۱۳۸۷ فروردین ۱۵, پنجشنبه

نامه شهریار ایران ذات ملوکانه رضا شاه دوم پهلوی خطاب به جهانیان

رخداد بی اقبال انتخابات مجلس هشتم- که برآمده از کوششی وسیع اما مذبوحانه از جانب نظام واپسگرای حاکم بود- مانند یک سیرک احمقانه به اجرا درآمد و پیامدی جز تحقیر و تمسخر بیشتر این رژیم از سوی جهانیان نداشت. بر کسی پوشیده نیست که پادشاه سرفراز ایرانزمین، آن شهریار مهربان و آن ذات اهورایی همواره و به شکلی جدی پیگیر وقایعی هستند که در ایران اتفاق می افتند.

یازدهم فروردین امسال)سه روز پیش)، ذات همایونی اعلاحضرت اراده فرمودند تا نامه یی را خطاب به جهانیان بنویسند. نامه یی که چون تمام متون و دست نوشته های حضرتش در عین استحکام و شیوایی مملو از مهر، نیک پنداری و واژگان زلالی ست که از یک قلب دریایی و یک روح بی کرانه برمی خیزد:

آرام و خواب خلق جهان را سبب تویی

زان شد کنار دیده و دل تکیه گاه تو

با هر ستاره یی سر و کار است هر شبم

از حسرتِ فروغِ رخ همچو ماه تو

معظم له نامه ی ملوکانه را با این جمله آغازیدند: "انتخابات اخیر در ایران، همانند تمامی انتخابات گذشته یک نمایش مضحک بود، یک تقلید تاسف آور..." و آنگاه با توجه به "آزادی" و "دموکراسی" حاکم بر ایالات متحده -که اکنون در آن حضور دارند- تاکید فرمودند: "من این اقبال را داشته ام که طی این سالیان در آزادی زندگی کنم ولی قلب من و ریشه های من در ایران است". با توجه به دقت و تفقد خاصی که ذات مبارکش بر اوضاع و احوال جوانان میهن مان دارند٬ در میانه نامه شان با صراحت اعلام فرمودند:"جوانان ایران خواهان دیدگاه نوینی هستند". شاهنشاه خوبان رضا شاه دوم همچنین تصریح کردند که ما خواهان رعایت حقوق بشر برای ملت هستیم و هدف اصلی مان بازگشت به پرچم راستین ایران(پرچم شیر و خورشید) و برخورداری از جامعه یی آزاد، باز و سکولار، همراه با حکومتی که نماینده آمال و آرمان ایرانیان امروز و نسل های آینده باشد.

هرچند آن ذات همایونی با بهره از مهر و رافت بی انتهای شان اشاره فرمودند:"من در مورد انقلاب خونین صحبت نمی کنم". متن کامل نامه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی به شرح زیر است:

واشنگتن پست

يکشنبه 11 فروردين 1387

انتخابات اخیر در ایران، همانند تمامی انتخابات گذشته یک نمایش مضحک بود، یک تقلید تاسف آور، با حاکمانی که همواره وعده هایی میدهند که نمی توانند برآورده کنند. طی ۲۸ سال گذشته که بعنوان یک دموکرات سکولار، با تاسف شاهد فجایع سیاسی و اقتصادی بوده ام که ویرانگر امیدها و زندگی ملت ایران بوده است. من این اقبال را داشته ام که طی این سالیان در آزادی زندگی کنم؛ ولی قلب من و ریشه های من در ایران است.

بسیاری از هم میهنانم البته این اقبال را نداشته اند، بیش از دو سوم جمعیت ایران زیر
۳۰ سال دارند. این بدان معناست که آنان تاکنون، تمامی عمر خود را تحت حکومت ستمگری سرکرده اند که حاکمیت آن از ۱۳۵۷ آغاز گردید، هنگامی که آیت الله خمینی و تندروهای اسلامیش کنترل را بدست گرفتند. آنها با آسایش و امنیتی که جوانان در کشورهای آزاد از آن بهره مند هستند آشنا نیستند؛ بجای آن، فقر و وحشت را تحمل کرده اند.

جوانان ایران خواهان دیدگاه نوینی هستند

این نسلی است که مشتاق دگرگونی است. جوانان ایران از این حکومت دینی و واپسگرا که در تمامی جوانب زندگی آنان دخالت می کند، بطور فزاینده ای خشمگین اند. آنها از تمامی فرصت ها محرومند و رژیم بیلیون ها صرف فعالیت هایی می کند که هیچگونه ارتباطی به منافع و بهروزی ملت ایران ندارد. بعلاوه در این دوران جهانی شدن جوانان ایرانی، از انزوای کشورشان در جامعۀ بین المللی هراسناک اند.

جوانان ایران در خواسته هایشان برای تحولات بنیادین تنها نیستند. همراه آنان فعالان حقوق بشرهستند، زنانی که آزادیشان را در حکومت مذهبی از دست داده اند، اقلیت های مذهبی و قومی که با آنان بعنوان شهروندان درجه دوم و یا پست تر برخورد می شود، استادانی که آزادی اندیشمندی آنان سلب شده، رهبران کارگری که قادر نیستند از حقوق کارگرانشان بصورتی بایسته دفاع کنند، و رسانه های خبری که محدود و یا بسته شده اند.

ازدیدگاهی مثبت، می توان از این سرخوردگی و خشم، و این نیروی پرتوان موجی ساخت که تحول را در ایران میسر سازد. با پشتیبانی جامعۀ بین المللی، در این کشور کهن و دوست داشتنی – کشوری که با توانایی های بسیار، سرشار از امید است، دوران جدیدی می تواند آغاز شود.

من در مورد انقلاب خونین صحبت نمی کنم؛ من از یک آرمان جمعی مردم سخن می گویم، مانند آنچه که در هندوستان، لهستان، آفریقای جنوبی، اکراین، و خیلی از ایالات شوروی سابق شاهدش بوده ایم. آن را انقلاب مخملین یا انقلاب نارنجی- یا هر نام دیگری که بنامید، هدف یک دگرگونی بدور از خشونت و دموکراتیک است.

اشتیاق برای شکوفایی آزادی

زمانی که من در ۱۳۵۶، ایران را ترک کردم من این موقعیت را داشتم که آموزش خلبانی را در نیروی هوایی آمریکا به پایان برسانم، تحصیلاتم را در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی تکمیل نمایم و درآمریکا تشکیل خانواده بدهم. تجربیات زندگی در آمریکا و سایر ملل دموکرات به من این حس عمیق پذیرش و تعهد به ارزش های آزادی و دموکراسی را داده است. ولی احساسات من، مانند تمامی ایرانیان در سراسر جهان، به میهنم وابسته است. ما مشتاقیم که ببینیم آزادی باردیگر در این سرزمین شکوفا می شود و رویای آن روزی که نهایتا بتوانیم به میهنمان بازگردیم.
هدف ما چیزی نیست جز احترام و سربلندی برای تمامی ایرانیان، ما خواهان رعایت حقوق بشر برای تمامی ملت هستیم، و اجرای برنامه هایی که بتواند راهگشای اوضاع وخیم اجتماعی و اقتصادی باشد، ما خواستار روابط صلح آمیز وحسنه با همسایگانمان در خاورمیانه، با غرب، و جامعۀ گستردۀ جهانی هستیم.


نماد چنین هدف هایی، بازگشت و احترام به پرچم راستین ایران است – پرچم شیروخورشید نشان ایران - بیان ملموسی به جهانیان که ایران یکبار و برای همیشه جامعه ای آزاد، باز و سکولار، با حکومتی که به راستی نمایندۀ آمال و آرمان ایرانیان امروز و نسل های آینده خواهد بود.

بنابراین، من از شما دعوت می کنم که با من و ایرانیان متعهد در درون و برون ایران که دیدگاه مشترکی دارند همراه و هم پیمان شوید.
دگرگونی باید صورت پذیرد، این دگرگونی ظهورخواهد کرد و مانند همیشه، خود را به ایران دموکراتیک آینده متعهد میدانم.


رضا پهلوی

لینک به تارنمای ملوکانه پادشاه ایران رضا شاه دوم پهلوی

"شایان گفتن است که تمثال مبارک شاهانه در بالای پست٬ از تارنمای حضرتش برداشت شده است"

__________

نگاشته شده در تاریخ چهاردهم فروردین دو هزار و پانصد و شصت و هفت شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: