۱۳۸۷ تیر ۲۵, سه‌شنبه

رزمایش سپاه - تمام اقتدار پوشالی حکومت الله

یک هفته بیشتر از رزمایش!! مضحک و پر از نیرنگ جمهوری مطلقه ولایت فقیه نمی گذرد. رژیمی که در بیان پیش پا افتاده ترین سیاست هایش با ملت ایران صادق نیست. حکومت قداره کشان هزاره سوم که در نقاب عوام فریب دین می خواهند با دست یافتن به کلاهک هسته یی دنیا را به ویرانی بکشند و به همین دلیل با جهان آزاد و مراجع ذی الصلاحش نیز حیله گرانه وارد بحث می شود. جمهوری زالوصفت و ایران براندازی که تمام اقتدار پوشالی اش را وامدار پست فطرتان خارجی٬ اوباش داخلی(سپاه و بسیج ) و تروریست های منطقه است. همین و همین.

در باب این رزمایش دروغین سخن های بسیاری گفته شده است. پیش از هر چیز، این واقع را نمی توان کتمان کرد که مانور نظامی از جانب یک مشت سپاهی و پاسدار٬ در برابر امریکا و یا اسراییل با آن توان نظامی غیرقابل تصور٬ مثال گربه یی است که روی پاهایش بلند شده تا موجب وحشت پلنگانی شود که در بیشه یی مغرورانه دراز کشیده اند.

ملایانی که تا چندی پیش در منتهای محنت و در ازای خواندن ورد و دعا و گرفتن خمس و زکات از مردم، عیش مفلوکانه شان را می گذراندند، امروز بی جا درقدرت نشسته و بی جا تر لاف ویران ساختن دنیا و گسترش جهان اسلام را می زنند و البته این پرسش به جاست که چگونه و چه عاملی تا امروز این خفاشان را پابرجا نگه داشته است تا بیشتر و بیشتر با مکیدن خون ملت، بر دیوار ناکام آرزوهای شان آجر بچینند.

رزمایشی که توسط سپاه پاسداران و به نام "رزمایش پیامبر اعظم 3" اجرا شد در حالی که تنها نُه فروند موشک پرتاب شده بود(که بر سر دوربُرد بودن آنها نیز ابهام بسیاری باقی است)، رسانه های حکومتی دم از ده ها فروند زدند و البته عده بیشماری نیز هاج و واج ماندند که چطور نُه فروند موشک، شبیه ماتریکس تکثیر شده و به ده ها بدل شدند.

در یکی از صحنه های این مثلن رزمایش به وضوح روشن است که توسط جلوه های کامپیوتری و به شکل مجازی ساخته شده است و اگر به تضاد و کنتراست رنگ ها دقت کنیم به راحتی این را متوجه خواهیم شد.

و حالا یک پرسش طرح می شود:

کدام عامل رژیم را وادار می سازد، دست به چنین عوام فریبی های مسخره و بی حاصلی بزند تا به کشورهایی که افزون بر هزار برابر اینان قدرت نظامی دارند ضرب شصتی ابلهانه نشان دهد؟

به نظر می رسد پاسخ این پرسش تا حد زیادی واضح باشد. بیم حمله قریب الوقوع اسراییل یا امریکا همواره دغدغه ی تشویش ساز حکومت ملایان است و تنها امری که به این جانیان بالفطره امیدواری می دهد سرعت بخشی روند رسیدن شان به "بمب اتم" است تا با آزمایش آن به مرحله یی که در ذهن تاریک شان رویایی بی فرجام است رسیده و این کابوس آزارنده را به خیال خود تمام کنند.

اینان محاسبه کرده اند دست کم با این عشوه های نظامی و جلوه سازی ها و بزرگ نمایی ها و شیادی های شان قادرند با تحمیق عده یی و ایجاد جنجال نظامی، برای خود زمان بخرند تا در مدتی حدودن یک سال به کلاهک هسته یی دست یابند و به قولی با نشان دادن برگ آس، اسلام ناب بدوی را از این توفان برهانند و بهتر بر جان و مال ملت مان سوار شده و پشت لاشه های متعفنی مانند سیدحسن نصرالله را به در دست گرفتن سلاح اتمی گرم کنند.

پایان ماجرا جز این نیست و چیزی که تعجب برانگیز است سکوت و کج دار و مریض رفتار کردن دنیای غرب با این رژیم فتنه انگیز و ضدبشری است.

تا کی این سکوت ادامه خواهد یافت؟ آیا حرکت شتاب دار زمان و نزدیک شدن مرحله به مرحله این دیوسیرتان دستاربند به سلاح کشتارجمعی، سرعت بیشتری را از جانب تمام دنیا برای عبور از حکومت خطرناک و دنیاستیز اسلامی طلب نمی کند؟

بعضی تنها دو صورت را متصور می کنند:

1-حمله نظامی اسراییل و به خاک و خون کشیده شدن ایران.

2-مهر سکوت احمقانه بر لب زدن دنیای آزاد، تا رسیدن رژیم تروریست اسلامی به کلاهک هسته یی.

و پرواضح است که گزینه سوم و یا به تعبیر ملوکانه شهریار بلندمرتبه ایران اعلاحضرت رضاشاه دوم پهلوی "راه سوم"، بسیار عاقلانه تر، مقرون به واقع تر و کم هزینه تر است. راه برانداختن این حکومت بی آنکه نیازی به دخالت نظامی خارجی باشد.

تنها دست یاری به هم دادن هم میهنان مسیر نجات ایران را از زیر سم این جلادان فراهم می سازد. دست یاری دادن تمام آزادی خواهانی که در هر مسلک و با هرنوع دیدگاه سیاسی، امروز فقط به نجات ایران می اندیشند.

بیاییم و تصمیم قاطع خود را برای عبور از این منجلاب بگیریم. عبور از منجلابی که پر از ماران و افعیان خطرناک است. منجلاب سیاهی که غباری از افکار موهوم و خرافه ها احاطه اش کرده است. تنها به دست توانای ایرانیان، میهن عزیز ما آزاد خواهد شد.

در روز آزادی وقت بسیاری برای ترسیم کردن و ساختن فردایی شیرین خواهیم داشت.

"با خبر شدیم یکی از بهترین هنرمندان تاتر و سینمای ایران٬خسرو شکیبایی پس از دست و پنجه نرم کردن با عارضه بدخیم کبدی دیروز در بیمارستان پارسیان تهران درگذشت. این هنرمند بزرگ در نقش های ماندگاری همچون "هامون" برای همیشه در حافظه هنر دوستان ایرانی جاودانه خواهد بود. خسرو شکیبایی همچنین با داشتن صدای خاص و خاطره انگیز خود٬ سروده های سیدعلی صالحی و سهراب سپهری را نیز به شیوایی دکلمه کرده که هرگز از ذهن ها فراموش نمی شود. فقدان این چهره برجسته هنری را نخست به جامعه هنری ایران و سپس به تک تک ایرانیان تسلیت گفته و آرزومندیم روح وی قرین لطف پروردگار باشد."

________
نگاشته شده در تاریخ بیست و ششم تیر دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: