۱۳۸۹ آذر ۲۳, سه‌شنبه

خامنه یی در پایان راه و بحث تصاحب مسند خلافت الله

علی خامنه یی دیکتاتور بزرگ دو دهه اخیر ایران، سال های سال است که از سرطان پروستات رنج می برد. اگرچه در ابتدای ابتلایش، اطرافیان مایل نبودند که این مساله در نزد عموم فاش شود اما عصر ارتباطات و اطلاعات بر نمی تابد که چنین مسایلی طی زمان پنهان بمانند. در نتیجه مدت های مدید است که تک تک مردم ایران از وجود بیماری کشنده یی که آرام آرام تن و جان این دیو خون آشام را تحلیل می برد باخبرند.

حتا تصور اینکه نامرد آدمکشی مانند خامنه یی قرار است به زودی این دنیا را ترک کرده و به دیار عدم بپیوندند برای مردم خوشایند است. این حس خوشایند و شوق وافر به شنیدن خبر مرگ اهریمن، آنقدر قوی است که حتا در عرف عمومی جوک های بسیاری در این رابطه طراحی شده است.

صدالبته مرگ جانیان بالفطره یی مانند خامنه یی خوشحال کننده است اما با توجه به اینکه مسند نامشروع خلافتی که وی به عنوان جانشین خمینی گجستگ بر آن تکیه زده است بلادرنگ توسط دیگران تصاحب خواهد شد، اکنون مساله بیشتر حساس و تامل برانگیز است تا الزامن شاد کننده و شورانگیز.

به هر صورت روند جمهوری پلید اسلامی نشان داده است که با مرگ هر حیوان نابه کاری، حیوانی پست تر و بی رحم تر بر سر قدرت خواهد آمد. خمینی اگرچه در پست فطرتی و جنایت زبانزد خاص و عام بود اما مرگ وی چیزی را تغییر نداد. بلکه سگ هار دیوانه یی مانند علی خامنه یی زمام امور را در دست گرفت و عینن پا جای پای روح الله خمینی گذاشت.

اصولن مرگ فیزیکی دیکتاتورها چیزی را دگرگون نخواهد کرد بلکه بایستی در کنار مرگ و زوال فیزیکی خود آنها تفکر و سیستمی که پایه ریزی کرده اند نیز بمیرد تا آنوقت تغییری قابل ملاحظه در سطح مملکت رخ دهد. تغییر و تحولی که از ثبات و پایداری برخوردار باشد و ادامه یابد.

اکنون اطرافیان خامنه یی سخت در تکاپوی کسب مسند جانشینی ولایت فقیه هستند. آنان که از نزدیک با رهبر علیل شان در ارتباط اند بسیار بیشتر از دیگران از وخامت حال وی با خبرند. بر همین اصل هرکدام شان به شخصه تعجیل می کند تا مبادا قافیه را به رقیبان ببازد.

از سوی دیگر علی خامنه یی پسرش مجتبا را که در شقاوت و جنایت امتحانش را به خوبی پس داده است بهترین و تنها گزینه جانشینی می داند. خامنه یی مانند سایر خودکامگان و انحصار طلبان، از فرا رسیدن مرگ واهمه داشته و قدرت، ثروت و مکنت را صرفن برای خودش می خواهد. طبیعتن وی ترجیح می دهد که چند صباحی دیگر زنده بماند و بر مسند قدرت مطلقه اش ترک تازی کند اما واقعیت آن چیزی نیست که علی خامنه یی بدان مایل می باشد. خامنه یی مجبور است که با سوابق نحس و سیاه و فاجعه آمیز خودش به زودی زود هم آغوش خاک بشود. اما پیش از سوت پایان و در وقت اضافه، کوشش خود را مبذول داشته که جای پای پسرش را محکم ساخته و فردای ایران را هم به خیال خام خودش از آن خامنه یی ها کند.

جنگ بر سر قدرت که هم اکنون در میان دار و دسته رفسنجانی ها و احمدی نژاد و دیگر ارازل حکومت اسلامی در جریان است با مرگ زودهنگام خامنه یی به اوج خود خواهد رسید. رفسنجانی که همواره خود را وزنه یی قدرتمند در عرصه سیاست ایران می داند امروز که فرصت نابی مثل تصاحب جایگاه ولایت را در دست دارد هرگز آن را به هدر نمی دهد.

مراودات پنهانی و اخیر خامنه یی با مراجع تقلید قم، سوال برانگیز است. بسیاری بر این باورند که خامنه یی طی این سفرهای پنهانی و متعددش به قم، قصد دارد برای ولایت آینده پسر رذل و وطن فروشش مجتبا تضمین محکمی بگیرد.

آینده و فردای ایران به مهر ایزد ایران هرگز از آن آخوندهای بی وطن نخواهد بود. این واقعیتی است که ما می دانیم و تلالو خورشید بی زوال آزادی را نزدیک می بینیم. اما علی خامنه یی به عنوان یکی از حرامزاده ترین رهبران مذهبی – که از شرافت ایرانی کوچک ترین بهره یی نبرده است – در واپسین ماه های زندگی اش، به سلطه گری فرزند نابه کارش می اندیشد و در چند قدمی نقطه پایان هم که باشد بدیهی است که نهایت تلاش خود را می کند.

________________

نگاشته شده در تاریخ بیست و سوم آذر دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: