۱۳۸۸ آذر ۱, یکشنبه

رژیمی که با زبان ترور حرف می زند – پشت پرده قتل دکتر رامین پوراندرجانی

رامین پوراندرجانی، فارغ التحصیل بیست و شش ساله پزشکی که با رتبه یی بالا به دانشکده پزشکی راه یافته و بخشی از خدمت سربازی خود را به عنوان پزشک وظیفه در بازداشتگاه کهریزک گذرانده بود، به تاریخ سه شنبه نوزدهم آبان در استراحتگاه خود واقع در ساختمان فرماندهی بهداری نیروی انتظامی مرموزانه به قتل رسید.

بر طبق فرمول از پیش تعیین شده رژیم ولایت فقیه، این مرگ خودکشی اعلام گردیده است اما عامل یا عواملی که در پشت پرده این حادثه تلخ قرار گرفته اند بسیار پیچیده تر و مافیایی تر رفتار می کنند. قتل این جوان - که از مدتی پیش به طور جدی مورد تهدید عناصر حکومتی قرار داشت - واقعیتی را ماورای حساب و کتاب های معمولی برای سایرین هویدا می سازد. رژیم دقیقن کسی را هدف گرفت که به مثابه صندوقچه اسرار می توانست یک تهدید جدی برای مرکز ثقل حاکمیت به شمار رود. شادروان دکتر پوراندرجانی که پیشتر مصدومین شکنجه های هولناک بازداشتگاه کهریزک را معاینه کرده بود به راحتی می توانست این جزییات را برای رسانه های بین المللی فاش نماید.

درنگ پوراندرجانی در بیان صریح و بی پرده ی حقایق طبعن علت مهمی داشت. او به هر روی در واپسین زمان به پایان رساندن دوره خدمت خود بوده و سعی داشت به رغم تاسفی که مشاهده صحنه های فجیع و دلخراش این چند ماه اخیر، در وی به عنوان انسانی گنجانیده شده در ملاک های انسانی و اخلاقی به وجود آورده بود خدمت خود را به پایان برساند و در حرفه خود رسمن آغاز به کار کند.

اندک زمانی پیش از آنچه که دکتر پوراندرجانی قربانی دانسته های خود شود احضاریه یی را از جانب دادگاه دریافت داشته بود که وی را به خاطر وقوع حوادث کهریزک به محاکمه فرا خوانده بودند. رامین گذشته از آنکه به طور مداوم مورد تهدید افراد ناشناس قرار می گرفت، با رویت احضاریه کوشید تا راهی برای برون رفت بیابد. چند ماه پیش خروج دکتر آرش حجازی و واقعیاتی که وی پیرامون شهادت ندا آقاسلطان بیان نمود ضربه کمر شکنی بر پیکره جمهوری قتاله اسلامی وارد آورد هرچند رژیم در مقابل عمل انجام شده قرار گرفته و صدای رسای دکتر حجازی که جزییات صحنه قتل را در منظر عموم رسانه ها عنوان کرده بود جایی برای کتمان و پرده پوشی باقی نمی گذاشت و حکومت نیز هرگز نتوانست آب رفته را به جوی بازگرداند.

مدت کوتاه باقی مانده از دوران خدمت دکتر پوراندرجانی، فرصتی بود تا حکومت الله بتواند جلوی فنای مطلق خود را بگیرد. قطعن افشای پشت پرده سیاه کهریزک به منزله تیر خلاصی بر پیشانی علی خامنه یی بود و جمهوری بی آبرویان اسلامی نمی خواست تا شرایط بد کنونی خود را از اینکه هست بدتر کند. قتل محسن روح الامینی یکی از شاخص ترین فجایع کهریزک بود که همراه با تجاوزهای به عنف، شکنجه ها و قتل هایی دیگر می توانسته و می توانند پرونده یی غیر قابل عبور برای رژیم خامنه یی فراهم سازند.

در اینجا دست جنایتکار جمهوری اسلامی از آستین سکته و خودکشی بیرون می آید و دکتر پوراندرجانی به شکل مشکوک و غیرقابل باوری در اتاق استراحتش بی آنکه هیچ شاهدی بر احوال وی باشد ناگهان به قتل می رسد. پرسنل نیروی انتظامی در ابتدا علت مرگ ایشان را سکته در خواب عنوان می کنند. گرچه اطرافیان و خصوصن خانواده اش پیش از آن هیچ علامتی دال بر بیماری قلبی در وی مشاهده نکرده بودند.

سپس اسماعیل احمدی مقدم رییس ناجا در کمال وقاحت و با ضد و نقیض گویی این جنایت را خودکشی اعلام کرده و تصریح می کند وصیت نامه او نیز در کنار پیکرش یافت شده است. رضا قلی پوراندرجانی پدر زنده یاد دکتر رامین پوراندرجانی در واکنش به ادعای احمدی مقدم خاطر نشان کرد که روز پیش با پسرش تماس تلفنی داشته و او کاملن سرزنده بوده و هیچ علامتی از میل به خودکشی در وی عیان نبوده است. پاره یی از دوستان دکتر پوراندرجانی در رد فرضیه احمقانه خودکشی ایشان اظهار داشته اند که رامین ساعاتی پیش از مرگ مرموزش، چند اس ام اس طنز و لطیفه برای دوستان خود فرستاده و همین نشان می دهد وی به لحاظ روحی و روانی در وضعیتی باثبات و نرمال قرار داشته است.

دکتر پوراندرجانی می توانست سرنخی قاطع برای افشای حوادثی باشد که در گذر خرداد و تیر امسال نه تنها ایران بلکه دنیا را به لرزه درآورده بودند. متاسفانه یکی از شاخص ترین روش های شوم رژیم اسلامی، تکرار خون برای محو نمودن خون های پیشین است. رویه یی که این رژیم از روز نخستش تا به امروز در پیش داشته است بر پایه خون و "کشتن برای کشتن بیشتر" بوده است. حکومت اسلامی در متن خود چیزی جز مرگ، وحشت، خشونت و ترور ندارد و به جز حذف فیزیکی هر عاملی که تهدیدی برایش شمرده شود راهی برای ابقای خود در پیش رو نمی بیند.

جمهوری اسلامی اساسن چیزی به نام منطق رو در رو و دیالوگ را نیاموخته است چرا که از نخستین ثانیه برقراری اش هیچ منطقی در خود سراغ نداشته است. پایه و مایه و عنصر اصلی این رژیم، ایجاد فشار و خفقان و در دست داشتن اهرمی است که بتواند با زور و برتری جویی به حیات ننگین خود ادامه دهد. جهان آزاد نیز در دیپلماسی امروز خود گرفتار چالشی نابخردانه به نام گفت و گو با سران رژیم وقت ایران می باشد. شاید بتوان گفت اشتباهی که امروز جهان آزاد مرتکب می شود چراغ سبزی پنهانی برای جولان دادن رژیم در هرچه بیشتر کشتار و سرکوب ملت است.

امروز یک پزشک نخبه و یکی از هم وطنان ما ناجوانمردانه به جرم آنکه از مسایلی خاص آگاهی داشت به قتل رسیده و پیکرش مظلومانه و حتا بدون حضور خانواده اش پنهانی در گورستان زادگاه خود مدفون می شود تا بدین سان سندی دیگر از جنایات این رژیم ثبت شود. بزرگ ترین مصیبتی که گریبان تروریست ها را می گیرد رسیدن به بن بستی است که هیچ گریزگاهی ندارد. بن بست تلخی که هم خون های قربانیان و هم خشم بی شمار مردمان آن را مسدود ساخته است. حکومت اسلامی که در بازداشتگاه کهریزک با قتل و شکنجه و تجاوز، یک تراژدی بزرگ را رقم زد اکنون و با به قتل رساندن شاهد آگاه و دانای حادثه، تراژدی بزرگ تری را می سازد که نه تنها پوششی بر جنایات پیشین اش نیست که ننگی بر ننگ های گذشته اش نیز افزون می کند.

قطعن رژیم تبهکار اسلامی می داند فجایع کهریزک بسیار وسیع تر و دامنه دار تر از آن هستند که مرگ یک پزشک متعهد بتواند پرونده این جنایات را ببندد و ابعاد این فاجعه دردناک را از چشم جهانیان مخفی بدارد. همانگونه که به قتل رساندن عامدانه سعید امامی در زندان - که از نظر رژیم کلیدی برای فاش شدن پشت پرده جنایات مخوف شان محسوب می شد- هرگز نتوانست جلوی پخش و انتشار جزییات قتل های زنجیره یی دهه هفتاد خورشیدی را بگیرد.

سران جمهوری ولی فقیه اگر هر حقیقتی را انکار کنند و هر اندازه در بی پروایی و بی شرفی و پست فطرتی شان سردمدار باشند بر یک واقعیت به خوبی آگاه هستند و آنهم اینکه قدرت شان عمر کوتاهی دارد و دیر یا زود بایستی در دادگاه های بین المللی پاسخگوی آدمکشی های خود باشند.

خون پاک دکتر پوراندرجانی به سان خون شرافتمند احسان، ندا، سهراب، کیانوش، اکبر محمدی و....خطی روشن بر صفحات تاریخ رسم کرده است که می تواند نویدی برای آزادی باشد. آزادی بی بها نیست و مایی که بهای آن را با مرگ عزیزان مان پرداخته ایم سرانجام حق مان را بازپس خواهیم گرفت.

________

نگاشته شده در تاریخ یکم آذر دو هزار و پانصد و شصت و هشت شاهنشاهی

۳ نظر:

ناشناس گفت...

سلام. من در یکی از بیمارستانها کار میکنم و بقرار اطلاعی که از دوستان نزدیک شنیده ام اطلاعات زیر را به همه آزادی طلبان اعلام میکنم.
مرگ دکتر رامین پوراندرجانی اصلا مشکوک نیست بلکه قتل عمد و برای سرپوشی جنایات سردار رادان و توسط دکتر منوچهر پرویزیان انجام شده است. این شخص متخصص بیهوشی بیمارستان سپاه پاسداران و از خودفروختگان نظام است. ایشان و همسرشان که دندان پزشک و در خدمت سپاه هستند برای خاموش کردن و حذف بسیاری از زندان سیاسی مورد استفاده قرار گرفته اند. این پزشک خودفروخته اهل اصفهان و از دوستان معتمد و نزدیک سردار رادان میباشد و در بسیاری از اعتراف گیری ها با نام مستعار حاجی رحمت نقش دکتر منگله (دکتر مسئول کشتارگاههای آلمان نازی) را در سپاه پاسداران اجرا میکند. روش کار ایشان تزریق نمک مایع به زندانیان است که نتیجه آن سکته قلبی است و در کالبد شکافی نیز غیر قابل تشخیص و ردگیری است.

بزرگمهر گفت...

درود مریم جان
از شنیدن این خبر بسیار متأثر شدم. هرچند از این جنایتکاران هر کاری ساخته است.
به امید روزی که در محاکم عادل و صالح تک تک این جنایتکاران خبیث به سزای اعمال شرم آور خویش برسند
پیروز باشی دوست خوبم
پاینده ایران

Shahdad گفت...

مریم عزیز درود
مریم جان تارنگار شما فیلتر شده و من همکنون از طریق فیلتر شکن برای شما پیام می گذارم
همچنین تارنگار من و میلاد عزیز هم فیلتر شده
وحشت از سر و صورت رژیم می بارد.
تنها قدمی تا آزادی باقیست.
به زودی با نشانی تازه تر در خدمت شما خواهم بود.
با سپاس فراوان