از آن ساعت که در برنامه" میزگردی با شما"، وجود مقدس و ذات مبارک همایونی رضا شاه دوم پهلوی- جانم فدای خاک پایش باد - آن جمله تاریخ ساز و کلیدی را بیان فرمودند تمام ملت و بندگان حقیر درگاه کبریایی آن حضرت٬ به وجد آمده و در سطحی وسیع و ساختاری همه جانبه دست به حمایت از پرچمدار فرهیخته آزادی ایران، اعلاحضرت رضا شاه دوم پهلوی زدند و این امر نه تنها شامل خیل گسترده عاشقان و فداییان معظم له می شد که حتا مخالفین آیین شکوهمند سلطنت را نیز در بر می گرفت.
در حقیقت تمام مبارزین راه آزادی ایران یکدل و یکصدا رضا شاه دوم پهلوی را "بزرگ پرچمدار آزادی ایران" نامیدند. چاکر ناقابل دربار ایشان –که ثانیه یی از یاد ذات همایونیش فارغ نیست- قلم برداشت تا چند سطری را به عشق معبود، سیاه مشق کند. به شوق آن یگانه محبوب ایران که عظمت وجود بی کرانه اش، خداوندان عالم را به دست بوسی فرا می خواند.
آری حقیر قلم در دست گرفتم تا بار دیگر سروده یی ناچیز را به خاک پای همایونی اعلاحضرت پیشکش دارم. غزل تقدیمی را در زیر ملاحظه می کنید:
مرغ دل، در طلب چشم تو آرام گرفت
از لبان تو به قدر غزلي كام گرفت
تو كه ترجيع غزل، نغمه موزون دلي
شعر ما از تو فقط درسي از ايهام گرفت
شاهكاريست ولي نقش نگاهت صنما
همهي هستي ازين نقش تو الهام گرفت
گيج و حيرانم و كو آن كه نشد مست ولي
از نهانخانهي چشم تو شبي جام گرفت
پيش چشم تو همه هستي عالم چه بهاست؟!
هر چه زيباست ولي، از نگهت وام گرفت
بيتو ما دفتر تاريك پر از هذيانیم
با حضور تو فقط دفتر ما نام گرفت
قلب ما از قدم ديو به خود ميلرزید
باز با نام شما اين تپش آرام گرفت.
_______
نگاشته شده در تاریخ سی ام آبان دو هزار و پانصد و شصت و شش شاهنشاهی
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر