۱۳۹۱ فروردین ۱۴, دوشنبه

اندر باب اراجیف سایت جرس پیرامون خاندان بزرگ پهلوی


از آنجایی که اصلاح طلبان همواره هم پیالگی خود را با رژیم آخوندی به اثبات می رسانند، اخیرن سایت جرس به عنوان شاخص ترین تریبون مجازی اصلاحات چی ها، اراجیفی را تکرار کرد که پیشتر از اینها از دهان متعفن ایادی جمهوری اسلامی بسیار شنیده بودیم.
   اتهاماتی که توسط این منبع وابسته به حکومت، به خاندان پهلوی نسبت داده شده، کوچک ترین دلیل و سندی(حتا به صورت ظاهری) به آن الصاق نشده است و به وضوح نشانه اوج کینه و عقده مندی سران اصلاحات نسبت به شخص رضا شاه دوم می باشد.
   طبیعی و بدیهی است که اصلاح طلبان نسبت به رضا شاه دوم، احساس حقارت و حسادت داشته باشند. برای این امر دو دلیل بسیار مهم وجود دارد:
الف: رضا شاه دوم پهلوی از ابتدای زندگی شان تا به امروز در رفاه و آسایش و تمکن کامل زندگی کرده اند که می تواند انگیزه ی حسد، حرمان و تاسف برای خیلی از افراد باشد. حتا کسانی که در بهترین موقعیت اجتماعی زندگی می کنند نیز امکان دارد نسبت به فرزند ارشد پادشاه فقید و محبوب ایران، حسد بورزند و البته گدایان پاپتی منتصب به آخوندهای روضه خوان که جای خود دارند.
ب: امروز رضا شاه دوم به کانون توجه اپوزیسیون و همچنین طیف وسیعی از مردم ایران تبدیل شده اند. ایشان پیش از این نیز از اقبال عمومی برخوردار بوده اند. اما طی دو سه سال اخیر، این محبوبیت به اوج خود رسیده است. بدیهی است اصلاح طلبان قدرت طلب، محبوبیت مردمی ترین پادشاه تاریخ ایران را بر نمی تابند چرا که از آینده و سرنوشت سیاسی خود سخت بیمناک هستند.
   همین دو دلیل کافی اند تا هذیان گویی سایت متهوع جرس را توجیه کنند. صد البته این میان می توان دم تکانی اصلاح طلبان برای رژیم نجس آخوندی را نیز اضافه کرد. طی سال هایی که از انقلاب منفور 57 سپری می شود، مدعیان اصلاح طلبی در ایران ثابت کرده اند که دست شان همیشه در دست آخوندها بوده و پا جای پای ولی وقیح می گذارند. هربار که پای امتحان به میان آمد، اصلاحات چی های جمهوری اسلامی، سرافکنده و مفلوک از بوته امتحان خارج شدند. یکی از همین نمونه ها، شرکت کردن خاتمی در انتصابات فرمایشی نمایشی رژیم بود که نشان داد در هر شرایطی جریان اصلاحات، چیزی جدا از ولی فقیه نیست.
   سایت جرس با مدعیات دروغین و پوچ خود، گور خود را کنده و شمع دیگری بر قبر اصلاحات در ایران افروخته است.
  به عنوان آخرین نکته بد نیست به این موجودات بی ارزش یادآوری شود که اعلاحضرت ما قلبی به وسعت اقیانوس ها دارند و در آن فردای روشنی که ایشان بر اریکه شهریاری ایران جلوس کنند، قطعن یکایک این موجودات مفلوک و حقیر را خواهند بخشید. تنها مطلبی که ایشان هرگز از آن نخواهند گذشت، خون شریف بیگناهانی است که به دست ناپاک ایادی رژیم(خواه اصلاح طلب و خواه اصول گرا) بر زمین ریخته شده است.
   شخص شاهنشاه آنقدر رحیم و پرعطوفت و در عین حال خوشبخت و مقتدر هستند که هرگز و هیچگاه نسبت به این حشرات بی ارزش، کینه یی به دل راه ندهند. اصلاح طلبان بی مقدار، با این رفتار های مذبوحانه و جملات نسنجیده شان، فقط و فقط خود را نزد ملت ایران، حقیرتر و خوارتر از پیش می سازند و اگر بنا باشد در فردای آزادی ایران، یک درصد شانس برای اعلام موجودیت سیاسی شان وجود داشته باشد همان یک درصد را هم ابطال می کنند و از میان می برند.
____________________________________________
نگاشته شده در تاریخ چهاردهم فروردین دو هزار و پانصد و هفتاد و یک شاهنشاهی

۲ نظر:

ناشناس گفت...

عزیز من شما طبق کدام سند و نظرسنجی میگویید محبوب ترین پادشاه تاریخ ایران؟ یعنی ایشان از کوروش کبیر هم محبوب ترند؟
فرمودید که ایشان به دلیل اسایش و رفاهی که از بدو تولد داشته اند ممکن است مورد حسادت قرار بگیرند،عزیز من رفاه و اسایشی که با ثروت و حق مسلم و غصب شده مردم ایران حاصل شود نه تنها مایه حسادت نیست بلکه مایه تاسف و شرمساری است که اگر انرا بتوان به حساب حسادت ریخت ما باید به ایل و تبار بسیار مستبدین زورگو امثال فرزندان قذافی و صدام و موسیلینی نیز رشک می ورزیدیم.
سوای اختلاف نظرات سیاسی به عقیده من جناب رضا پهلوی نسبت به پدر و پدر بزرگ خود فهمیده تر و بافرهنگ تر هستند و رفتار متین و باپرنسیبی در عرصه های اجتماعی و سیاسی از خود بروز داده اند اما این تعصبات کور و یکجانبه نگری های طرفدارانش(نظیر حضرت عالی)نه تنها باعث ارتقای وجه عمومی ایشان در داخل کشور نمی شود،که در درجه معکوس باعث خدشه دار شدن و بدبینی عمومی نیز میگردد.
انچه در نظر من مسلم می باشد،میل مردم به ازادی بدون شرط و قیم و آقا بالاسر است.ملت ایران دیگر نه شاه میخواهد و نه اخوند.فرقی هم نمی کند شاه مستبد باشد یا شاه قانون گرا و نیز تفاوتی نمی کند که حکومتی دینی از جنس اصول گرایان باشد یا اصلاح طلبان(بخوانید اسهال طلبان).
سوای این مسائل من سوالی از شما دارم.فرض بفرمایید در فردای ازادی ایران رفراندومی برقرار شود و اکثریت ملت ایران به نظام جمهوری دموکراتیک رای بدهند،در ان زمان عکس العمل شما نسبت به این انتخاب مردم که برای همیشه پرونده پادشاهی(هرچند که سی و سه سال پیش پرونده اش بسته شده)را بسته اند،چه خواهد بود؟
by ashkan

ناشناس گفت...

عزیز من شما طبق کدام سند و امار میگویید محبوب ترین پادشاه تاریخ ایران؟ یعنی ایشان از کوروش کبیر هم محبوب ترند؟
فرمودید که ایشان به دلیل اسایش و رفاهی که از بدو تولد داشته اند ممکن است مورد حسادت قرار بگیرند،عزیز من رفاه و اسایشی که با ثروت و حق مسلم و غصب شده مردم ایران حاصل شود نه تنها مایه حسادت نیست بلکه مایه تاسف و شرمساری است که اگر انرا بتوان به حساب حسادت ریخت ما باید به ایل و تبار بسیار مستبدین زورگو امثال فرزندان قذافی و صدام و موسیلینی نیز رشک می ورزیدیم.
سوای اختلاف نظرات سیاسی به عقیده من جناب رضا پهلوی نسبت به پدر و پدر بزرگ خود فهمیده تر و بافرهنگ تر هستند و رفتار متین و باپرنسیبی در عرصه های اجتماعی و سیاسی از خود بروز داده اند اما این تعصبات کور و یکجانبه نگری های طرفدارانش(نظیر حضرت عالی)نه تنها باعث ارتقای وجه عمومی ایشان در داخل کشور نمی شود،که در درجه معکوس باعث خدشه دار شدن و بدبینی عمومی نیز میگردد.
انچه در نظر من مسلم می باشد،میل مردم به ازادی بدون شرط و قیم و آقا بالاسر است.ملت ایران دیگر نه شاه میخواهد و نه اخوند.فرقی هم نمی کند شاه مستبد باشد یا شاه قانون گرا و نیز تفاوتی نمی کند که حکومتی دینی از جنس اصول گرایان باشد یا اصلاح طلبان(بخوانید اسهال طلبان).
سوای این مسائل من سوالی از شما دارم.فرض بفرمایید در فردای ازادی ایران رفراندومی برقرار شود و اکثریت ملت ایران به نظام جمهوری دموکراتیک رای بدهند،در ان زمان عکس العمل شما نسبت به این انتخاب مردم که برای همیشه پرونده پادشاهی(هرچند که سی و سه سال پیش پرونده اش بسته شده)را بسته اند،چه خواهد بود؟
by ashkan