۱۳۸۸ مرداد ۱, پنجشنبه

چهارم امرداد روزي كه غم و شادي قرين مي گردند




















گاهي دو رويداد تلخ و شيرين مقارن هم مي شوند. همانگونه كه زمستان و بهار در يك روز به خصوص با هم پيوستگي مي يابند. همانطوري كه مي شود شرابي دل انگيز را در كنار جامي از شوكران بر سر يك سفره نهاد و...

چهارم امرداد ماه روز عجيبي است. روزي كه گرچه فاجعه يي بس تلخ بر پيكره آن رنگي از اندوه مي زند، رخدادي شيرين و خجسته نيز آن را شكوه و طراوت مي بخشد. روزي كه سايه بزرگمردي بي كرانه از سر اين ملت بر گرفته شد. روزي كه خرمي باغ و رقم زننده عظمت و ابهت ايران در غربتي تاسف بار ديدگان ملوكانه برهم نهاد تا ميهن ما در طي اعصار بر آن قدرت و شوكتي كه وجود مبارك آن حضرت بدان بخشيده بود ببالد و تا دنيا برقرار است سالنامه ها بر رخ خورشيد وار و آرميده در خاك ايشان سر كرنش فرود آورند.

اين روز تلخ و سالروز غم افزاي جانگداز، با زادروزي شورانگيز يگانه گرديده و شگفتا كه هم آوايي غم و شادي خود حكايتي دارد. چهارم امرداد ماه ولادت دخت بزرگ منشي است كه سپستر بانوي نخست ايران شده و امروز وجود عزيزش مايه نازش و بالندگي وطن مان مي باشد.

رضاشاه كبير:

چهارم امرداد ماه يكهزار و سيصد و بيست و سه خورشيدي، سالروز وفات نيكوتبارمردي ست كه دستان پرجلالت ايشان آبروي برباد رفته ايران را تجلي و درخششي دوباره بخشيد. رضاشاه كبير روزي كه بر اورنگ فرازمند پادشاهي تكيه زدند، ايران در منجلابي از نكبت دست و پا مي زد و روزي كه عزم به سفري جانكاه و غريبانه فرمودند، ايران كشوري بود كه چشم بسياري از ممالك قدرتمند آن زمان را خيره و مبهوت ساخته بود. كشوري كه ديگر بخشي از توجه جهان به شمار مي رفت. مُلكي كه ساليان بعد سبب رشك و حسد رقيبان شد و اقتدار آن در دل بيگانگان نهال بيم و وحشتي رويانيد كه كمر بستند تا ريشه اش را بخشكانند. دستاورد ارزنده شانزده سال سلطنت رضاشاه كبير به راستي در صفحات جاي نخواهد گرفت. اين تاريخ و بسيار مردمان اين نسل و بسي نسل هاي بعد هستند كه مي بايست وسعت الطاف ملوكانه آن ابرمرد جاودانه را ترسيم نمايند و در هر دمي كه مي گذرد بدان روح پرفتوح درود فرستند.

رضاشاه كبير در سال يكهزار و دويست و پنجاه و شش خورشيدي در شهر آلاشت(از توابع سوادكوه) ديدگان همايوني را بر سراي خاكي باز نمودند. كودك نحيف و تُرد اندامي كه مادر پاكدامن ايشان نام "رضا" را بر حضرتش نهادند هرگز اين تصور را در ذهن كسي نمي انگيخت كه با طلوع خورشيد وارشان در عرصه سياست ايران، جهاني را به حيرت ناگزير سازند.

رضا شاه كبير كه دوران كودكي و نوجواني را در تنگدستي گذرانيده بودند در سال يكهزار و سيصد و چهار، با راي اكثريت مجلس شوراي ملي و اداي سوگند پادشاهي چون شهابي فروزان بر آسمان تاريك ايران رخ نموده و درخشندگي شكوهمند وجود شهريارانه شان، موطن خميده در محنت را دگرگون ساخت. آن وجود مبارك گرچه بسيار زود به "ديار هميشه بودن" رهسپار شدند، هرچند سايه اهورايي شان گريزپاي رفتن بود و آن روح بلند شوق پركشيدن داشت اما دوره كوتاه سلطنت ايشان، دوران هاي خرمي براي ايران رقم زد. روزگاراني كه اگر قدر آن را مي دانسته و بر آن موهبت خداوندي، شايسته و لايق بوديم امروز مي توانستيم در صف نخستين كشورهاي تسخيرناپذير و توسعه يافته قرار داشته باشيم. افسوس كه چنين نشد.

رضاشاه كبير پادشاهي ماوراي اين جمله ها و واژه ها هستند. ايشان بزرگ تر از ذهن هاي كوته ما و فرادست انديشه ها جاي دارند. امروز گرچه رضاشاه پهلوي كبير، آن تفسير روشن فره ايزدي ديرسالي ست كه به مانايي پيوسته اند اما نام، خاطره ملوكانه و عظمت وجود گرانقدرشان فراتر از آن است كه زمان چيزي از ابهت آن بكاهد. ياد آن فرزانه پادشاه تا جهان باقي است در خاطر ما خواهد ماند:

يادباد آنكه نهانت نظري با ما بود

رقم مهر تو بر چهره ي ما پيدا بود

يادباد آنكه چو چشمت به عتابم مي كُشت

معجز عيسويت در لب شِكَرخا بود

يادباد آنكه صبوحي زده اندر مجلس

جز من و يار نبوديم و خدا با ما بود

ياد باد آنكه رخت شمع طرب مي افروخت

وين دل سوخته پروانه ي بي پروا بود

در آستانه فرا رسيدن شصت و پنجمين سالروز وفات غمگنانه پادشاه برگزيده ايران سرسلسله دودمان جليل سلطنت پهلوي، ذات اقدس همايوني اعلاحضرت رضاشاه كبير نخست مراتب عرض تسليت صميمانه و بنده وارانه مان را به محضر مبارك شاهنشاه فربخت ايرانزمين ذات ملوكانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوي جانشين و وارث اريكه كياني پيشكش مي داريم. سپس سالروز اين فاجعه اسف بار را به پيشگاه والاحضرتان شاهدخت اشرف و شاهپور غلامرضا پهلوي دو گوهر بي بديل برجاي مانده از آن شاهنشاه فقيد تسليت و تعزيت عرضه مي داريم. آنگاه به حضور مبارك شهبانوي بزرگ ايران علياحضرت فرح ديبا پهلوي و همچنين والاحضرتان شاهدخت فرحناز، شاهدخت شهناز و شاهزاده عليرضا پهلوي با تمام وجودمان تسليت عرض مي كنيم.

با اين اميد كه تك تك وابستگان اين خاندان جليل، خصوصن وجود مبارك شاهنشاه ايران رضا شاه دوم در پناه لطف يزدان همواره پاينده و برقرار باشند.

.....

والاحضرت ياسمين اعتماد اميني:

چهارم امرداد ماه سال يكهزار و سيصد و چهل و هفت در شهر تهران، هديه گرانبهايي از سوي ايزد پاك نصيب مام وطن گرديد. مرواريد غلتاني كه سال ها بعد حيثيت و شكوه ايران را تضميني دوباره بخشيد.

والاحضرت ياسمين اعتماد اميني در چهارم امرداد 1347 خورشيدي و از دامان خانداني اصيل و شريف چون قرص كامل ماه درخشيدند و قدمي از سر لطف بر سر اين آستان خاكي نهادند تا ساليان بعد به اراده ملوكانه شهنشاه پاينده ايران به همسري گزيده شوند و اكنون مادر سه شاهدخت بزرگوار ايران باشند.

ايشان كه سال هاي اندكي مانده به رخداد ناميمون انقلاب 57 به همراه خانواده به امريكا سفر كرده بودند بر حسب يك اتفاق شيرين با شاه جوان آشنا شده و دل در گرو عشقي شگرف نهادند. آنگاه پس از طي دوران نامزدي، آن دو بزرگوار پيوند جاودانه يي با يكديگر بستند. رضا شاه دوم كه شوق و علاقه ملكه ي جوان را به پيشرفت هاي علمي به خوبي درك فرموده بودند، بانوي زيبا را مجال دادند كه پله هاي ترقي را مبتني بر آنچه در ذهن والاحضرت ياسمين بود بپيمايند تا به درجه دكتراي وكالت با گرايش رويه قضايي دست يازند و در رشته علوم سياسي نيز تا عبور از مقطع كارشناسي گام بردارند. والاحضرت ملكه ياسمين اعتماد اميني پهلوي امروز ياور پادشاه بزرگ ايران و محبوب قلب هر ايراني بيدار دلي مي باشند.

اكنون كه در غياب آفتاب فروزان وجود رضاشاه بزرگ به پيشباز زادروز ملكه پرابهت و هماره برقرار ايران مي رويم، صميمانه و عاشقانه به اين روز تلخ و شيرين درودي خاكسارانه مي دهيم. به روزي كه گرچه چشم و چراغ و رونق باغ مان را خصمانه از ما برگرفت اما حلاوت وجود خجسته ي بانويي استوار و هميشه تابنده را به ما ارزاني داشت كه جا دارد در محضر ولادت ايشان سر تعظيم فرو آوريم و مراتب چاكري را به پيشگاه همسر پادشاه ايران پيشكش نماييم.

خجسته زادروز بانوي اول ايران والاحضرت ياسمين اعتماد اميني پهلوي را گرامي داشته و ابتدا شرمسارانه و خجلت زده به محضر ملوكانه همسر تاجدار ايشان ذات اقدس كبريايي اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوي چاكرانه شادباش عرضه مي داريم. سپس به حضور شهبانوي برقرار ايران، مادر مهر آفرين علياحضرت فرح ديبا پهلوي عرض تبريك خود را تقديم نموده و آنگاه به خدمت سه شاهدخت تازه شكوفان دربار پهلوي والاحضرتان نور، ايمان و فرح دوم پهلوي مراتب شادباش خود را عرضه داشته و سرانجام به حضور انور وجود نازنين ملكه سپيدبخت ايرانزمين والاحضرت ياسمين اعتماد اميني ولادت پرشكوه معظم لها را صميمانه خجسته باد عرض مي كنيم.

اميد كه ملكه نجيب و سربلند ميهن مان در سايه فره ايزدي همسر شهريارشان صد سال زنده و پاينده باشند...

__________

نگاشته شده در تاریخ سوم امرداد دو هزار و پانصد و شصت و هشت شاهنشاهي

هیچ نظری موجود نیست: