۱۳۹۰ دی ۲۲, پنجشنبه

خبر مرگ هایی خوشایند که باید خوشایندتر شوند


خبر مرگ ذبیح الله بخشی یکی از نیروهای فشار و سرکوب مردم، طی ده روز اخیر یک خبر جالب و خوشایند بود. نه اینکه مرگ یک پیرمرد بی سواد که وجودش به قدر پشیزی ارزش نداشت، خبری در خور توجه باشد.
   اتفاقن اگر جامعه ما روال عادی خود را طی می کرد و بیگانه گان اسلام فروش، میهن ما را به یغما نمی بردند، امثال بخشی و حتا خود خامنه یی آنقدر در گمنامی و عسر و حرج زندگی می کردند که نه تولدشان کسی را ملتفت می کرد و نه مرگ شان. اما از آنجا که جامعه ما روالی کاملن غیر عادی را طی کرده و در وضعیتی کاملن غیر طبیعی قرار دارد، در نتیجه حکومت کامل اوباش ها برقرار شده و اوضاع را بدانجا کشانده که یک مشت آدم لاابالی و بی مغز در خیابان ها، جوانان و نخبگان ما را زیر ضرب و کتک می گیرند.
   در چنین شرایطی صدالبته مرگ یکی از معروف ترین اوباش(بخشی)، ولو اینکه در سن کهولت و پس از سال ها شرارتش رخ بدهد، خبر خوشایندی برای مردم زخم خورده ایران است. حدود دو ماه پیش، خبر مرگ و تکه تکه شدن حسن تهرانی مقدم، یکی از جنایتکاران سپاه و از طراحان سلاح های غیر قانونی و مرگبار، موجب خوشحالی مردم شد. این خوشحالی نیز ریشه در همان نفرتی داشت که مردم نسبت به این قاتلان دارند.
  البته بدیهی است که مرگ یکی دو نفر یا سه نفر، وضعیت را به شکل قابل توجهی بهتر نخواهد کرد. آنچه مطلوب ماست، مرگ آرمان ها و افکار شوم و کثیف این جانیان بالفطره است. آنچه که بنا به گفته آن شاهنشاه محبوب، "نسیم دگرگونی" نام دارد، سالیانی است که در ایران وزیدن گرفته است. شعائر     اسلامی و دینی که صرفن حربه یی برای به بند کشیدن ملت ایران محسوب می شوند، به وضوح در ایران رنگ باخته اند. جامعه با شتابی واضح به سمت تغییر و دگرگونی حرکت می کند.
   مرگ ذبیح الله بخشی، تهرانی مقدم و بقیه حتا خود خامنه یی جنایتکار، اخباری شیرین و جذاب بوده و خواهند بود. در این مهم کسی شکی ندارد. اما آنچه به زودی به وقوع خواهد پیوست، مرگ این نظام است که بر پایه دین مداری و در اصل بر چاپیدن منابع ایران و شکنجه و آزار ملت ایران شکل گرفته است. بالطبع خبر مرگ این نظام کثیف، همان خبری است که بی اغراق فراتر از نود درصد مردم برای شنیدن اش لحظه شماری می کنند و مرگ این نظام منفور، به مثابه مرگ تک تک ایادی و مزدوران آن خواهد بود.
_________________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و دوم دی ماه دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: