيد اعلاحضرت فقيد رضاشاه كبير،فرزند ايشان محمدرضا شاه جوانبخت بر اريكه خسروي تكيه فرمودند و بسيار سريع زمام امور را به دستان مبارك گرفته و همچنان كه منش و روش پدر تاجدار درگذشته را پي مي گرفتند دست به يكسري اقدامات مهم و ضروري زدند كه تا آن زمان محيط و شرايط ايران آماده پذيرش اين تغييرات حياتي نبودند. شاهنشاه فقيد محمد رضا پهلوي در چند اقدام خطير اما هوشيارانه آهنگ تغييرات مدرنيته شدن ايران را به صدا درآورده و سرفصل نويني را در ميهن ما آغازكردند. يكي از شاخص ترين اقدامات در آن زمان ،تاسيس سپاه بهداشت و سپاه دانش بود كه به روستاها و شهرستان هاي دور افتاده و محروم گسيل نمودند تا آنان را با آداب و رسوم شهرنشيني آشنا كرده و ضمن آموختن سواد،امكانات بهداشتي و درماني لازم را نيز براي شان فراهم سازند.تا پيش از چنين اقداماتي بيماري هاي واگيردار هر ازچندي از توده هاي مختلف جامعه قرباني مي گرفت و ضمن فقدان روش هاي پيشگيري ،فرهنگ و درايت مردم آن حد بالا نرفته بود كه واكسيناسيون را يك اقدام مهم و عاجل بدانند. وظيفه حساس و سرنوشت ساز سپاه بهداشت آشنا كردن آنان با چنين روش هايي و در اختيار قرار دادن امكان آن بود و در كنارش آموزش فرهنگ استفاده از آب تصفيه شده و بسياري كارهاي ديگر.

در سال يك هزار و سيصد و چهل و دو، آريامهر اراده كردند تا اصول دوازده گانه را به مجلس شوراي ملي ارايه دهند اصولي كه بعدها انقلاب سفيد(يا انقلاب شاه و مردم)نام گرفت و البته تنها شش اصل از آن به تصويب مجلس رسيدند.تنها همين چند اصل به هرچه بيشتر شدن سهم و مشارکت اين ملت، در منابع ملي و مواهب اجتماعي كمك شاياني نمود و بازتاب آن اعجاب انگيز بود. اين اصول شامل موارد زیر بودند:

تقسيم اراضي ميان كشاورزان و بر اندازي نظام ارباب و رعيتي

اعطاي حق راي به بانوان براي نخستين بار در تاريخ ايران

ملي شدن جنگل ها و مراتع

سهيم كردن كارگران در سود كارخانه ها

ايجاد سپاه بهداشت و دانش جهت ياري رساني به شهرها و روستاهاي محروم

ملي شدن آب

برابر دانستن تمام كتب آسماني با يكديگر بي هيچ گونه تبعيض و يا تعصب ديني

و...

پياده شدن اين فرامين،گرچه كه موجبات شادماني تمام اقشار جامعه شد اما قشرملاكين و زمين داران كه منافع مالي و اقتصادي مشتركي با روحانيون و مذهب گرايان داشتند به اشكال گوناگوني رو در روي اين طرح ملي ايستادند و چون با زير فشار قرار دادن مجلس شوراي ملي راه به هيچ كجا نبردند در نتيجه ملايان در حمايت از اربابان و زمين داران،دست به فتواي سياسي زده و با "نامشروع" خواندن اين اصلاحات،تمام كوشش خود را كردند تا تقسيمات ارضي مدنظر پادشاه فقيد و فرزانه صورت نپذيرد. اين در حالي بود كه ساير ملل نسبت به شتاب پيشرفت هاي صنعتي و اجتماعي ايران و ورودش به عرصه رقابت جهاني متعجب مانده و حتا چشم بد انديش بسياري از كشور هاي غربي به مدرنيته شدن كشور ما رشك مي برد. در اواخر دهه چهل سازمان يونسكو از ايران به علت رشد سواد و سوادآموزي تمجيد كرد.اگرچه فرامين شش گانه آن حضرت تا واپسين سالي كه سايه مبارك شان بر سر اين مردم بود،نه تنها به اجرا درآمده كه مورد استقبال بيشماري از ملت نيز بود اما قلب ايشان اندوهگين مي شد از اينكه به چشم مي ديدند حجم انبوهي از خرافه و جهل،چونان سدي محكم بر سر راه ايران ايستاده است و تا فتح دروازه هاي تمدن جهاني- همان نقطه اوجي كه محمدرضاشاه بزرگ در افق ديدگان نازنين شان ترسيم مي فرمودند-راه درازي باقي مانده بود كه طي اين راه نياز به شكيبايي و حوصله بسيار داشت و آن ابرمرد، مصرانه براي رسيدن ميهن شان به قله هاي پيشرفت، آماده و ايستاده بودند.

شگفتا كه امروز و با تماشاي وضعيت وخيم اقتصادي ايران و ديدن رنج هم ميهنان به واسطه اختلاف طبقاتي كشنده يي كه اكنون به چشم مي خورد مشكل مي توانيم باور كنيم روزي ايران در مسير ترقي و حركت روبه جلو بود اما اين مساله واقعيت دارد و از عرش به ذلت افتادن يك جامعه، سزاي ندانم كاري و پشت پا زدن به ارزش هاي ملي بود.

در ميان دو راه كه پيش روي ايران قرار داشت يكي فتح قله هاي اقتصاد جهاني و جا گرفتن ايران به عنوان كشوري شاخص ،مترقي و قدرتمند بوده و راه دوم گزينش حماقت و موهوم پرستي و حركتي مرتجعانه به سمت سياهي و متعاقبن سرخوردگي سياسي در جهان،بدنامي كشورمان در سراسر دنيا،سقوط وحشتناك پول ايران و بالاخره به دست آوردن يك"هيچ"بزرگ بود كه شوربختانه اشتباه يك عده در سال پنجاه و هفت، راه دوم را براي ميهن و ملت رقم زد و امروز پس از طي تلخ ترين تجربه ها دريافته ايم كه رمز بقا و سربلندي ايران،چيزي به جز برخورداري از "حكومت پادشاهي پهلوي" نبوده و نيست و نخواهد بود.

بايد كه ياد آن پدر مهربان را گرامي بداريم و امروز رو به سوي فرزند تاجدارشان كه يگانه جانشين پرابهت آريامهر بزرگ مي باشند،بنگريم و بنده وارانه و عاشقانه هر آنچه معظم له مي فرمايند همان كنيم تا شايد درهاي نجات،بار ديگر به روي كهن ميهن ستم ديده مان باز شوند و از چنگال بيگانگان حاكم رهايي يابيم تا به اصل و حقيقتي باز گرديم كه به آن تعلق داريم.

سالروز زايش آن شاهنشاه جليل و جاودانه،محمدرضاشاه پهلوي آريامهر را گرامي مي داريم و به روح پرفتوح ايشان درود هاي بيكران مي فرستيم.اين زادروز با سعادت را نخست به پيشگاه همايون تبار وارث اورنگ هماره برقراركياني ذات مبارك اعلاحضرت رضاشاه دوم پهلوی صميمانه تبريك و شادباش عرضه مي داريم و سپس به محضر مبارك علياحضرت شهبانو فرح ديبا پهلوي مادر معنوي ملت و همسر آن حضرت،عاشقانه شادباش عرض مي كنيم و بعد به حضور گرامي والاحضرت شاهزاده عليرضا و والاحضرتان شاهدخت فرحناز و شهناز پهلوي همچنين به خدمت والاحضرت ملكه ياسمين اعتماد اميني پهلوي همسر پادشاه جوانبخت و عروس آريامهر فقيد،عرض شادباش داريم و سپستر به حضور سه شاهدخت عزيز٬ والاحضرتان نور،ايمان و فرح دوم پهلوي مراتب تبريك صادقانه خود را تقديم مي داريم.

خجسته باد چهارم آبان میلاد مسعود شاهنشاه فقید محمدرضا پهلوی آریامهر

_______________

نگاشته شده در تاریخ سوم آبان دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهي

هیچ نظری موجود نیست: