۱۳۹۰ اردیبهشت ۳, شنبه

جعفر جوادی نماد مظلومیت ملت ایران


شادروان جعفر جوادی یکی از هواداران و پیروان آقای بروجردی، به دست دژخیمان رژیم اسلامی پرپر شد.

   آقای بروجردی که سال های متمادی است به عنوان مرجع تقلید شناخته می شود، به خاطر انتقادات صریح و بی پرده اش نسبت به خامنه یی و حکومت او، محکوم به حبسی طولانی مدت گردید. اتهام بروجردی از نظر رژیم اسلامی آنچنان سنگین بود که تا مدت ها بحث اعدام ایشان مطرح بود و هم اکنون نیز در زندان اوین تحت شرایط دشواری به سر می برد.

   بروجردی هم پیش از دستگیری و هم پس از آن هواداران بسیاری داشته و دارد. یکی از آنها جعفر جوادی بود که به عنوان جوانی از قشر مذهبی جامعه، به سمت و سوی افکار بروجردی سوق داده شده و از نگر خودش به عنوان فردی باورمند به اسلام، جمهوری اسلامی را به ضرر و زیان مذهب و نه به سود آن می دید.

   ایادی حکومت، پاییز سال 85 وی را بازداشت کرده، مدت ها در بدترین شرایط ممکن در زندان و زیر شکنجه های قرون وسطایی نگه داشته و سپس در حالی وی را رها کردند که وضعیت جسمی بسیار نامناسبی داشته و به علت ضربه مغزی دچار پارگی پرده های مغز شده بود.

   مشکل وخیمی که اگر زودتر به آن رسیدگی می شد شانس درمان را داشت اما مامورین جلاد بند 209 زندان اوین، او را دو هفته تمام بدون هرگونه امکانات پزشکی رها کردند. زنده یاد جوادی پس از آزادی اش مخارج سنگینی را برای درمان این آسیب مغزی هزینه کرد که متاسفانه ثمری نبخشیده و پانزدهم فروردین ماه، آرام و بی صدا به خیل بیشمار شهیدان راه آزادی پیوست.

    آقای جعفر جوادی نماد مظلومیت نسلی است که بی هیچ نقشی در شکل گرفتن انقلاب پلید 57، در چنین شرایط خفقانی قرار گرفته و رشد کرد. همان نسلی که در بازی احمقانه بزرگ ترهایش دخالتی نداشت و هیچ چیز جز بدبختی نصیبش نشد.
   وقتی رژیم اسلامی با قشر مذهبی، روحانی و هم رده های فکری خودش چنین معامله جنایت باری کند پس وای به روزگار روشنفکران و لاییک هایی که بخواهند رو در رو این سیستم منفور را به چالش بکشند.
   ولی فقیه نمی تواند و قادر نیست از روشی جز ارعاب، خشونت و ترور استفاده کند چون اگر غیر از این باشد شیرازه نظامش خیلی زود از هم خواهد پاشید.
   مردم ایران به راستی قربانیان بلاانکار اشتباهات خودشان هستند. همان ها که زمانی خود و یا پدران شان جذب دروغ ها و فریب های خمینی شدند امروز با چنگ و دندان می جنگند و قربانی می دهند تا پسمانده های خمینی گجستگ را از مملکت شان برانند. جعفر جوادی نیز این میان یکی از قربانیان است که سرنوشت دردناک و رقت بار وی، مظلومیت هم نسلانش را بیشتر آشکار می سازد.
 ___________________
نگاشته شده در تاریخ سوم اردیبهشت دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

انحمن پادشاهی ایران

tondar.org

ناشناس گفت...

به شاهنشاهتان بگویید اینکه هر کتابی که از ایشان منتشر میشود به زبان غیر فارسی ست،نشانه خیانت به ایرانیان نیست.