با بیست و دوم بهمن شوم ترین روز سالنامه چندان فاصله یی نداریم. سی و یک سال پیش در چنین روزی میهن مان ایران یکپارچه به رنگ سیاهی و مرگ درآمد و هرآنچه مصداق شکوه و درخشش بود از این سرزمین رخت بست تا جایش را به غم و تیرگی دهد.
بیست و دوم بهمن سرآغازی بود برای حکمرانی کردن پست فطرت ترین، نا به کارترین، بدسرشت ترین و اهریمن ترین رژیم در تاریخ ایران. حتا نام این روز شوم برای ما نفرت انگیز است چرا که هرساله یادآور ویرانگرترین و تلخ ترین واقعه تاریخ میهن مان می باشد.
روح الله خمینی با ظهور نفرت انگیزش بذر مرگ را چه آسان در ملک مادری مان پاشید و سال ها بعد این بذر شوم جوانه کرد و ریشه دوانید تا به مانند غده یی سرطانی نه تنها ایران بلکه خاور میانه و به نوعی همه جهان را در معرض تهدید قرار دهد. تفکر پلید و مرگ اندیشانه خمینی که پس از زوال آن هیولا جانشین بدکنشتش خامنه یی در پیش گرفت، ایران را در چشم جهانیان به عنوان قطب تروریزم معرفی کرد و در واقع ملت ایران با حدوث انقلاب 57 نه تنها آرامش و آزادی را از کف باخت که وجهه و حیثیت بین المللی اش نیز لگد کوب شد.
امروز اما بیش از هر زمان می توان به آینده یی روشن امید بست. جنبش آزادی خواهانه یی که اکنون شکل و قالبی بارزتر و ملموس تر از گذشته به خود گرفته است می رود تا دری به سمت و سوی روشنایی بگشاید. ما همه به جد امید داریم که به زودی کابوس ننگین و به تعبیر همایونی "نامبارک" حکومت ولایت فقیه به پایان انجامیده و رژیم اسلامی که دیری است سیر نابودی را می پیماید به زباله دانی تاریخ رهسپار شود.
شهریار، پدر، سرور، چشم و چراغ و اعتبار ایران، ذات اقدس ملوکانه اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی در عین ابهتی که برازنده آن فروغ کبریایی است، به مناسبت فرا رسیدن بیست و دوم بهمن روز عزای ملی، اراده کرده اند تا مطابق با سالیان گذشته پیام شاهانه را صادر فرمایند. خواندن پیام ایشان بیش از آنچه رنگ اندوهبار بهمن ماه را برای مان تداعی نماید، دریایی از شور و امید را پیش روی فرد فرد مان متجلی می سازد. پیام روح نواز آن حضرت چونان همیشه بشارتی است به فردایی روشن. فردایی که ایرانیان آن گونه زندگی کنند که شایسته شان است. فردایی که اسلام اهریمنی به همراه تمام ابوابش به تاریخ پیوسته باشد تا همه چیز مملو از نور و لبخند شود.
متن کامل پیام شکوهمند آن پادشاه فرزانه را در ادامه بخوانید:
سه شنبه 20 بهمن 1388
هم میهنان عزیزم،
با شما در اندوه و دردی که بمناسبت فرارسیدن سالگرد انقلاب و برقراری حکومت اسلامی حس می کنید سهیمم، اما یقین دارم که تلخی و تاریکی چنین سالگرد نامبارکی را می توانیم با نور امیدی که به حق در دل همۀ هموطنان آزاده و آزادی خواه ما روشن شده است بزُدائیم.
دو رویداد توامان را باید سرآغاز درخشش این نورامید شمرد، توانمندی بی سابقۀ جنبش آزادیخواهانۀ میلیون ها زن و مرد مبارز ایرانی از یک سو و تعمیق شکاف و اختلاف در صف غاصبان و متجاوزان به حقوق ملت، از سوی دیگر.
با هر حرکت خشونت بار حاکمان در ماه های اخیر، ارادۀ شما هموطنان غیورم به پایداری و حق طلبی راسخ تر و دامنۀ ستیزها و اختلاف ها میان سران سردرگم حکومت گسترده تر شده است.
جنبش افتخارآفرینی که امروز، هم خواب از چشم غاصبان ربوده و هم دیدۀ جهانیان را به عظمت ابعاد و حقانیت هدف هایش خیره کرده، عمری دراز دارد. عشق به آزادی و برابری و میل به پیشرفت و مدنیت و آرزوی صلح و مسالمت و مــدارا از دیر بـاز در قلب و ذهن مردم ایـران ریشه دوانـده و نسل های پی در پی از فرزندان وطن را به تلاش برای تحقق شان بارها برانگیخته است.
این جنبش مستمر تاریخی مردم ایران در طلب حقوق و آزادی های انسانی، امروز اوج و عمقی تازه یافته، از ویژگی های کم نظیر برخوردار شده، مهمتر از همه، به مرحلۀ بلوغ و باروری رسیده است. میلیون ها زن و مرد، از هر طبقۀ اجتماعی، با هر تعلق مذهبی و قومی و بهر مسلک و مرام سیاسی، در سراسر وطن به این جنبش پیوسته و به سربازان و رهبران و قهرمانان آن تبدیل شده اند.
به همبستگی و هم نوایی زنان شیردل و جوانان آگاه و مصمم وطن افتخار باید کرد که طلایه دار این حرکت عظیم اند و بهره وران پیروزی نهایی اش.
این زنان و مردان حق جو، آزموده در کورۀ جانگدازی که رژیم متجاوز از ابتدای تسلط شوم خود فرا راه آنها نهاده است، هدف اساسی و تاریخی خویش را نیک می شناسند و اجازه نمی دهند دل مشغولی بهیچ هدف و آرمان دیگری آنان را از مسیری که برگزیده اند منحرف کند و همبستگی بی مثال آنان را به سستی کشد.
هدف آنان کمتر از پی ریزی یک ساختار سیاسی دموکراتیک براساس همۀ موازین و اصول پذیرفته شدۀ منشور حقوق بشر نیست. ساختاری که در آن هیچ مذهب و مسلکی، و بهیچ عنوان و دست آویزی نتواند مانع تحقق و تامین هیچیک از آزادی ها و حقوق مسلم و برابر شهروندان شود؛ ساختاری که در آن قوانین مُلهم از ارادۀ اکثریت و پاسدار حقوق اساسی اقلیت است؛ ساختاری که در آن حکومت تابع ملت است و نه ملت مطیع ولی؛ ساختاری که در آن آزادی عقیده و بیان، آزادی رسانه های جمعی و احزاب، شهروندان را به انتخاب آزادانۀ نمایندگان دلخواهشان توانا می کند.
هر گامی که حکومت غاصب برای تعدیل و تغییر چنین خواست هایی بردارد شما مردم هوشیار و مصمم ایران را از ادامۀ تلاش، آنهم تلاشی تهی از خشونت، برای تحقق کامل آنها باز نخواهد داشت.
یقین بدانید که ادامۀ رفتـار خشونت بار و شـرم آوری که حاکمان بیگانه از ملت برای ارعاب شما برگزیده اند نشان قوت شما و ضعف و هراس روزافزون آنان است.
می دانم که خون هر فرزند عزیزی که ناجوانمردانه بر زمین ریخته شده در رگ های شما جاری است و جان هر هم رزمتان که وحشیانه از او گرفته شده به جان شما پیوسته است.
این پایداری خلل ناپذیر شما هم میهنان مبارزم در راه تحقق اهداف دیرینه، از سویی، و هم بستگی و همدلی بی مانندتان، از سوی دیگر، است که بن مایۀ خودجوشی و شکست ناپذیری این جنبش عظیم بوده است. در هر مرحلۀ مقاومت و مبارزه شما بوده اید که شیوه ها و شعارهای مناسب پیکار را به یاری تجربه های بی شمار برگزیده اید و مستبدان و خشونت ورزان را به عقب رانده اید. با این همه، شماری روزافزون از شخصیت های سیاسی نیز با تایید بسیاری از خواسته های شما و تقبیح رفتارهای ضد انسانی یاران دیروز خود نقشی قابل ملاحظه در تقویت جنبش و سست کردن مواضع رهبران خودکامه و خشونت گرای رژیم مطرود، داشته اند.
مجموع این ویژگی هاست که به جنبش گسترده و پرتوان شما بُعدی تاریخی بخشیده و آنرا بمرحلۀ پیروزی نهایی برحکومتی تبه کار نزدیک تر از همیشه کرده و بخش پایانی سیاه ترین فصل تاریخ بلند ایران را فراروی ما قرارداده است.
من تردید ندارم که شما پیشگامان و رهبران این جنبش عظیم، همانگونه که تا کنون به روشنی و در عمل نشان داده اید از این پس نیز هم چنان با بهره جویی از شیوه های مسالمت آمیز به پیکار ادامه خواهید داد.
اطمینان یافتــن از اینکـه هدف پیـکار تامین آزادی ها و حقـوق مـردم ایران است ونـه کیـن ورزی و انتقام جویی، برشمار کسانی که هر روز به صف آزادگان می پیونـدنـد – و یا دست کم به حقانیت آنان پی می برند – خواهد افزود.
با احساس چنین اطمینانی است که وجدان های خفته بیدار و چشمان بسته باز خواهد شد. آغوش باز و استقبال شماست که می تواند سپاهیان که وظیفه شان حفاظت از مردم وحراست از آب و خاک و تمامیت ارضی ایران است را در کنار شما قرار دهد.
امید و آرزوی من اینست که ایرانیان دور از میهن عزیزنیز، همبسته و هم صدا، و فارغ از رقابت های خُرد و نابهنگام، به پشتیبانی بی دریغ از هم وطنان پُردل و پُر شور وطن برخیزند. افشای هرچه بیشتر جنایات نظام ولایت فقیه، و آگاه ساختن مردم آزاده و آزادی خواه جهان از خواست ها و آرمان های انسانی جنبش تاریخی ایرانیان، می تواند بر شمار دولت هایی بیفزاید که به تدریج به مخالفت با رژیم نامشروع و مطرود جمهوری اسلامی و پشتیبانی از خواست های هم وطنان مبارز برخاسته اند.
خواهران و برادران مبارزم،
به شما فرزندان دلیر، به شما افتخارآفرینان تاریخ وطن، به شما سازندگان ایرانی آزاد و آباد و توانا و صلحجو درود می فرستم.
به پیروزی نهایی و قاطع شما و شکست کامل دشمنان زبون و حقیرتان اطمینان دارم و با هرچه درتوانم هست خواهم کوشید تا بتوانم سهم خویش را به عنوان یکی دیگر از فرزندان دور افتاده از وطن برای توفیق شما و سربلندی ایران عزیز ادا کنم.
خداوند نگهدار ایران باد
رضا پهلوی
پیوند به تارنمای شکوهمند اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی شهریار بزرگ ایران
__________
نگاشته شده در تاریخ بیستم بهمن دو هزار و پانصد و شصت و هشت شاهنشاهی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر