۱۳۸۸ اسفند ۲۳, یکشنبه

ای قصه ی بهشت ز کویت حکایتی – در پابوس خجسته زادروز رضا شاه کبیر








روزی آمده که زبان را وصف بیانش نیست. روزی که حیرت تاریخ است. از راه رسیده آن موعد دلنشینی که به اندازه یک قرن ابهت دارد. فقط یک روز، اما روزی که بلندایش همتای زایش زمین و آسمان است. بیست و چهارم اسفند ماه، مژده ولادت ایران، افتخار بشریت و رشک کائنات، چه روز مبارکی ست و چه ساعت دل انگیزی...

رسیده این روز بزرگ هرچند که زبان در وصف عظمتش قاصر و ناتوان مانده... این به راستی چه میلادی است که چشم مان را حیران عظمت کبریایی اش ساخته؟ این چه زادروزی ست که برای شرح یک ثانیه اش به هزار هزار کلمه محتاجیم؟ روزی که صاحب حقیقی کیان ایران قدم به جهان گذاشت. روزی که پادشاه ما، اعتبار، آبرو و هویت ما، پای ملوکانه بر دیدگان تاریخ نهاده و مستانه ایران را به نور خیره کننده رخسار بی مثال شان روشن نمودند.

فردا بیست و چهارم اسفند ماه سالروز ولادت با سعادت اعلاحضرت رضا شاه کبیر سر سلسله دودمان جلیل سلطنت پهلوی می باشد. سالروز ولادت خجسته آن کسی که هیچکس را آن درجه از شعور نیست که گوشه یی از عظمت حضور ایشان را درک نماید.

صد و سی و دو سال پیش در خانواده یی تنگدست و ساده اما از دامان بانویی به لطافت ابرهای بهاری، نوزادی زایش یافت که سالیان بعد، هویت ما، اسلاف و سلاله ما را رقم زد. نوزاد کوچکی که آن روز در روستایی از توابع آلاشت دیدگان مبارک شان را به جهان خاکی گشودند، فره تابناک ایزدی را از همان بدو ولادت با خود به ارمغان آورده بودند:

همای اوج سعادت به دام ما افتد

اگر تو را گذری بر مقام ما افتد

حباب وار براندازم از نشاط کلاه

اگر ز روی تو عکسی به جام ما افتد

مادر گرامی ایشان بانو نوش آفرین مایل بودند نام آن حضرت را رضا بگذارند که سپستر این نام، بدل به نامی بلند آوازه گردید و سبب شد تا هر که در سالیان و دهه های بعد، نام رضا بر فرزندش می نهد در ذهن خود طعم غروری لذت بخش را حس نماید.

رضا سوادکوهی( اعلاحضرت رضا شاه کبیر) از کودکی دارای همت عالی و توان جسمانی فوق العاده بالایی بودند. ایشان شوق و علاقه وافری به سرفرازی ملک کیانی شان داشته و همین آن حضرت را مصمم می ساخت تا در تلاش باشند تغییری پایه یی و اساسی در میهن شان ایجاد فرمایند.

رضا شاه کبیر در اوان نوجوانی پیش از آنکه رویش حقیقتی دوباره را همتا با شکوه بلاانکار هخامنشی برای ایران و ایرانی رقم زنند، به ارتش قدم نهادند. ایشان با توان و روحیه مقتدرانه یی که از آن بهره مند بودند بسیار زود مسیر پیشرفت را طی فرموده و به درجه سرهنگی نایل آمدند. سپس رضای جوان به علت کفایت بی مانندی که از خود نشان دادند توانستند فرماندهی ارتش را عهده دار شده و آنگاه سمت وزارت جنگ را کسب نمایند.

در سال یک هزار و دویست و نود و نه، دقیقن شش سال پیش از تاجگذاری شان، آن حضرت از شورش گروه تجزیه طلبی به سرکردگی میرزا کوچک خان جنگلی – آخوند بی مقدار و کینه جویی که می خواست استان گیلان را از دامان پاک میهن مان جدا سازد – مطلع گردیدند. ایشان عزم را جزم فرمودند که این شورش را سرکوب کنند پیش از زمانی که آتش این شرارت، غیر قابل مهار شود. ایشان دلاورانه به همراه سپاه شان، میرزا کوچک خان تجزیه طلب را وادار به عقب نشینی نمودند که البته طی این درگیری کوچک خان کشته شد.

در روز بزرگ و پرمیمنت چهارم اردیبهشت یک هزار و سیصد و پنج خورشیدی، چند ماه پس از عزل و انقراض سلسله نالایق قاجارها، رضا پهلوی یکم بر اریکه سلطنت جلوس فرموده و اعلاحضرت رضا شاه پهلوی نام گرفتند.

آن ذات گرانمایه به مجرد تکیه زدن بر اورنگ پر جلالت سلطنت اقدامات اصلاحی را برای بهبود بخشیدن به ایرانی که آن دوران ایرانستانی مملو از فلاکت بود آغاز فرمودند. احداث ارتش نوین، تاسیس نخستین دانشگاه در ایران، تاسیس سازمان ثبت احوال برای اعطای شناسنامه، تاسیس دادگستری، فرمان ساخت اولین راه آهن سراسری، تاسیس فرهنگستان ایران، فرمان حذف حجاب اجباری و منحوسی که زنان را به انزوای فکری و اجتماعی مطلق فرو برده بود، بنیانگذاری رادیو ایران و خبرگزاری پارس، تاسیس کارخانه ذوب فولاد، گسترش جاده سازی در کشور، تغییر تقویم ایران از مبنای بیگانه هجری قمری به خورشیدی جلالی، فرمان برپایی بانک ملی ایران و.... تنها گوشه هایی از اقدامات آن مرد ماورایی هستند. هنوز وقتی به جای جای میهن مان می نگریم سراپای وجودمان را وامدار مهر شاهانه آن شهریار نکونام می یابیم.

کوشش های آن اهورا مرد بزرگ، هرگز در وسع ناچیز این نوشتار نمی گنجند. برای شرح آنچه رضا شاه کبیر پدر جاویدان ملت ایران، بر حسب رحمت بی کرانه وجودشان به ما لطف نمودند صدها جلد کتاب هم کفایت نخواهند کرد.

اعلاحضرت رضا شاه کبیر میراثی برای میهن شان به یادگار گذاشته اند که ده ها نسل پس از ما نیز حتا اگر از همه هستی خود مایه بگذارند نخواهند توانست حتا یک گوشه از آن را جبران نمایند.

دریغ که سایه پر فروغ آن شاهنشاه والاتبار پانزده سال بیشتر بر سر آن ملت ماتم زده یی که تازه داشت طعم شادکامی را حس می نمود دوام نیافت. در سال یک هزار و سیصد و بیست خورشیدی، اعلاحضرت به تبعیدی اجباری رهسپار گردیده و سه سال بعد در ژوهانسبورگ به علت عارضه قلبی، چشمان شهلای افسونگرشان را بر این سرای خاکی بستند تا خورشید هماره یی باشند بر پهنه نیلگون آسمان این ملک آریایی.

پس از تبعید پدر تاجدار، فرزند و جانشین برحق ایشان اعلاحضرت فقید محمدرضا شاه پهلوی، سریر شاهانه را به یمن ذات مبارک شان آذین فرموده و راه پدر را همانگونه که آن ابر شاهنشاه زنده نام، انتظار می داشتند ادامه دادند:

تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود

سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود

حلقه ی پیر مغان از ازلم در گوش است

بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود

اعلاحضرت رضا شاه کبیر، به عنوان برجسته ترین نماد عزت و افتخار ایران اکنون از همیشه زنده تراند. یادگاری که امروز از نسل و تبار فروزنده ایشان به جا مانده، چون آفتابی درخشان سراسر جهان را به حسن وجود شاهانه اش زینت بخشیده است. نوه اعلاحضرت رضا شاه کبیر که مفتخرانه نام شکوهمند پدر بزرگ فقید و سعیدشان را بر خود دارند، اکنون چشم امید و کعبه آمال یکایک عاشقان راستین میهن اند. گل تازه شکفته و نیکو خصالی که به حق نوه اعلاحضرت رضا شاه بزرگ هستند و سر را سزاوار است که بر آستان ملوکانه شان به سجود درآید.

رضا شاه کبیر سرمنشا روشنایی اند. مردی از تبار نور، ستاره یی که بدرخشید تا ماه مجلس شود و صدها دل رمیده را انیس و مونس خود بگردانَد.

این روز بزرگ را گرامی داشته و به روح پرفتوح اعلاحضرت رضا شاه کبیر سر سلسله دودمان جلیل سلطنت پهلوی درود بی کران نثار می کنیم. فرا رسیدن بیست و چهارم اسفند ماه خجسته میلاد با سعادت پادشاه فقید ایران را نخست در کمال عجز و شرمی که شایسته ما بندگان حقیر دربار حضرتش می باشد، مراتب شادباش و عرض تبریک خود را به پیشگاه همایونی جانشین برحق کیان هفت هزار ساله پادشاهی، ذات اقدس ملوکانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی تقدیم می داریم. آنگاه به محضر مبارک دو یادگار ایشان والاحضرتان شاهدخت اشرف و شاهپور غلام رضا پهلوی صمیمانه عرض شادباش داریم. سپس به حضور مبارک علیاحضرت شهبانو فرح دیبا پهلوی عروس خجسته مقدم آن حضرت، فرا رسیدن زادروز رضا شاه کبیر را فرخنده باد عرض نموده و همچنین به خدمت مبارک تک تک نواده والامقام ایشان و یکایک وابستگان آن سلسله نیک پی، تبریک و شادباش عرضه می داریم.

یاد و نام مبارک ایشان بر جریده ی تاریخ پر دوام باد...

___________

نگاشته شده در تاریخ بیست و سوم اسفند دو هزار و پانصد و شصت و هشت شاهنشاهی

۲ نظر:

بزرگمهر گفت...

در ضمن اگر امکان دارد، نشانی وبلاگم را اصلاح کن دوست عزیزم. نشانی قبلی فیلتر شد.

بزرگمهر گفت...

درود مریم عزیز
پیشاپیش فرا رسیدن عید نوروز و سال نو را به شما شادباش عرض میکنم و برایتان بهترین آرزوها را دارم. امیدوارم سال جدید برایت سالی سرشار از موفقیت و شادی باشد.
پیروز باشی دوست عزیزم
پاینده ایران