۱۳۸۷ فروردین ۲۹, پنجشنبه

یک پیش طرح از فاجعه دست یابی رژیم اسلامی به کلاهک

کوششی که رژیم حاکم برای دست یافتن به غنی سازی اورانیوم٬ قریب به ده سال ابتدا مخفیانه و سپستر آشکار پی گیری و دنبال کرده یا به عبارتی بهتر همان بحران اتمی رژیم اسلامی٬ اکنون شتاب عملیاتی به خود گرفته و چنانچه از تلاش های مصرانه این حضرات پیداست بر آن هستند که تا پایان سال هشتاد و هفت خورشیدی به نتیجه تلاش های مکارانه و مخرب خود دست یابند.

اینکه رژیم عصیانگر اسلامی مایل است٬ از این به اصطلاح فناوری هسته یی به ساخت کلاهک هسته یی دست یابد کسی تردیدی ندارد. مساله بسیار واضح است و امروزه حتا برخی از خود هواداران و سرسپردگان ولایت نیز به شکل ضمنی تایید می کنند که وقتی بسیاری از کشورها چنین سلاحی را دارند پس چرا "ما" نداشته باشیم؟؟ و البته روی این واژه "ما" کمی تامل بایسته است که "ما" دقیقن به چه معناست و اینکه صد البته تفاوت سران سرکوب گر یک رژیم ضدمردمی، با توده های مظلوم و ستم کشیده ملت تفاوت از زمین تا به آسمان است. حالا که در صورت مساله تردیدی وجود ندارد٬ یک چرایی طرح می شود:

چرا جمهوری استبدادی اسلامی می خواهد به سلاح اتمی دست یابد؟

پاسخ این پرسش نیاز به یک پیش آگهی دردناک دارد که اگرچه هرگز نمی خواستم چنین مطلبی را در یک وب عنوان کرده و خاطر بازدیدکننده ها را آزار دهم اما حس کردم، درک وخامت موضوع نیاز به شرح تاسف بار یک" فاجعه انسانی" دارد که دیر یا زود رخ داده و مسوول و مسبب آن٬ یک حکومت بدوی واپس گرا- آن هم دربدترین شکل خود- خواهد بود که تک تک ایرانیان را فدا و قربانی آمال یا همان ذهنیات پوچ خود کرده است.

شرحی بر گذشته ی تاریک این رژیم:

از زمانی که خمینی افکار و بینش سیاه و ایران ستیز خود را فرموله کرد، یکی از مهم ترین دیدگاه ها و یا ترجیع بند تزهای سیاسی اش: "نابودی اسراییل" بود. البته صرف نظر از اینکه رژیم اسلامی پایه و مبنایش را بر "مرگ" گذاشته و در صدر- به تعبیرخودشان - ارزش های انقلاب!، مرگ مردم در سراسر دنیا و نابودی نوع بشر قرار دارد. این طرح از سوی شخصی به نام "روح الله خمینی هندی زاده" عنوان شد که از پایین ترین حد سواد برخوردار بوده و تمام عمر خود را تا کهنسالی در جهالت مطلق زیست و البته آرا و افکار خود را نیز بدون فکر و دقت بر جوانب امر نابخردانه بر زبان آورد. آیت شیطان خمینی در وصیت نامه تهی و سبکسرانه یی- که به وی منتسب می باشد - باز بر نابودی کشور اسراییل تاکید اکید کرده است.

پس از مرگ خمینی و ظهور جانشینانش حواشی این مساله بررسی شد و اینکه چه گونه و با کدام روش می توان یک کشور را - که عضوی از سازمان ملل بوده و جایی در نقشه جهان دارد - حذف و نابود کرد. این فکر پلید و ضد انسانی، بارها مورد تجزیه و ارزیابی قرار گرفت و ممکن ترین راهی که رژیم اسلامی برای یافتن آن کوشید٬ دست یابی به یک سلاح اتمی(همان کلاهک )بود. زیرا در حال حاضر بمب های هسته یی از بالاترین قدرت ویرانگری برخوردارند و صرف نظر از قدرت غیرقابل تصور بمب های هیدروژنی، یک بمب هسته یی از حیث بیولوژیک نیز قادر به تخریب گری در سطحی وسیع و گسترده است.

پیش طرح یک فاجعه:

بنا را بر این می گذاریم که حکومت جانشینان وارونه خدا بر زمین٬ پس از طی پیچ و خم فراوان به ساخت این بمب راه یابد. شکی نیست که بی درنگ هدف نشانه گیری از سوی حکومت٬ کشور اسراییل خواهد بود. البته اسراییل آسیب می بیند. آسیبی تلخ و دلخراش از نظر انسانی و حتا زیست محیطی اما جمهوری استبدادی اسلامی از یک موضوع مهم غافل و فارغ است و آن هم اقدام تلافی جویانه و بلافاصله از سوی اسراییل است که پس از امریکا و شاید هم روس، دارای بزرگ ترین زرادخانه های سلاح هسته یی است که هر کلاهک آنها٬ قدرتی ده ها برابر کلاهک ساخت رژیم وقت ایران داشته و صد البته آنها وقتی خود را زخم خورده ببینند حتا نیمی از کلاهک های زرادخانه اسراییل کافی است تا ایران را ده ها بار شخم بزند و با خاک یکسان کند طوری که نه تنها یک بنا و ساختمان٬ که حتا یک ارگانیزم زنده در کشور هفتاد میلیونی ما باقی نماند.

در چنین شرایطی امریکا(برخوردار از مجهزترین زرادخانه اتمی جهان)و سایر کشورها نیز به کمک اسراییل خواهند آمد و اذهان دنیا نسبت به ایران- به عنوان یک کشور مهاجم هسته یی- صد در صد منفی است و هیچ دست یاری یی به سوی کشورمان دراز نخواهد شد تا بدین سان کهن ترین کشور جهان با تمام مردمانش از دنیا پاک شوند و آرزوی دیرینه همان "اسلام عزیزِ خمینی" که از ابتدا ویرانی و مرگ ایران و ایرانی بود، سرانجام به دست مشتی عمامه دار تهی مغز محقق گردد.

این واقعن تلخ است و شاید تلخ تر از این رویداد نتواند در تصور هیچ جنبنده یی راه یابد اما یک واقعیت زود هنگام است که اگر به عمق خطر واقف نباشیم در مدتی بسیار کم تر از پنج سال بعد، به وقوع خواهد پیوست.

تنها راه جلوگیری از این فاجعه بشری، حذف رژیم سلطه گر اسلامی از ایران است. اسراییل در بدو امر هرگز خطری برای ملت ها و برای ایرانیان نیست. چشمان خود را باز کنیم تک تک کشورها و مردم دنیا مانند ملت ایران، حق زنده بودن و زندگی کردن دارند و تنها عاملی که باید محو و سرنگون شود- و بردار زمانی آن نیز مهم و شایان توجه است- همین حکومت اسلام گرایان است که تهدیدی آشکار برای تمام ملل و خطری جدی برای مردم ایران به شمار می رود.

__________

نگاشته شده در تاریخ بیست و هشتم فروردین دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: