۱۳۸۷ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

دست هاي آلوده و دستاورد آنچه گذشت - پيرامون نمايش انتخابات

غوغاي انتخاباتي رژيم اسلامي، مطلب تازه يي نيست و اين صداهاي تكراري هرازچندگاهي به گوش مي رسند. راي طلب كردن از مردم براي كسب مشروعيت نداشته حاكميت اسلامي، يك سناريوي صدبار نوشته شده در كارنامه سياه سي ساله گذشته اين جمهوري معلوم الحال مي باشد.

انتخابات در معناي راستين واژگاني، گزين كردن از ميان گزينه هاي گوناگون برآمده از افكار و اقشار متفاوت جامعه است و در تعريفي كه مختص به حكومت هاي ديكتاتور و تماميت خواهي چون جمهوري ولايت فقيه مي باشد گزينش يكي از گزينه هاي مطلوب ولايت است كه در نهايت نيز خط كلي و نتيجه نهايي آن گزينه را يك نفر رقم خواهد زد و نه آحاد يك ملت...

اين چيزي است كه شايد همگان بر آن واقف باشند و اگرچه دست به سينه هاي ارتزاق كننده از جمهوري فاشيستي خامنه يي، چنين وضعيتي را دلخواه و مورد پسند ارزيابي مي كنند اما بخش عظيمي از توده هاي ملت و به خصوص قشر آزاد انديش و آگاه جامعه چنين سيستم انتخاباتي يي را مردود و بي ارزش مي شمارند.

ذهنيتي كه ساليان سال و از سوي پاره يي از مدعيان آزادي عنوان شد و از نگرهاي مختلف گوشه گوشه آن مورد بحث قرار گرفت و قسمت مهمي از سرمايه فكري، زماني و مالي اين دوستان خيرخواه اما ساده انديش را ستاند و بر باد داد اما نه تنها كوچكترين بازخورد مثبتي در پي نداشت كه حتا زمان و فرصت را به سود جمهوري خرابكار و جاه طلب اسلامي خريد و به جلو حركت داد، ذهنيت ندانم كارانه يي به نام "اصلاحات دروني" بود. اين تصور غلط و اين راه ناكارآمد در سال هفتاد و شش خورشيدي(چيزي بيش از ده سال پيش) با ظهور جنجالي آخوند خاتمي رخ نمود و حضور سياسي وي مصادف با رويدادهاي تاسف آور و كم سابقه يي شد كه گزيده يي بسيار كوتاه از آنها در زير بازگو مي گردند:

آنچه كه خاتمي و ايادي به اصطلاح اصلاح طلب با حضور شوم خود در عرصه سياست به ارمغان آوردند به واقع همان چيزي بود كه در نگر بسياري قابل پيش بيني و البته در نظر آنهايي كه بر روياي اصلاح اين رژيم اصلاح ناپذير حسابي جدي باز كرده بودند تكان دهنده و دور از انتظار بود. تقارن اجراي ترورهاي زنجيره يي دگرانديشان با استيلاي سياسي دولت اصلاح طلبان، فاجعه يي بود كه بسياري را به تاملي عجيب واداشت. ليست افرادي كه قرار بود به قتل برسند مسقيمن روي ميز "قربانعلي دري نجف آبادي" وزير وقت اطلاعات قرار گرفت و توسط ماموران زبده اطلاعاتي با بيرحمي محض توام با مهارتي خاص اجرا شد كه سپستر و با افشاي اسنادي هولناك از اين جنايات زنجيره يي، رژيم اسلامي مجبور گرديد كه اگرچه دير اما سرنخ كلان اين ماجرا (سعيد امامي) را نابود سازد.

لبخندهاي آزاديخواهانه ي خاتمي هنگامي در نظر هواداران سابق وي به ريشخندي مالامال از اهانت بدل گرديد كه قيام غيورانه دانشجويان در هجدهم تيرماه سال هفتاد و هشت آغاز شد و در اوج اين قيام و زماني كه ديگر چيزي نمانده بود تا همه اقشار جامعه به خيل گسترده بيداران اين نهضت بپيوندند كوي دانشگاه به دست اوباش ولايت فقيه به خاك و خون كشيده شد و خاتمي نه تنها كلامي در حمايت از اين عزيزان عرضه نكرد كه طي ديداري خاكسارانه با علي خامنه يي با وي پيمان وفاداري بست و همان زمان بود كه كاخ "اميد"هاي مشتاقان اصلاحات اسلامي فرو ريخت و نوميدي آميخته با انزجار جاي اين آرزوي پوشالي را پُر كرد. آنهايي كه با توهم رسيدن به آزادي در سايه ي سياست ديني براي دادن راي به خاتمي دست هاي شان آلوده شده بود، از خود و از آنچه كه مي ديدند شرمگين بودند و اين دست هاي آلوده روياروي خون پيشاني حق طلبان راستين و فريادهايي كه آزاد مردان و دليرزنان زير شكنجه هاي قرون وسطايي جمهوري قهر و خون اسلامي برمي آوردند ناچار بودند در گريبان صاحبان شان پنهان شوند. اين دست ها از كرده خود پشيمان بودند كه آنچه اكنون برمي دارند با كاشته هاي ديروزشان در تناقض عجيبي است.

دستاورد شوم هشت سال صدارت اصلاح طلبان براي ميهن ما و حاصل سودمندش براي حكومت خامنه يي زماني روشن و بديهي گرديد كه محمود احمدي نژاد بر مسند شيخ مدعي اصلاح جاي گرفت و در نخستين سال رياستش پرده از پيشرفت غيرقانوني فناوري هسته يي برداشت و جهان را در يك دو راهي بزرگ و خطرناك قرار داد. شايد تلخي واقعه آن هنگام بر عقلاي قوم نمايان شد كه دريافتند هشت سال ارايه نيم بند آزادي مطبوعات و معني واژه "فضاي باز" در سايه خلافت جاني بدكرداري چون علي خامنه يي در بطن خود چه پيام پليدي پنهان كرده بود. فريادهاي آزاديخواهانه يي كه در حصار سركوب هاي گاه و بيگاه رژيم اسلامي سرداده شد به واقع مثال همان داروي خواب آوري بود كه در يك ليوان نوشيدني خوش طعم و دلچسب ارايه شده و بسياري را به يك خواب سنگين گرفتار كرده بود و اكنون كه چشمان نابيناي بسياري باز شده است چند قدمي بيش با فاجعه اتمي فاصله نداريم.

اكنون شايد زماني اندك اما بسيار پرارزش براي فكر كردن و دست يافتي بيشتر براي اجرا كردن ماحصل انديشه موجود باشد. انتخابات رياست جمهوري كه قرار است خرداد ماه سال هشتاد و هشت به نمايش درآيد دور از هر بحث و صحبتي دو گزينه بيشتر نخواهد داشت. پرواضح است كه جاده همان جاده است و عابر همان عابر و هيچ تغيير، دگرگوني و رويداد مثبتي در ماهيت جمهوري اسلامي رخ نداده است. صرف نظر از هرآنچه كه گفتيم هشت سال سلطه خاتمي سبب هيچ نوع اتفاقي نشد. صحبت از اتفاق كه مي گردد شايد همان جنبه هاي مثبتش مدنظر باشد. ما به هر روي نمي توانيم دوستانه بنگريم چرا كه سي سال است نوك پيكان همين رژيم و تمام ابوابش ما، آرمان، ميهن، هم ميهنان و هويت ما را نشانه رفته است اما وقتي در كالبد دشمني منصف به زير و بالاي دولت اصلاحات مي نگريم هيچ دستاورد مطلوبي به چشم نمي آيد و هيچ چيز دستخوش تغييري اميدواركننده واقع نگرديده است. در انتخابات سال 88 چون هميشه ولي فقيه و شوراي استصوابي و ساير مسايل به قوت خود باقي خواهند بود و تحت چنين شرايطي دو گزينه بيشتر ديده نمي شوند:

جنبش اصلاحات(با هر نماينده و نامزدي)

محمود احمدي نژاد(احتمالن در كنار گزينه هاي مشابه او)

برگزيدن مورد دوم كه با توجه به نگرش و خاستگاه فكري آنهايي كه تارمويي از انسانيت، وطن پرستي، آزاديخواهي، شعور و ساير واژه هايي كه بويي از شرف داشته باشند در ضميرشان باقي مانده باشد انتخابي بس نامناسب و البته منفور است و اما مورد يكم كه با توجه به تمام آن سخن ها و در جانمايه كلام، گزيدن آن شوربختانه برابر با زدن تير خلاص به ايران و تمام هم ميهنان خواهد بود. به مرحله اجرا گذاردن بند نهايي كوشش هاي جاه طلبانه حاكميت تروريستي اسلامي در گرو چهار سال ديگر افزون بر آن هشت سال سكوت آميخته با رضايت قاطبه مردم مي باشد تا در چتر حمايتگر اين سكوت احمقانه، رژيم گام هاي واپسين را براي تثبيت خلافت خود بردارد. بر خلاف ذهنيت بسياري از مردم، دستيابي جمهوري اسلامي به راكت هسته يي يكي از پارامترهاي قدرت طلبي اسلامي و به تعبير ملوكانه شاه ايران "استيلاي شيعي" مي باشد و بي ترديد اين استيلاي منفور و خودسرانه با كمك بسياري از اهرم ها صورت خواهد پذيرفت كه فناوري هسته يي يكي از اين اهرم هاست.

آنچه كه همواره خواسته و دلخواه حكام ديكتاتوري چون رژيم وقت مي باشد تلقين و حقنه كردن "وارونه نگري" در ميان مردم است. هنگامي كه ما را با ابزارهاي مختلف مجبور سازند حقيقت را برعكس نگاه كنيم بي شك خواهند توانست در كمترين زمان ممكن به يكايك اهداف كثيف خود نزديك شوند. وقتي در مسيري قرار بگيريم كه نابخردانه ظرف خالي را پر ديده و حصارهاي بلند را عين آزادي باور كنيم همين غلط انگاشتن و وارونه نگريستن است كه راه را باز مي كند تا حاكمان سلطه طلب سريع تر حركت كنند و به همان ميزان كه ما از راه به بيراهه مي رويم، آنان جاده اميال شان را ميانبر بزنند و راه صدساله را يك شبه طي كنند.

برنامه شومي كه چندي بعد به "قتل هاي زنجيره يي" موسوم شد رويداد بسيار وحشتناكي بود كه به هدف حذف فيزيكي انديشمندان مخالفي صورت گرفت كه مي توانستند روبه روي رژيم اسلامي حرفي براي گفتن داشته باشند. اين ترورهاي خاموش با برنامه ريزي دقيق و زير نظر مستقيم دولت اصلاحات محمد خاتمي يكي پس از ديگري رخ دادند و همان زمان، بينش "وارونه نگر"ي كه برخي جاذبه هاي مضحك اين دولت٬ براي اقشار جامعه و حتا دانشجويان پديد آورده بود اين گمانه غلط را تصوير مي كرد كه بنيادگرايان و متعصبين براي ضربه وارد كردن به اين آزادي، قصد ارعاب دگرانديشان را دارند. حال آنكه اين رعب و اين وحشت و فراتر از آن اين جنايات هدف مند، فرزند همين سراب اصلاحات و بخشي از روياي اصلاح طلبي بودند كه چه زود به كابوس بنيادگرايي پيوسته بودند. به قولي:

شيوه چشمت فريب جنگ داشت

ما غلط كرديم و صلح انگاشتيم

متاسفانه زمان بسيار زيادي نياز بود تا مدافعان بي چون و چراي اصلاح طلبي به "غلط بودن" گمانه هاي شان پي برند و اكنون براي جبران آن اشتباهات و از نو به دست گرفتن سررشته رهايي ايران راهي به جز "تحريم انتخابات" باقي نمانده است.

تارنگار تحریم انتخابات حاصل تلاش هاي اين حقير در كنار یار و برادر مهربانم نوید عزيز مي باشد تا گامي اگرچه كوچك اما در راه هدفي بزرگ و حياتي برداشته شود. بایسته است اين حركت در دنياي مجازي مورد حمايت و تبليغي جدي و فزاينده قرار گيرد. ما زمان چنداني در دست نداريم و تحريم انتخابات يكي از کلیدی ترين و حساس ترين مبارزات به دور از خشونت و معناي تام و تمام نافرماني مدني مي باشد که همیشه سرلوحه مبارزات ما بوده و خواهد بود.

اگر بخواهيم درست نگاه كنيم هر دو روي سكه اين انتخابات يكسان است و نتيجه اش هرچه بشود "متعلق به ما" نيست. درك اين واقعيت نياز به درنگ و تامل چنداني ندارد يك گريز كوتاه به چند سال گذشته -براي آنان كه حافظه تاريخي شان دست كم ده سال را مي تواند دربر گيرد- همه چيز را روشن خواهد ساخت.

اكنون ما در شرايطي نيستيم كه بخواهيم از روش آزمون و خطا بهره گيريم. پيشي گرفتن از نيروي اهريمني رژيمي كه امروز براي بقاي قدرت كثيف خود و پیاده ساختن اهداف جنگ طلبانه اش مماشاتي مخفیانه و موذیانه با ابرقدرت ها را آغاز كرده است نيازمند چشمي باز، بينشي آگاهانه و عظمي راسخ مي باشد. امروز بيش از آنچه كه فرصت انديشه باشد هنگامه "عمل كردن" است. ما راه انديشه را پشت سرگذاشته ايم و حال تمام راه ها به يك چيز ختم مي شوند كه در يك واژه به نام اتحاد ترسيم مي گردد. پس متحدانه و قاطعانه انتخابات را تحريم مي كنيم.

_________

نگاشته شده در تاریخ چهاردهم اسفند دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهي

هیچ نظری موجود نیست: