۱۳۸۹ اسفند ۱۷, سه‌شنبه

دیکتاتور محکوم به فناست - نگاهی به تحولات اخیر جهان عرب

تحولاتی که طی دو ماه اخیر به طور بارز و آشکار در کشورهای جهان عرب اتفاق افتادند، از چند نظر قابل تامل و بررسی می باشند. پیش از هرچیز باید منشا وقوع این رخدادها را در نظر داشت.

طبعن هر قیامی نیازمند جرقه یی است. در طی تاریخ وقوع هر تحولی، از یک نقطه آغازین سرچشمه گرفته است. نقطه یی که شاید بسیاری اوقات آنقدر کوچک به نظر می رسید که کسی فکر نمی کرد بدل به زنجیری طولانی و سرنوشت ساز گردد.

نخستین کشوری که طی مدت اخیر، در آتش انقلابی جدی و تعیین کننده شعله ور شده و دیکتاتور بداقبال آن زین العابدین بن علی را با خفت و خواری از قدرت پایین کشید، تونس بود. چنانچه برخی گفته اند، شروع این قیام با خودسوزی جوانی به نام محمد البو عزیزی رقم خورد که به رغم تحصیلات دانشگاهی اش، به خاطر فقر دست فروشی می کرد. پلیس سنگدل تونس، چرخ سبزی فروشی این جوان را توقیف کرد و او نیز در حرکتی اعتراض آمیز خود را به شعله های آتش سپرد و جان باخت. خودسوزی این جوان، سبب برانگیختگی خشم ملت شده و در نهایت تومار دیکتاتوری چون بن علی را درهم پیچید.

دومین کشوری که از تونس تبعیت کرد مصر بود و سپس در اردن، بحرین، لیبی و حتا امارات تحرکاتی ایجاد شده که همچنان ادامه دارند.

مهم ترین عاملی که موجب برانگیخته شدن سایر ملت ها و مواجهه رو در روی آنان با نظام دیکتاتوری شد، تاثیرات ناخواسته قیام مردم تونس بود. تونس به واقع نقطه عطفی بود که سایر مردمان را تحریک به مبارزه نموده و جوهره شجاعت و فداکاری را در آنان تقویت کرد.

اصولن ما انسان ها به زندگی آرام و بی دغدغه و رخوت آلود عادت داریم و حتا زمانی که در حال غرق شدن در منجلاب مصیبت باشیم، به دشواری می پذیریم دست از زندگی ساکن و بی روح هر روزه مان برداریم و دست به حرکتی جدی بزنیم. این کاملن طبیعی است که هر انسانی جان خود را دوست دارد اما شرایطی نیز هست که انسان می پذیرد از جان خود بگذرد. در چنین شرایطی دو عامل مهم باید موجود باشند:

نخست: ظلم به حد نهایت رسیده باشد.

دوم: الگویی بارز، مشخص و زنده از قیامی ثمربخش رو به روی مان قرار داشته باشد.

بدیهی است که سناریوها یکسان نیستند. دیکتاتورها هم با یکدیگر تفاوت های اساسی دارند. اگرچه بن علی، حسنی مبارک، معمر قذافی، ملک عبدالله و علی خامنه یی همه دیکتاتور بوده و هستند اما هرگز درجه شقاوت شان یکسان نیست و نحوه عملکرد آنان نیز تفاوتی جدی دارد.

حسنی مبارک در طول مدت چند هفته یی مبارزه مردمی، به نیروهای پلیس و ارتش دستور داده بود با هیچ سلاح سرد و گرمی به مردم نزدیک نشوند. این مبارزه تا زمان استعفای رسمی مبارک، انگشت شمار قربانی گرفت. اما در لیبی، مجنون روان پریشی چون معمر قذافی وجود دارد که بسیار شبیه همتایش خامنه یی مردم را به گلوله و توپ بسته و شهرهای کشور خودش را بمباران می کند تا مبادا گردی به دامان قدرت مطلقه اش بنشیند. قذافی نیز مانند خامنه یی خود را "رهبر" می نامد و مردم لیبی را عاشق و دلباخته خود باور دارد. قذافی و خامنه یی هر دو، مردم معترض را خس و خاشاک و موش و گربه می نامند و پاسخ شعار را با گلوله می دهند.

در کل همانقدر که قیام مردم مصر تهییج کننده بود، قیام مردم مظلوم لیبی اندوه بار است چرا که آنان نیز همانند ما مردم ایران، از وجود منحوس دیکتاتوری غیر قابل کنترل و افسار گسیخته رنج می برند. آنچه که واقعیت است اینکه هر قیامی اگر با ایستادگی و ممارست توام باشد قطعن ثمربخش خواهد بود و هیچ دیکتاتوری از سقوط و فنا در امان نبوده و نیست. این میان تفاوت در تعداد قربانیان است و میزان خسارات مادی یی که باید طی مرور زمان جبران شوند.

علی خامنه یی و سگ های تربیت شده حکومتش به مراتب خطرناک تر از قذافی و مزدورانش می باشند. همین امروز که قیام هایی ملی، آزادی طلب و دموکراسی خواهانه در تونس و مصر با موفقیت انجام شده اند، رژیم اسلامی چون گرگی دندان تیز کرده تا قیام های آنها را به نفع خود مصادره کند و اسلامیزه نماید. بی شک رژیمی که همین امروز انگشت مداخله گرش در سایر ممالک به چشم می خورد، ده ها بار خطرناک تر از رژیم قذافی است. قذافی اگرچه دیکتاتوری تمام عیار است اما کسی هیچگاه طی این سال ها نشنید که او در امور مردم ایران دخالتی مستقیم کند. حاشا علی خامنه یی آنقدر شرور و نابه کار است که از همین امروز برای انقلاب های ملی جهان عرب کیسه دوخته و در صدد است تا خون آنان را به سود منافع پلید خود تصاحب کند.
___________________________
نگاشته شده در تاریخ هفدهم اسفند دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

۱ نظر:

fadayemam گفت...

فتنه احمدی‌نژاد. سلام، الان تازه متوجه شدم چرا در سالروز وفات امام خمینی ، حضرت امام خامنه‌ای فرمودند که خود امام خمینی بارها فرمودند اشتباه کردند و منظور ایشان از این حرف چه بود . با رفتار اخیر رئیس جمهور بالاخره روشن شده است که احمدی‌نژاد با دادن نتایج آرا دروغی انتخابات به امام خامنه‌ای، باعث شدند که حضرت امام خامنه‌ای در ملا عام اعلام کنند که حمایت از احمدی‌نژاد بعد از انتخابات، اشتباه بوده است. فتنه اصلی‌ زیر سر احمدی نژاد و خائنین امثال خودش بوده و هست.ای کاش دسته احمدی‌نژاد هم سر به خیابان بگذارند شخصاً ترتیب ایشان را هم از پشت بام خواهم داد. سرباز ولایت من هستم نه آن مشائی دزد.