۱۳۸۹ بهمن ۹, شنبه

اتحاد واژه ی گمشده - کلید رهایی(نوشتار یکم)

برای بسیاری افراد پرسش است که چه چیزی توانسته نظامی را که از بدو امر نیز امیدی به پایداری چند ماهه و حتا چند روزه آن نمی رفت قریب به سی و دو سال سرپا نگاه دارد. رژیمی چون جمهوری اسلامی که ابتدای امر توسط مشتی آخوند رجاله و روضه خوان های بی سواد پایه ریزی شده بود، با توجه به اختلافات فاحش فکری میان سران آن در همان آغاز، هیچ شانس و اقبالی برای ادامه یافتن نداشت.
در روزهای ابتدایی استقرار جمهوری اسلامی جو شدید اختناق و ارعاب فضای جامعه را فرا گرفت. اعدام های فله یی و بی محاکمه، سرکوب های وحشتناک اجتماعی و در ادامه آن برافروخته شدن شعله جنگی که همان زمان هم اکثریت قاطع مردم، نظام اسلامی را مسبب اصلی آن می دانستند. همه این عوامل در مجموع باعث می شد تا یک یک مردم مرگ زودهنگام جمهوری اسلامی را لحظه شماری کنند.
شوربختانه به رغم استنباط بسیاری از مردم، این رژیم اهریمنی ماند و سه دهه را نیز پشت سر گذاشت. چه چیزی موجبات بقای این گرگ خون آشام را فراهم آورده است؟ چه چیز سبب شده تا حتا با مرگ خمینی که از راس این سیستم منفور و نامشروع به قعر گور سقوط کرد، همچنان نظام به حیات خود ادامه می دهد؟
نظریه مضحکی که خود رژیم و ایادی اش کوشیده اند تا در اذهان خام اندیشان نهادینه کنند، وجود دستی غیبی در پشت سر این ساختار می باشد. اینکه شخصی به نام امام زمان وجود دارد و با شخص ولی فقیه در ارتباط مستمر است، باوری می باشد که مسوولین جمهوری اسلامی به اشکال مختلف بارها بر زبان آورده اند و ایدئولوگ های شان همچون مصباح یزدی و احمد جنتی نیز به صراحت آن را تایید کرده اند.
گذشته از این تصور بسیار بسیار بی منطق و ابلهانه که در جهان امروز، یکی از مخوف، جنایتکار و کثیف ترین نظام ها را به قدرت هایی ماورایی و خدایی نسبت داده و دست پنهان الاهی را بر شانه رجاله ترین سیاستمدار عصر امروز قرار می دهد، به راستی عاملی باید وجود داشته باشد که متضمن بقای چندین و چند ساله این حکومت شده است. این عامل و یا عوامل قطعن با معیارهای عقلانی قابل باور بوده و ضامن اجرایی قابل توجیهی دارند.
جمهوری اسلامی بی نهایت در سرکوب مخالفین خود بی پرواست و این چیزی است که همگان آگاهند. نظام توانسته است رکورد به محبس کشیدن روزنامه نگاران را در خاورمیانه بشکند. نظام در یک روز هفت نفر از مخالفان خود را اعدام می کند. جمهوری اسلامی به راحتی معترضین را در اثنای یک ماجرای انتخاباتی در خیابان به گلوله می بندد. اینها همه درست هستند اما رمز اصلی بقای این نظام، فراتر از ارعاب و خشونتی است که صدالبته بخشی از فرهنگ رژیم اسلامی می باشد.
پیرامون جانی، قاتل و پست فطرت بودن فرد فرد عناصر این حکومت هیچ شکی نیست. حسین شریعتمداری نماینده علی خامنه یی، پیشتر بازجو و شکنجه گر حکومتی بوده است. محمود احمدی نژاد رییس جمهور دلقک حکومت الله، سال ها پیش در کشور کره شمالی آموزش ترور و تک تیراندازی دیده است. اعضای سپاه هرکدام شان هیولاهایی هستند که آموخته اند در موقع لازم شکم یک زن باردار را پاره کرده و یا در جلوی چشمان یک مرد به همسرش اساعه ادب کنند. در همه اینها هیچ بحث و یا تردیدی نیست اما مهم ترین عاملی که جمهوری اسلامی را پایدار نگه داشته است، سوءاستفاده آنها از گسستگی و عدم وفاقی است که میان مخالفین شان وجود دارد.
ایادی جمهوری اسلامی به وضوح و طی سال ها دیده اند که میان مخالفان شان پراکندگی آرا وجود دارد و بر همین اصل دریافته اند که با دشمن خطرناکی رو به رو نیستند. قطعن آنچه که می تواند یک نظام صد در صد دیکتاتوری و غیر مردمی را بالاتر از یک دهه سرپا نگه دارد، آسودگی خیال سران آن حکومت از وجود دشمنی قوی می باشد.
مردم عادی را می توان با ارعاب و ایجاد خفقان در خانه ها حبس نمود. بدیهی است که حربه سرکوب و کشتار، در برخورد با توده های معمولی جامعه جوابگو می باشد. اما نظام درنده خویی چون جمهوری اسلامی نیز هرگز و هرگز نخواهد توانست به روی یک نهضت و تفکر اسلحه بکشد. گرگ های سپاه و سگ های هار بسیج هرچه هم در ارتکاب جنایت بی محابا باشند، طبیعتن نخواهند توانست یک نهضت را که متشکل از حلقه هایی متعدد و پیوسته باشد، به زانو دربیاورند.
ادامه دارد
_________________
نگاشته شده در تاریخ نهم بهمن دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: