۱۳۹۰ فروردین ۲۸, یکشنبه

چه کسی مسبب آوارگی ساکنان اشرف است؟


حمله ی نیروهای عراقی به اردوگاه اشرف و قتل عام وحشیانه مجاهدین، عملی مذموم و غیر قابل تایید است. در اینکه چنین حرکتی محکوم است جای تردیدی نیست. اما گذشته از رخداد این حادثه، در بطن پیدایش اردوگاه اشرف هزار حرف نگفته وجود دارد.
   چیزی که امروز در شهرک اشرف اتفاق می افتد مطابق با آرمان های شخصی مسعود و مریم رجوی نیست. آنها نیروهایی را می خواستند تا مطابق با الگوهای فکری خود مغزشویی کرده و به جهت منافع سازمانی خود – و نه آزادی ایران و ایرانی – به مسلخ بفرستند. آرمان های رجوی هیچ تفاوتی با آرمان های خمینی نداشت که این دو یار غار یکدیگر و حامی اهداف پلید هم بودند. آنچه رجوی را رو در روی خمینی قرار داد، فقط و فقط جنگ قدرت بود. در ایران سال 58 و زمانی که دخالت بیگانه و حماقت عده یی از خود مردم، میوه تلخی به نام انقلاب را فراهم آورده بود، مهره ها به سود روح الله خمینی رجاله چیده شده بودند و این میان جایی برای رویاهای رجوی نبود.
   رجوی جوانان ساده دل و کم تجربه را به اهداف سازمانی خود فرا خواند. آنچه که او مدنظر داشت تربیت عده بسیاری نیروهای آماده به خدمت و از همه چیز گذشته بود که در سایه دیکتاتوری صدام، ملیجکش مسعود نیز تا بن دندان مسلح باشد. اما دستاورد تلاش های رجوی اکنون عده یی انسان – بعضن جوان – بی نهایت درمانده و بی پناه است که در سخت ترین شرایط ممکن به سر برده و درحالیکه کاملن خلع سلاح شده اند، زیر فشار نیروی نظامی عراق نیز هستند که آن کشور را ترک کنند. هیچ ماوایی نیز در سراسر دنیا برای شان تصویر نمی شود.
   زمانی که مسعود رجوی هواداران خود را در قرارگاه اشرف سکونت داد، هدفش ایجاد یک اقتدار نظامی برای چیرگی بر ایران بود و در این رهگذر بسیاری از هم میهنان ما را بی گناه قربانی کرد. اما امروز رجوی در محاقی مرموز به سر برده و بسیاری از منابع غیر رسمی، از مرگ یا کومای وی خبر می دهند. همسرش مریم نیز در فرانسه میان پر قو دراز کشیده و هرازگاهی از سر دل سیری، در همایش های انگشت شمار هواداران فرانسه نشین خود شرکت می کند. در چنین وضعیتی جوانان مظلومی که زمانی خام سخنان فریبنده این دو نفر شده بودند بی پناهی و سیه روزی را با پوست و گوشت خود تجربه می کنند.
   در کنار جمهوری آخوندی، باعث و بانی آوارگی و قتل عام مجاهدین خلق، خود رجوی ها نیز هستند. البته در دنائت و پلیدی جمهوری اسلامی جای بحثی نیست اما ستمی که اکنون بر مجاهدین ساکن اشرف می رود، حاصل تفکر منحوس شخص مسعود رجوی است. بینشی که در بطن این سازمان نهادینه شده است از همان ابتدا بر پایه خون و خشونت بوده است. رجوی و خمینی دو روی یک سکه هستند که در پایان خط، هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند. مظلومیت ساکنان قرارگاه اشرف، دستاورد ظلمی است که از جانب حکومت اسلامی و رجوی ها هم زمان بر آنها وارد شده است.
   مسعود و مریم رجوی به پیروان بلاانکار مکتب تروریزم تعلق دارند. همان مکتبی که خمینی، خامنه یی، احمدی نژاد و سایر حرام زاده های این رژیم را پرورش داده است. چنین مکتب شومی باید هم چنان سرنوشت سیاهی را برای پیروان خود رقم بزند. اگرچه این میان هواداران و اعضای این سازمان شوم، بیشترین بها و هزینه را پرداخته اند و شرایط اسف بارشان گواه بر ضرر مضاعفی است که متحمل شده اند.
______________________________
نگاشته شده در تاریخ بیست و هشتم فروردین دو هزار و پانصد و هفتاد شاهنشاهی

۱ نظر:

ناسیونال سوسیالیسم آریایی گفت...

من به مناسبت 20 آوریل سالروز تولد 112 سالگی آدولف هیتلر به روز هستم .

منتظر حضور گرم شما . و نظرات همیشگی و سازنده شما سرور گرامی هستم .

دستان این رژیم بسیار آلوده تر از خون اردوگاه نشینان اشرف است .