۱۳۸۹ آذر ۱۲, جمعه

طرح حذف یارانه ها پروژه خودکشی جمهوری اسلامی

احمدی نژاد پیش از آغاز نخستین دوره انتصابش به ریاست جمهوری، اظهار داشت که قصد دارد اقتصاد ایران را جراحی کند. از همان زمان پیدا بود جراحی یی که این دلقک دیوانه از آن صحبت می کند در واقع تخریب و ساختار شکنی در حد و اندازه یی وخیم است و قرار است شبیه ضربات پتک بزرگی بر پیکره نحیف و رنجور اقتصاد ایران اسلامی وارد بیاید.

از نگر هیچ کسی پنهان نیست که آغاز حکومت منفور جمهوری اسلامی، تیر خلاصی به تمامیت ایران همراه با اقتصاد، فرهنگ، آبرو و اعتبارش بود. وقوع فاجعه سال 57 به اندازه چندین سده خسارات جبران ناپذیر برای ایران به بار آورد و به هر حالت وضعیت اقتصادی ایران طی سال های پس از چیرگی ملایان تعریف چندانی نداشت.

اما تصمیمی که محمود احمدی نژاد در سر داشت، ویران تر کردن این ساختار ویرانه بود. احمدی نژاد با تحمیل خودش به عنوان رییس جمهور، اقدامات خرابکارانه اش را قدم به قدم طراحی و اجرا نمود. البته به خوبی مشخص است که وی تحت حمایت و تایید مستقیم شخص علی خامنه یی حرکت می کرد و به طور مستمر از رهبر شیطان صفتش سرمشق می گرفت.

نخستین شوکی که محمود احمدی نژاد رییس جمهوری کوتوله اسلامی به جامعه وارد ساخت طرح جیره بندی بنزین در سال 86 بود که اگرچه موج اعتراضی را نیز در پی داشت اما شوربختانه آنطور که باید و شاید اعتراض مردم جریان نیافت. سال 86 هنوز نهادهای معترض و انقلابی چونان سال 88 شکل نگرفته بوده و آن روح خروشان، عاصی و ظلم ستیز هنوز به خوبی در کالبد مردم ایران جریان نیافته بود. به همین خاطر نیز متاسفانه احمدی نژاد و اعیان و انصارش توانستند طرح سهمیه بندی بنزین را تا حدودی جا انداخته و فشار وحشتناکی را بر مردم ایران وارد نمایند. حدود دو سال پیش بود که بحث حذف یارانه ها به طور جدی مطرح شد. اما دولت به شکل کاملن واضحی از اجرای زودهنگام این طرح واهمه داشت.

دولت احمدی نژاد از عواقب خطرناک و تبعات فلج کننده این برنامه خبر داشت، بنابراین طی مدتی بیش از دو سال جوانب مختلف آن را مورد بررسی قرار داد تا آماده اجرا سازد.

اکنون که حذف یارانه ها در شرف اجرا قرار دارد، فضای تهران و بسیاری از شهرها حالت پادگانی پیدا کرده و نیروهای سرکوبگر انتظامی را در بیشتر خیابان ها و میادین می توان دید. واضح است که رژیم اسلامی از واکنش احتمالی مردم در مقابل اجرای این طرح کمر شکن و خان و مان برانداز، مطلع است و بر همین اساس پروژه سرکوب معترضین را پیشاپیش برنامه ریزی کرده است.

به طوری که کارشناسان در مورد پیامدهای حذف سوبسید پیش بینی می کنند، نزدیک ترین رخداد آن بالا رفتن ناگهانی قیمت اقلام روزانه است. قیمت نان، برنج، تخم مرغ، گوشت، پودرهای شوینده و بسیاری از مواد ضروری و مورد نیاز مردم تا سه برابر افزایش خواهند یافت. در ضمن بسیاری از اجناس و اقلام نیمه ضروری رشد عمودی قیمت یافته و به ناچار از سبد خرید بسیاری از اقشار جامعه حذف می شوند. درحالیکه همین امروز و پیش از اجرای رسمی این برنامه، قدرت خرید بسیاری از اقشار ضعیف جامعه نزدیک به صفر است، با اجرای این طرح شوم از صفر نیز پایین تر رفته و آنان را به زیر خط مرگ می کشاند.

مصیبت دومی که از پیامدهای حذف یارانه هاست، کاهش تولیدات داخلی، افت بازدهی کارگاه ها و کارخانه ها و به طور کلی فلجی کامل وضعیت اقتصادی ایران خواهد بود.

بسیار تصور کودکانه یی است اگر فکر کنیم جمهوری بدطینت اسلامی در اجرای این طرح دهشتناک و خرد کننده، اهداف مثبتی داشته باشد. قطعن جمهوری ولایی از سال ها پیش اجرای چنین برنامه یی را در آستین داشته و اکنون مترصد فرصتی است تا با حذف یارانه ها و نابود سازی معیشت مردم، آنها را بیش از پیش به سمت زوال و فلاکت نزدیک کند و اجازه ندهد که جز غم نان دغدغه دیگری داشته باشند.

امروز مردم شریف ایران در تنگاتنگ مصایب اقتصادی و بحران معیشتی خود، از احوال میهن شان و شرایط تاسف بار زندانیان سیاسی غافل نیستند. همین مردم که اکثریت شان قدرت خرید اندکی داشته و بعضی های شان برای مایحتاج اولیه خود در مضیقه هستند، در جریان انتخابات و برای بازپس گرفتن آرای مسروقه شان، دلیرانه به خیابان ها آمدند تا اعتراض کنند و چه بسیاری خون شان را به پای واژه آزادی تقدیم کردند. رژیم اسلامی با اجرای این طرح بیشرمانه می خواهد همین مردم دلاور و آزادی خواه را طوری زمین گیر تنگناهای اقتصادی کند که دیگر فرصت و زمانی برای اندیشیدن به مملکت شان نداشته باشند.

مطمئنن جمهوری اسلامی تنها نتیجه یی که می خواهد از این به اصطلاح جراحی خطرناک اقتصادی دریافت کند، خاموش ساختن صدای اعتراض مردمی است. البته حکومت الله یک سوی دیگر این ماجرا را نمی بیند. همین فشار مافوق تصور اقتصادی و زیر منگنه قرار گرفتن مردم، می تواند بهترین بهانه باشد برای یک اعتراض وسیع و دسته جمعی تا دودمان جمهوری اسلامی و آن دولت مفلوکش را بر باد دهد.

____________

نگاشته شده در تاریخ دوازدهم آذر دو هزار و پانصد و شصت و نه شاهنشاهی

هیچ نظری موجود نیست: